آقاي دكتر سلطانزاده در بيمارستان درمان معتادين
وزارت بهداري مشغول انجام وظيفه اند.وي تا كنون در معالجه و بستري شدن بالغ بر سه
هزار و دويست بيمار معتاد، همكاري داشته اند.گزارش كنوني،درباره مسئله اعتياد و
وضع بيماران معتاد،در بيمارستان درمان معتادين، بر اساس اين تجربه ارزنده و بر
مبناي آمارهاي كلي اداره كل نظارت بر مواد مخدره و آمارهاي تفكيكي استوار است كه
بوسيله گروه مددكاران اجتماعي بيمارستان معتادين،تهيه شده است.اين آمارها،چنانكه
نويسنده خود متذكر است،هنوز نارساست ،و تنها مربوط بيك بيمارستان است.براي قضاوت
كلي درباره مسئله اعتياد در ايران،به تحقيقات دامنه دارتر و پي گيرتر و ژرف تري
نيازمنديم.
مسائل ايران
سال1345
اعتياد به هروئين-
خطرات فردي- خانوادگي- اجتماعي- طرز درمان در بيمارستان معتادين- آمار چند ساله
بيمارستان معتادين تهران.
هروئين از مشتقات
مرفين مي باشد(دي استيل مرفين هروئين) و از همان آغاز كشف يعني از سال 1874 بعنوان
دارو مورد استفاده قرار گرفت و نيز موجب اعتياد گرديد.
هروئين را دانشمند آلماني بنام
Dresser
كشف نمود و در معالجه معتادين به مرفين به ان نام داروي قهرماني Heroigne
(علت وجه تسميه) داد اين دانشمند تصور مي كرد هروئين دارويي است كه بكار بردن آن
آسان بوده و متضمن هيچگونه خطر و اعتيادي نخواهد بوده و براي معالجه معتادين به
مرفين داروي منحصر به فرد مي باشد.
طبيعتا اروپائيان
كه از 1871-1870 از اعتياد به مرفين رنج مي بردند با مسرت زياد اين داروي جديد را
استقبال نمودند. ولي كم كم طبيب مزبور و همچنين بيماران معتاد به مرفين متوجه شدند
كه اين دارو باصطلاح شمشير (دودمي است)برنده البته استعمال هروئين معتادين به مرفين
را كم و بيش از اعتياد نجات مي داد ولي آنها را دچار اعتياد وخيم تر مي نمود كه با
سرعتي بيشتر شخص مورد معالجه را دامنگير و رهايي از آن را غير ممكن مي نمود.اولين
بار اطباء آلماني و فرانسوي بودند كه خطر معالجه با هروئين را اعلام نمودند.درسال
1905Solier
به شدت به اين داروي جديد حمله كرده اخطار نمود كه اعتياد به هروئين با مقدار مساوي
خيلي شديدتر و خطرناك تر از اعتياد به مرفين مي باشد.بدبختانه اين اعلام خطرها و
اعمالي كه به منظور نشان دادن شدت اعتياد و سميت هروئين بوسيله اطباء انجام شد و در
اوائل قرن بيستم انتشار يافت مانع از تمايل و تسليم مردم اروپا و سپس آمريكا نسبت
به اين مخدر مضري كه داراي ظاهري فريبنده بود نگرديد.هر روز تعداد معتادين به
هروئين زيادتر مي گشت.
هروئين يكي از
مهمترين مشتقات مرفين است و گرديست سفيد و متبلور با طعم تلخ.اثر آن روي مغز و نخاع
شديدتر از مرفين و عمل ضد درد و خوشي آورنده ان بيش از مرفين است.سميتش 2-3 برابر
مرفين از راه معده- زير جلد و مخاطها جذب مي شود.اعتياد به آن سريع و زودتر از
مرفين موجب زوال شخصيت و تخيل و قواي عاليه رواني و اخلاقي از قبيل قضاوت- دقت-
وكنترل خود مي شود.مسموميت بوسيله آن،بر دو نوع است.مسموميت حاد،مسموميت تدريجي،با
اعتياد كه قسمت اخير مورد بحث قرار خواهد گرفت.
