برگرفته شده از کتاب
اصول و روش هاي کاربردي در فرزند پروري
( 2 )
(
دوران پيش از دبستان و دبستان
)
پروفسور محمد حسین سلطان زاده
استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
متخصص کودکان ونوزادان
طی دوره بالینی عفونی از میوکلینیک آمریکا
www.ProfessorSoltanzadeh.com
تقديم به پدر و مادر عزيز
يک ساعت
يادش مي آيد وقتي که کوچک بود روزي پدرش خسته و عصباني از سر کار
به خانه آمد.
او دم در به انتظار نشسته بود.
گفت بابا ، يک سوال بپرسم ؟
پدرش گفت
:
بپرس پسرم ، چه سوالي ؟
پرسيد
:
شما براي هر ساعت کار چقدر پول مي گيريد ؟
پدرش پاسخ داد:
چرا چنين سوالي مي کني ؟
فقط مي خواهم بدانم.
بگوييد براي هر ساعت کار چقدر پول مي گيريد ؟
پدرش گفت
:
اگر بايد بداني خوب مي گويم
.
ساعتي
20
دلار.
پسرک در حالي که سرش پايين بود آه کشيد ، بعد به پدرش نگاه کرد و
گفت
:
مي شود لطفاً
10
دلار به من بدهيد؟
پدر عصباني شد و گفت
:
اگر دليلت براي پرسيدن اين سوال فقط اين بود که براي خريدن يک
اسباب بازي مزخرف از من پول بگيري ، سريع به اتاقت برو و فکر کن که
چرا اين قدر خودخواه هستي
!
من خيلي خسته ام و براي چنين رفتارهاي بچه گانه اي وقت ندارم.
پسرک آرام به اتاقش رفت و در را بست.
پدر نشست و باز هم عصباني تر شد.
پيش خودش گفت
:
چطور به خودش اجازه مي دهد فقط براي گرفتن پول از من چيزي بپرسد ؟
بعد از حدود يک ساعت آرام تر شد و فکر کرد که شايد با پسر کوچکش
خيلي تند و خشن رفتار کرده
.
شايد واقعاً چيزي بوده که او براي خريد ش به
10
دلار نياز داشته
.
به خصوص اين که خيلي کم پيش مي آمد پسرک از او درخواست پول کند.
پدر به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد و گفت
:
با تو بد رفتار کردم.
امروز کارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي هايم را سر تو خالي
کردم.
بيا اين
10
دلاري که خواسته بودي بگير.
پسرک خنديد و فرياد زد
:
متشکرم بابا
.
بعد دستش را زير بالشش برد و از آن زير دو اسکناس
5
دلاري مچاله شده در آورد.
پدر وقتي ديد خودش پول داشته دوباره عصباني شد و گفت
:
با اين که خودت پول داشتي چرا دوباره تقاضاي پول کردي ؟
پسرک گفت
:
براي اين که پولم کافي نبود ولي الان
20
دلار دارم.
پدر، آيا مي توانم يک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا يک ساعت
زودتر به خانه بياييد و با ما شام بخوريد ؟
!
فصل اول
دوران پيش دبستان
( 6_3
سالگي
)
ايجاد تجربه خوب از مهد کودک
بيشتر روانپزشکان کودک و نوجوان معتقدند که محيط ايده آل براي رشد
و پرورش خردسالان ، درون خانه و در کنار والدين و خانواده است
.
مراقبت روزانه نزديک از شيرخوار توسط والدين در ماه هاي اول زندگي
بسيار مهم است.
چون در اغلب موارد اين محيط ايده آل در دسترس نيست، نقش مهد کودک
ها به خصوص در سال هاي نخست زندگي بايد مورد توجه قرار گيرد
. (
برخي متخصصان توصيه مي کنند والدين حداقل
6
ماه يا بيشتر ، خود از کودکشان مراقبت کنند
) .آن
ها همچنين بر اهميت مواردي مانند زمان مناسب سپردن کودکان به مهد
کودک ، ميزان مراقبت روزانه و کيفيت آن در تکامل بچه اتفاق نظر
دارند.
