بي
اشتهايي و نحوه مقابله با آن:
تعريف
مادران از بي اشتهايي و قضاوت آنان در اين ارتباط هميشه يكسان نيست . بعضي از
مادران از بي اشتهايي و عدم رقبت كودك به غذا خوردن شكايت مي كنند در حاليكه
فرزندشان از رشد نسبتاً مناسبي برخوردار است. دليل بي اشتهايي برخي از كودكان آن
است كه بطور مكرر از مواد غذايي ديگري نظير بيسكويت، موز و يا ميوه هاي ديگر در
فواصل وعده هاي غذايي استفاده مي كنند بنابراين زمانيكه مادر ،غذاي اصلي آنان را
آماده مي كند نسبت به آن بي ميل و بي اشتها هستند. بعضي از مادران در مورد غذا
نخوردن كودك از روشهاي زير استفاده مي كنند كه متاسفانه هيچكدام هم موفق نيست.
1-
روش التماس:
مادر به هر طريقي سعي مي كند كه كودك را وادار به خوردن كند.
ملتمسانه به او نگاه مي كند و مي گويد:اين لقمه را به خاطر من بخور،اين يكي را به
خاطر خاله جان…،
اين لقمه آخر است، بخور تا به پدرت بگويم چه بچه خوبي هستي.
1-
روش انحراف فكر:
براي غذا دادن به كودك او را كنار تلويزيون مي نشانند تا كارتون تماشا كند و
يا اطرافيان شكلك در مي آورند و يا اينكه صداي حيوانات را تقليد مي كنند تا كودك
چند قاشق غذا بخورد.
1-
روش پاداش:
مي گويند: اگر غذايت را بخوري تو را به پارك مي برم، يا برايت بستني مي خرم.
1-
روش تهديد كردن:
اگر غذايت را نخوري ترا دوست ندارم يا ترا تنبيه مي كنم يا همينطور ضعيف
وكوچك باقي مي ماني.
1-
روش اجباري:
او را بغل مي كنند و با باز كردن دهان او،به زور حتي با گرفتن بيني اش، غذا
را در دهانش مي گذارند كه اكثراً هم منجر به استفراغ غذاهاي خورده شده مي شود.
1-
روش كودك سالاري:
به اين صورت كه هر ماده خوراكي را كه بچه درخواست كند فراهم مي كنند حتي اگر
برايش مضر باشد، فقط آرزوي والدين اين است كه او چيزي بخورد حالا هر چه بود مهم
نيست.
همانطور كه گفته شد ، هيچكدام از روشهاي فوق صحيح نيست به خصوص روش اجباري
كه در اين روش كودك حالت دفاعي به خود مي گيرد و با بيرون ريختن غذا، تف كردن
محتويات دهان، نجويدن، نگهداشتن غذا در دهان و يا حتي استفراغ كردن بعد از بلعيدن
اجباري آن، از خوردن غذا امتناع مي كند. در روش كودك سالاري او پي مي برد كه زمان
صرف غذا ، بهترين موقعيت براي كج خلقي، وصول به خواسته هايش و جلب توجه ديگران است.
بعضي از كودكان 11 تا 30 ماهه كه هميشه قبل از آنكه گرسنه شوند غذا به آنان
عرضه مي شود يعني در حقيقت هرگز به آنان اجازه داده نمي شود كه خودشان درخواست غذا
كنند ، معمولاً با غذا بازي مي كنند، با قاشق آن را به هم مي زنند و يا غذا را
دوروبرشان مي ريزند.
بايد توجه داشت كه اصولاً چون كودكان درك درستي از زمان ندارند در بسياري
اوقات عجله اي هم در غذا خوردن ندارند ولي استنباط مادر اين است كه كودك اشتها
ندارد و خوب غذا نمي خورد بنا براين او را وادار به شتاب در خوردن مي نمايد در
حاليكه بازي كردن با غذا، رفتار طبيعي كودك براي درك محيط دور و بر اواست.
اگر به كودك فرصت لازم جهت استفاده از مهارتهاي جديد مثل گرفتن فنجان يا
قاشق داده نشود سبب خشم او مي گردد. كودكان در سنين 6 تا 7 ماهگي دوست دارند قاشق
يا فنجان را خودشان به دست بگيرند گرچه در اين كار مهارت ندارند ولي به آن، تمايل
دارند . بنابراين بايد اين نشانه ها را شناخت و فرصتهاي مناسب را در اختيارشان قرار
داد.
كودكان با يكديگر تفاوت دارند
به
تفاوتها و خصوصيات فردي كودكان بايد توجه داشت. حجم غذاي دريافتي در دفعات مختلف و
در هر كودك متفاوت است و بستگي به شخصيت كودك دارد. مثلاً كودكان آرام بيشتر مي
خورند ولي همين كودكان هم ممكن است در يك وعده كمتر و در وعده ديگر بيشتر بخورند
بنابراين مادران نبايد انتظار داشته باشند كه هميشه بشقاب يا كاسه غذاي كودك خالي
شود.
|