تعريف اعتياد
اعتياد عبارتست از
يك حالت مسموميت متناوب يا تدريجي كه داراي مضرات فردي- خانوادگي- اجتماعي بوده و
در اثر استعمال مكرر بعضي از داروهاي طبيعي يا سنتتيك حاصل مي شود و خصوصيات ان
عبارتند از:
1-
احساس
خوشي بعد از استعمال دارو و تمايل غير قابل مقاومت يا احساس احتياج به مخدر و تهيه
و استعمال دارو به هر وسيله و طريقي كه ممكن باشد.
2-
تمايل
بازديد مقدار استعمال (بعلت تحمل مقادير معمولي)
3-
بستگي و
اتكاء رواني و جسمي،نسبت به مخدر كه معلول اثرات آن است.چون نرسيدن آن،موجب بروز
سيندرم محروميت مي شود.در اينجا لازمست يك فرق مختصري كه بين عادت و اعتياد است
بعرض شما برسانم عادت از يك پديده مختصر روحي است كه بيماربدون كمك پزشك بطور
خودبخود با تحمل مختصر ناراحتي و رنج مي تواند از آن رهايي يابد يكنفر ممكن است به
نكشيدن سيگار – نوشيدن چاي- خوردن شكلات- جويدن آدامس عادت داشته باشد
در حاليكه اعتياد يك پديده جسمي و رواني است كه ترك آن مستلزم استمداد از پزشك و
روانپزشك يا داروهاي مخصوص مي باشد.
خطرا ت فردي
دوره لذت بخش
هروئين خيلي كوتاهتر از مرفين بوده و بيش از 7-15 روز دوام ندارد و بعد از اين مدت
معتاد ديگر احساس خوشي اوليه را در اثر استعمال همين مقدارمخدر نمي نمايد و بالعكس
حالت احتياج نسبت به همين مقدار مخدر پديد مي آيد.
در موقع
احتياج،معتاد به هروئين ،آرام نيست و تحت اثر هيجان انگيز اين مخدر،اختلالات رواني
شديد ايجاد شده و حتي ممكن است معتاد را وادار به جنايت نمايد.به اين جهت است كه
هروئين را سم قرمز
Poison Bouge
لقب داده اند.حالت احتياج،حمله آميز و غير قابل مقاومت بوده و از علائم مشخصه
آن،ددهاي تير كشنده و بخصوص اضطراب تنفسي بسيار دشواري است كه گاه منجر به سنكوب
هاي وخيم مي گردد.از اين دوره به بعد،اختلالات جنسي و رواني تجلي مي نمايد.معتاد در
مدت كوتاهي لاغر شده صورتش چين و چروك بر مي دارد.قد خميده گشته ،چهره رنگ پريده و
مات،و چشم،خسته و بيفروغ مي گردد.
بطور كلي اختلالات
عبارتند از:
1-
حساسيت
شديد جسمي رواني.
2-
سستي
عضلات.
3-
ضعف
رفلكس ها-اختلال در خواب و اشكال در بيدار شدن.
4-
خشك شدن
پوست و علائم محل تزريق(در صورتيكه از طريق تزريق مصرف شود) كه گاه منجر به آبسه مي
شود.
5-
اختلالات گوارشي يبوست كمتر از معتادين به مرفين مشاهده مي شودولي اشتها تقليل
يافته و نتيجه آن لاغري و كم خوني است.
6-
اختلالات
جنسي نزد مرد ابتدا قبل از اعتياد ميل جنسي زياد مي شود و در مرحله اول يك اثر مهار
كننده روي مراكز سكسوئل دارد(تاثير در روي هر سه مركز سانترال-اسپينال-گايگلوير)
ولي بعدا اثر فلج كننده دارد.
نزد زن آمنوره و
همچنين ديسمينوره و سقط جنين مي توان ذكر نمود.
7-
اختلالات
وزو موتور وكم شدن فشار خون.
8-
معتاد
هروئين ممكن است دچار عوارض كليوي كم و بيش شديد بشود.
از نظر رواني هوش و
فراست تغييري نمي كند ولي اخلاق انحطاط مي يابدواعمال فكري،قضاوت و استدلال معتاد
مختل و دقت و توجه ضعيف شده مخصوصا نقصان حافظه حاصل مي شود،اراده ضعيف گشته غير از
تلاش براي بدست آوردن مخدر سعي و كوشش براي هر عمل ديگري مشكل مي گردد.بعد از چند
سال كه طي آن، معتاد از يك سلامتي نسبي برخوردار است،دوره نهايي شروع مي شودومعتاد
مبتلا به لاغري شديد،توام با الينوميندري و اسهال مي گرددوپيري زودرس شراغ او مي
آيد و اغلب در اثر ضعف و لاغري شديد ،در معرض خطر سل وبيماري هاي عفوني ديگر قرار
مي گيرد.انفاركتوس مبوكارد و اختلالات كارريوواسلوكر اغلب ممكن ايت،علت مرگ ناگهاني
وي باشد.بطوري كه آمار اداره كل نظارت بر مواد مخدره نشان مي دهد،7 درصد بيماران
معتاد كه جهت راديوگرافي ريتين فرستاده اند ضايعه مشكوك به سل داشته اند.
خطرات خانوادگي و
اجتماعي
اجتماعي كه از بهم
پيوستن افراد،يعني واحد انسان ها بوجود مي آيد مسلم نمي تواند چيزي غير از موجودات
متشكله خويش بوده شخصيتي خارخ از آن موجودات داشته باشد از اينرو ترقي و پيشرفت يا
تنزل و عقب ماندگي جوامع را بايد در آخر از آن جستجو كرد و اولين سبب آنرا سلامت و
تندرستي و يا در حالت عكس بسماري و افسردگي آنان دريافت.با يك نظر سطحي به تاريخ
زندگي،واقعيت رابطه سلامت جسم و پيشرفت اجتماع بوضوح معلوم و مشخص خواهد شد زمانيكه
مردم يك سرزمين با بيماري هاي گوناگون دست بگريبان بودند،تمام هم رهبران آن ملت صرف
مبارزه و پيشگيري عواقب شوم آن مي شد و از پژوهش هاي علمي و معنوي باز مي ماندندو
زمانيكه غارغ از اين مصائب بودند،به دردهاي اجتماعي ديگرشان پرداخته بتوفيق هاي
عظيمي در زمينه هاي مختلف نائل مي آمدند و وسيله ترقي خود را در عمق آبها و سينه
كوه ها در آزمايشگاه ها و اسمان ها مي جستند و در اين راه از نيروي جسمي و روحي
افراد كمك مي گرفتند.با تمهيد اين مقدمه كوتاه ،به خوبي اثرات فردي و اجتماعي
هروئين مشهود مي گردد.
اين بلاي قرن
ما،قرنيكه دوران تجلي بزرگترين و شگرفترين تراوش انديشه انسان ها است،متاسفانه نسل
بشر را گستاخانه تهديد كرده به سوي نيستي مي راند.جوانان و پيران ما براي درك لذت و
يا تسكين دردهاي فردي و اجتماعي خود چون درد فقر و بيكاري بلاهاي غير مترقبه و
ناگهاني مانند مرگ عزيزان و بالاخره كج فكري و تهي مغزي مردم محيط خويش به اينگونه
مسكن هاي خانمانسوز و انسان كش هروئين و مرفين پناه مي برند.اينان در وادي امر خود
را موفق مي پندارند،اما ديري نمي پايد كه دردي بر دردهاي خويش افزون مي يابند و بر
كرده خويش اشك ندامت و پشيماني مي ريزند.زيرا دردي جسم وجان آنان را مي فشارد كه
درمانش جانفرساست و شايد با تيز هوشي فوق العاده و اراده اي قوي و مصمم بتوانند،به
نجات خويش پردازند.معتاد بيچاره با تني رنجور چهره اي افسرده،چشمي مخمور و فكري
خسته بگوشه اي غنوده و در دورنماي تيره و تار زندگي خويش،هيولاي مرگ را مي بيند.
شمع وجودش به خاموشي مي گرايد،وتنها مي تواند براي مدتي موقت ، با استعمال هرويين
آنرا روشني بخشد . و براي توفيق در اين امر نيز ، به هر وسيله اي پست و ناروا ،
توسل جويد . و از ارتكاب خيانت ، دزدي حيله ، تقلب و خودفروشي روي نگرداند .
اين تيره روز عشق
عزيزان را در اواخر درك نميكند و قدر محبت آنان را نمي فهمد . باساني حاضر است همه
چيز را با هرويين عوض كند همه چيز ، حتي زن و فرزندش را به بينيد انسانيكه ميتواند
بكمك انديشه هاي بزرگ خويش يا ديگران سينه ي آسمانها را بشكافد و يا باعماق درياها
دست تازد آدميكه بقول شاعر رسد بجاييكه بجز خدا نبيند، تا چه حد سقوط ميكند و اين
چنين سبك مغز و ابله جلوه مينمايد .
علاوه بر اين كه
خود از مفاهيم عاليه ي دوستي و محبت عشق و صميميت چيزي درك نميكند ، بديگران نيز
روح بدبيني و گريز از اجتماع را تلقين ميكند و آتش تنبلي را در اجتماع دامن مي
زند.اينجاست كه بايد از عواقب شوم آن هراسيد وبه دولت ها هشدار داد،تا با تصميمي
راسخ وتدبيري كامل،براي مبارزه با اين بلاي مخرب اجتماع،كمر همت بر بندند و از
هيچگونه فداكاري،دريغ نورزند.
طرز درمان در
بيمارستان
قبل از شرح متد
درمان در بيمارستان معتادين لازم است اصول كلي درمان را درنظر گرفت.اعتياد را مي
توان از نقطه نظرهاي ممختلف مانند فارماكولوژي و پزشكي قانوني،رواني،اجتماعي،سياسي
و اخلاقي مورد مطالعه قرار داد.
علماء علم
الاجتماع،به نتيجه فردي اعتياد،توجه كمتري دارند.مگر درصورتيكه نتايج مزبور مضر
بحال اجتماع تشخيص داده شود.مثلا از نظر اينكه اعتياد،موجب هدايت به اعماليكه بر ضد
افراد اجتماع است مي گردد.در حاليكه اطباء اثر اعتياد را بر روي سلامتي و آرامش
فردي معتاد ،مورد توجه قرار مي دهند.از نظر پزشك،معتاد فرديست كه تحت يلطه يك
احتياج غير قابل مقاومت ،متوسل به مخدر مي گردد و سلامتي خود را در معرض خطر قرار
مي دهد.بنابراين،اولين اصلي كه در مورد معالجه بايد رعايت شود،اين است كه معتاد يك
مريض محسوب مي شود و بعوض تنبيه و مجازات،بايد او را تحت مداوا و مراقبت پزشكي قرار
دادو با او مدارا نمود بعلاوه،معالجه بايد روي مطالعه در شخصيت فردي معتاد،استوار
باشد و اصل مهم نوع معالجه است كه بايد بر اساس روان درماني(پسي كوتراپي)باشد.چه در
حقيقت،اعتياد،اختلافي با ساير بيماري هاي رواني و شخصيتي ندارد.بايد مريض را بطور
صحيح،از ناراحتي هايي كه قطع مخدر در ضمن معالجه ،ايجاد ميكند مطلع نمود.ولي در ضمن
بايد به او اطمينان داد كه اين ناراحتي ها،قابل تحمل بوده و هيچگونه خطري ندارد و
نبايد موجب ترس و وحشت شود.به او بفهمانند كه بايد بيش از اين ،به وضعيت فعلي كه در
آن گرفتار است،بيانديشد.گرچه اغلب لازم ميشود مريض را وادار به معالجه نمود.ولي
بايد تا حد امكان،به او اجازه داد كه آزادانه تصميم بگيرد.در اينجا لازم است يك
نكته قابل توجه را ذكر نمود وآن اينكه قطع و حذف مخدر را به وضعيتي برسانند كه بدون
متوسل شدن به مخدر،در خود احساس بهبود جسمي و رواني نسبي نمايد.معتاديكه مبتلا به
بيماري جسمي است،معالجه اعتياد قبل از معالجه آن بيماري ،بي نتيجه است.بعبارت
ديگر،قبل ازشروع معالجه بايد،علل اعتياد را از بين برد.زيرا تحميل نمودن دستور
معالجه به مريضي كه از جاي ديگر رنج ميبرد،آماده كردن اوبراي برگشت مجدد به اعتياد
است.
دسته اي كه درمان
آنها بيش از همه مواجه با اشكال مي شود،معتاديني هستند كه در آنها يك عامل بيماري
زاي رواني،علت اصلي اعتياد مي باشد.در اين صورت هر قدر،عقده رواني كه موجب انتخاب
مخدر به عنوان حلال مشكلات گرديده است عميق تر باشد،اعتياد شديدتر است.در اين مورد
يك معاجه شديد رواني،ضروري است و اساس معالجه بايد،بر تجزيه و تحليل عواملي كه مريض
را به اعتياد كشانده اند،استوار باشد.با توجه به مطالب فوق ،مي توان اصول درمان
معتاد را بدو جهت تقسيم نمود.
1-
معالجه
جسمي يا قطع اعتياد.
2-
معالجه
رواني با تحكيم معالجه.
قسمت اول بر عهده ي
پزشك و قسمت دوم از وظايف روانپزشك است . و البته بحث ما بيشتر درباره ي درمان
بيولوژيك است .
درمان جسمي اعتياد
درمان جسمي ، هسته
ي اصلي معالجه است . پروفسورولف
wolf
پزشك متخصص ايالات متحده امريكا،در حدود سي متد براي قطع اعتياد ذكر نموده است
.واين خود نشان ميدهد كه
متد قطعي و مطلق
براي قطع اعتياد وجود نداردوتاموقعي كه علت اعتياد از نظر فيزيوپاتولوژيك روشن
نشود،نمي توان يك متد درمان قطعي به وجودآورد.بطور كلي متدهاي معالجه عبارتند از:
1-
قطع فوري
ناگهاني يا متد خشن
2-
قطع
ناگهاني همراه با خوابانيدن بيمار.
3-
كاستن
تدريجي.
4-
متد سريع
با واسطه.
5-
روش
جانشين كردن ماده مورد استعمال،با موارديكه در درجه اول از بروز علائم خماري
جلوگيري كندو در مرحله دوم خماري حاصله از قطع ماده اخير به حداقل تخفيف يابد.تا
كنون بهترين داروي جانشيني متادون است كه گروهمطالعه سازمان بهداشت جهاني درباره
معالجه طبي و اجتماعي معتادين از 19 تا 24 نوامبر سال 1956 در ژنو تشكيل گرديد وسپس
در جلسه اي كه 27-28 ماه مهMay
1957 براي گزارش نتيجه عمليات در ژنو تشكيل شده بود بعقيده اكثر اعضاء هيئت مطالعه
بهترين متد معالجه روش جانشين نمودن و بهترين داروي سنتتيك متادون تشخيص داده شد.
يكي از تركيبات
ساختگي وابسته به مپريدين و مرفين واتروپين است اولين تركيب شيميايي شبيه ترياكي
فاقد حلقه پي پريدين است اثر هر ميلي گرم متادون برابر 3-4 ميلي گرم مرفين و 2ميلي
گرم هروئين و30 ميلي گرم كدوئين است.
عوارض جانبي
تهوع
–استفراغ-سرگيجه-عرق-ميوزيس
–خشكي دهان
–سردردخفيف-خواب
آلودگي و فشار روحي به مجرد اينكه بيمار وارد بيمارستان مي شود مواد مخدر را قطع مي
نمايند و معالجه با داروي جانشيني يعني متادون.به صورت شربت كه هر سي سي آن يك ميلي
گرم متادون دارد شروع مي شود.
مقدار مصرف متادون
نسبت به افراد مختلف و بسته به مقدار اعتياد تفاوت مي نمايد.به طور تقريب به ازاء
يك مثقال كشيدن ترياك حداكثر 30 سي سي شربت(روزي سه دفعه هر دفعه 10 سي سي) و يك
مثقال خوراكي 6 برابر كشيدن است ولي حداكثر مقدار استعمال در بيمارستان معتادين 60
سي سي شربت يعني 60 ميلي گرم متادون است براي هروئين به ازاء هر يك سانتي (تا سي
سانتي)يك سي سي متادون است و به ازاء 30 تا 50 سانتي هروئين در حدود 45 تا 50 سي سي
شربت و از 50 سانتي به بالا مقدار ماگزيمم تا بيمار را راحت نمايد و علائم خماري را
برطرف نمايد.شيره مثل ترياك ولي كمتر داده مي شود تزريق زير جلدي متادون نيز امكان
دارد ولي به نظر صحيح نمي رسد چون بيماران مقدار مصرف ماده مخدره را صحيح ذكر نمي
كنند در 24 ساعت اول متادون را بطور آزمايش به كار مي برند تا مقدار لازم تعيين
گردد اگر در بيمار حالت خماري ترشح بيني-اشك ريزش-ميدر باز شديد مشاهده شد از روز
دوم بر ممقدار شربت مي افزايدو بالعكس اگر ناراحتي عمومي و كلافگي و ميوزيس شديد
است از مقدار آن مي كاهند تجويز متادون غالبا به فاصله 5 تا 7 روز و گاهي كمتر 12
ساعت علائم خماري از نوع درجه 1و2 (رجوع شود به جدول) ظاهر مي شود به همين دليل
اعتماد بيمار جلب مي شود و علائم را مربوط به قطع ماده مخدر نمي داند و اين وجه
تمايز متادون و ساير داروهاي جانشين شونده است زيرا پس از قطع داروهاي جانشين شونده
بهتر از متادون خيلي زودتر علائم خماري تظاهر مي نمايد بي خوابي جزء عوارض شايع اين
روزها است تجويز پنتوبارميتال 10-20 سانتي گرم يا خواب آورهاي ديگر ندرتا سودمند
است ملاقات با بيمار بايد اكيدا ممنوع گردد كه در بيمارستان معتادين تا حد امكان
انجايم مي شود زيرا علاوه بر اينكه ممكن است از طرف دوستان مواد مخدره در اختيار
معتاد گذاشته شود در اثر ديدن اقوام و دوستان دچار افسردگي
Deprerion
خواهد شد دوره درمان در بيمارستان معتادين سه هفته است.
پس از اين معالجه
همانطور كه قبلا اشاره شد معالجه بيمار خاتمه نمي يابد و بايد به درمان نو تواني و
روان درماني پرداخت درمان انتروتين بايد چندين ماه ادامه يابد.
متاسفانه هنوز براي
تعقيب و پيگيري بيماراني كه از بيمارستان مرخص شده اند هيچگونه آماري از تعداد
بهبود يافتگان در دست نيست،ولي براي درك مسئله اعتياد توجه به آمار زير كه متجاوز
از يك سال جستجوي مداوم (توسط يك تيم با تمام مشكلاتي كه در بر داشته) براي تهيه آن
به كار رفته است به نظر مفيد مي رسد
Percor با مطالعه 4766 معتاد مرد كه از بيمارستان معتادين مرخص
شده بودند اين نتايج را بدست آورد:%7 در گذشته بودند.%6/39 شناخته نشده اند.%9/39
مجددا آلوده شده بودند.%5/13 آنها بعد از گذشتن حداقل سه سال هنوز ترك كرده باقي
مانده بودند.Vogel
با مطالعه 11041 مورد به اين نتيجه رسيده است كه 14/61 درصد آنها فقط يك مرتبه 6/35
درصد آنها دوبار 6 درصد آنها سه بار9/2 درصد چهاربار 8/3 درصد پنج بار بيشتر بستري
شده بودند.
متادون |
كدئين |
مرفين |
هروئين |
نشانه ها |
درجه |
12 |
8 |
6 |
4 |
اضطراب-اشتياق(براي دارو) |
K |
48-26 |
24 |
14 |
8 |
خميازه-تغرق-آبريزش چشم و بيني-چرت |
1 |
4872 |
38 |
16 |
12 |
افزايش نشانه هاي فوق بعلاوه باز شدن مردمك-راست شده موها-پرش
عضلات-گرم و سرد شدن درد عضلات و استخوان و احشاء بم اشتهايي |
2 |
|
|
36-24 ساعت |
24-18 ساعت |
افزايش نشانه هاي فوق بعلاوه بيخوابي-بالا رفتن درجه فشار خون
و حرارت(1-2 درجه)افزايش دفعات و عمق تنفس-سريعتر شدن ضربانات
قلب-بيقراري-تهوع |
3 |
|
|
48-36 ساعت |
36-24 ساعت |
افزايش نشانه هاي فوق بعلاوه قيافه تب دار به پشت روي زمين
خوابيدن و بطرف بالا خم شده استفراغ-اسهال كمشدن سريع وزن تا روزي 5/2 كيلو
انزال خودبخود يا
Orgasm
غلظت خون لكوميتوز-كم شدن ائوبتوفيل ها-بالا رفتن قند خون |
4 |
تبصره يك: براي
تشخيص درجات خماري بروز كليه علائم ضروري نيست.
تبصره 2: علائم فوق
را در اطاق خنك در حاليكه فقط يك ملافه معتاد را پوشانده باشد بايد جستجو كرد.
آمار چند ساله
بيمارستان معتادين جديد
(مطالعه شخصي
اينجانب روي 3139 نفر بيمار)
آمار بيماران بستري
بيمارستان معتادين از سال 43 به مدت يك سال جمع كل 3139 نفر
زن 426 نفر
مرد،2713 نفر از اين عده
هروئين 651 نفر
شيره اي 435 نفر ترياكي 2053 نفر
از قبل از 1334
هروئين 14 نفر شيره اي 233 نفر ترياكي 1012 نفر
از سال 1334 به بعد
1334 هروئين 293 نفر شيره اي 126 نفر ترياكي 671 نفر
از 1340 به بعد هروئين 344 نفر شيره اي 76 نفر ترياكي
370 نفر
تعداد بيماران
بستري شده در بيمارستان معتادين زندان قصر در سال 43،1204 نفر است.
آمار بيماران بستري
در بيمارستان معتادين مدت يكسال بر حسب شغل سال 43
كارمند |
كارگر |
صنعتگر |
كاسب |
زارع |
هنرمند |
مالك و تاجر |
بيكار |
خانه دار |
جمع |
216 |
803 |
410 |
815 |
289 |
37 |
24 |
133 |
422 |
3139 نفر |
آمار بيماران بستري
در بيماران معتادين مدت يكسال 43 بر حسب سن
|
10-15 |
15-20 |
20-30 |
30-40 |
40-50 |
50-60 |
|
|
مرد |
زن |
مرد |
زن |
مرد |
زن |
مرد |
زن |
مرد |
زن |
مرد |
زن |
مرد |
زن |
مرد |
زن |
|
6 |
10 |
4 |
1 |
43 |
5 |
662 |
100 |
910 |
145 |
666 |
100 |
337 |
65 |
85 |
- |
3139 |
آمار معتادين به هروئين بر حسب شغل در بين 651 نفر كه در سال 43 در بيمارستان
معتادين بستري بوده اند
كارمند |
كارگر |
صنعتگر |
كاسب |
زارع |
هنرمند |
مالك و تاجر |
بيكار |
خانه دار |
86 |
114 |
69 |
179 |
7 |
18 |
14 |
125 |
39 |
علل اعتياد در بين 870 بيمار معتاد به هروئين و ترياك(مردوزن)
نوع اعتياد |
بيماري هاي
جنسي |
بيماري هاي
عصبي و رواني |
معاشرت با
معتادين |
حس كنجكاوي |
شرايط محيط |
جمع |
ترياك |
211 |
63 |
231 |
25 |
106 |
636 |
هروئين |
10 |
48 |
121 |
12 |
43 |
236 |
جمع |
221 |
111 |
352 |
37 |
149 |
875 |
درصد علل اعتياد
نوع اعتياد |
بيماري هاي
جنسي |
بيماري هاي
عصبي و رواني |
معاشرت با
معتادين |
حس كنجكاوي |
شرايط محيط |
جمع |
ترياك |
3/33 |
9/9 |
3/36 |
9/3 |
6/16 |
100 |
هروئين |
3/4 |
5/2 |
7/51 |
2/5 |
3/18 |
100 |
جمع |
6/37 |
3/40 |
88 |
1/9 |
5/34 |
200 |
آمار مبتلايان به
هروئين-تريان شيره بر حسب سن در يك سري بين 154 بيمار مرد كه بستري شده اند
هروئين |
سن |
تعداد |
15-20 |
1 |
20-30 |
19 |
30-40 |
51 |
40-50 |
نفر
21 |
50-60 |
نفر 5 |
جمع |
52نفر |
ترياك |
سن |
تعداد |
20-30 |
16 |
30-40 |
12 |
40-50 |
22 |
50-60 |
35 |
60-به بالا |
1 |
جمع |
86 |
شيره |
سن |
تعداد |
20-30 |
2 |
30-40 |
5 |
40-50 |
3 |
50-60 |
6 |
جمع |
16 |
آمار معتادين درمان
شده كل كشور ايران از سال 1335 به بعد طبق آمار سازمان نظارت بر مواد مخدره
سال |
تعداد |
35 |
53737 |
36 |
41415 |
37 |
28085 |
38 |
8203 |
39 |
2273 |
40 |
2397 |
41 |
7023 |
42 |
4596 |
43 |
5610 |
جمع |
153339 |
جمع كل بيماراني
كه تا بهحال در بيمارستان معتادين جديد جنب هتل ونك بستري شده اند 6860 نفر مي
باشد.
مطالعه آمارهاي فوق
نشان مي دهد:
1-
نسبت بستري شدگان مرد تقريبا 35/6 برابر بستري
شدگان زن مي باشد و با وجوديكه در بستري كردن افراد معتاد در ايران انتخابي به عمل
نيامده مع الوصف مي توان دريافت كه با آمار خارج نيز تطبيق مي نمايد و تعداد
مبتلايان مرد به زن در خارج نيز در همين حدود است.
2-
به طوريكه ملاحظه مي شود از 651 نفر كه به
علت اعتياد به هروئين در مركز درمان معتادين بستري شده اند فقط 14 نفر قبل از 1334
(يعني قبل از تصويب قانون)و بقيه يعني 637 نفر يعني 637 نفر در 10 سال اخير مبتلا
شده اند.
3-
از سال 1340 به بعد تعداد مبتلايان جديد به
هروئين تقريبا با مبتلا يان ترياك برابرشده است.
4-
در سه سال اخير تعداد 370 نفر مبتلا به ترياك
و 76 نفر مبتلا به شيره شده اند و اين دليل بر انست كه با وجود مقررات شديدي كه وضع
شده هنوز افرادي هستند كه به اين سم خانمانسوز اعتياد پيدا كنند و وجود هروئين
تاثيري در اين باره ندارد.
5-
نسبت معتادين ترياك به شيره در10 سال قبل
34/4 بود امروز نيز 8/4 يعني تقريبا ثابت مانده است.
1-
از
مقايسه نسبت بستري شدن هروئين زن ومرد چنين استنباط مي شود كه تقريبا در حدود يك به
72/18 است،يعني در برابر يك زن معتاد به هروئين 72/18 نفر مرد معتاد به هروئين وجود
دارد.
از مطالعه آمار
بستري شدگان بر حسب شغل گرچه به اين آمار كه بنا به اظهارات خود بيماران تهيه شده
نمي توان اعتماد كرد ولي چنين بر مي
2-
تعداد افراد بيكار كمتر از 23/1 بستري شدگان
را تسكيل ميدهد بنابراين درباره معتادين مسئله بيكاري نكته مهمي جلوه نمي كند بلكه
بايد عوامل ديگري را در نظر گرفت.
3-
بزرگترين رقم را به ترتيب كاسب-كارگر-صنعتگر
تشكيل داده است و فقط 289 نفر زارع بوده اند بنابراين اعتياد مابين شهرنشينان شيوع
بيشتري دارد.
4-
در بين اين عده 216 نفر كارمند بوده اند.
5-
با توجه به عده قليلي هنرمند كه در كشور
موجود است 27 نفر از آنها در ظرف يكسال فقط در بيمارستان معتادين بستر شده اند و
بنابراين شيوع اعتياد را مابين هنرمندان مي توان درك كرد.
6-
تعداد مبتلايان در سنين 30-40 سالگي بيش از
سنين ديگر است.
7-
تعداد مبتلايان كمتر از 20 سال زياد نيست و
(69) يعني تقريبا نسبت به سنين ديگر 47/1 است.
نتيجه آمار يك سري
بيماران بستري بيمارستان معتادين كه 154 نفر بوده اند در بين 52 نفر هروئيني 19 نفر
در سنين 20-30 سالگي و از 86 نفر ترياكي 35 نفر در بين سنين 50-60 سالگي و از 16
نفر شيره اي 6 نفر در بين سنين 50-60 سالگي معتاد بوده اند. بنابراين نشان مي دهد
كه اعتياد به هروئين اكثرا در بين سنين 20-30 سالگي يعني در جوان ها و اعتياد به
ترياك و شيره بين سنين 50-60 سالگي يعني در سنين پيري رواج دارد كه البته تا حدي
مربوط به سوابق اعتياد افراد مي باشد.
سبب شناسي
از آمار 870 نفر
معتادين بستري در بيمارستان معتادين كه توسط مددكاران اجتماعي تهيه شده است نتيجه
مي شود:
14- علت اعتياد به
ترياك اكثرا (3/36 درصد) معاشرت با معتادين و در درجه دوم بيماري هاي جسمي (3/33)
درصد
15- با توجه به
امار معتادين بر مي ايد از 27 نفر هنرمند كه معتاد بوده اند 18 نفر آنها يعني 3/2
آنها هروئيني هستند.