قبل از انتخاب يک مهد کودک ، والدين بايد منابع در دسترس را مرور
کنند و نحوه برخورد با کودکان را ببينند.
گاه والدين فرزند کوچک خود را به کسي که از چند کودک ديگر نيز
مراقبت مي کند مي سپارند.
شير خواران و کودکان زير
5/2
سال نياز دارند به اين که
:
·
بزرگسالان بيشتري براي مراقبت از آن ها وجود داشته باشند.
·
توجه فردي بسيار دريافت کنند.
·
پرستار يا پرستاران براي يک دوره طولاني ثابت باشند.
·
پرستار با آن ها بازي کند ، سخن بگويد ، به آن ها لبخند بزند ، آن
ها را تشويق و سرگرم کند.
والدين بايد به دنبال پرستاري باشند که خونگرم ، مهربان ، داراي
اعتماد به نفس و با توجه بوده و در مقابل بچه ها مسئوليت پذير باشد
.
پرستار بايد بتواند مهارت هاي اجتماعي و رفتار مثبت بچه را تشويق و
در مقابل رفتار هاي منفي او محدوديت هايي اعمال کند.
والدين بايد به ظرفيت پرستار در برقراري ارتباط با بچه هايي در
سنين مختلف حساس باشند
.
بعضي افراد فقط مي توانند در برخي مراحل خاص تکاملي بچه ها مفيد
واقع شوند.
والدين بايد بدانند که پرستاران مهد کودک چه مدتي قرار است در اين
مرکز کار کنند.
تغييرات مکرر در کادر مهد کودک يا هر تغيير در يک مرحله حياتي از
تکامل بچه ها مي تواند براي آن ها ناراحتي ايجاد کند.
اگر والدين از عملکرد مهد کودکي که انتخاب کرده اند ، رضايت ندارند
بايد پرستار کودک را تغيير دهند
.
همه والدين حق دارند در طول روز به مهد کودک مراجعه و وضعيت مراقبت
از بچه ها را بررسي کنند.
بسياري از بچه ها ، به خصوص بعد از سه سالگي از حضور در مهد کودک
هاي خوبي که بتوانند در آن جا سرگرم شوند و نحوه تعامل با ديگران
را بياموزند ، سود مي برند.
روانپزشکان کودک و نوجوان ، يک مهد کودک ايده آل را داراي چنين
ويژگي هايي مي دانند
:
·
مربيان آموزش ديده و با تجربه اي داشته باشد که از بودن با بچه ها
لذت ببرند ، آن ها را درک و هدايت کنند.
·
تعداد مربيان و کمک مربيان کافي باشد ، حداقل براي هر
5
کودک يک مربي
(
بررسي هاي نشان داده اند هر چه گروه ها کوچکتر باشند ، بهتر است ،
يعني هر
5
بچه با يک مربي از
20
بچه با
4
مربي بهتر است
) .
·
پرسنل ، سابقه کار طولاني در آن مهد کودک داشته باشند.
·
فرصت هاي کار خلاقانه ، بازي هاي فکري و فعاليت هاي جسمي در آن جا
فراهم باشد.
·
فضاهايي براي تحرک در داخل و خارج ساختمان موجود باشد.
·
تعداد زيادي وسايل طراحي ، رنگ آميزي و اسباب بازي و همچنين محلي
براي ورزش و بازي و امکاناتي مانند تاب داشته باشد.
اگر به نظر مي رسد بچه از رفتن به مهد کودک مي ترسد ، والدين بايد
محيط جديد را به تدريج به او معرفي کنند ، مثلاً يکي از والدين در
کنار کودک حضور داشته باشد و نزديک محل بازي او بايستد.
کودک و والد بايد هر روز مدت طولاني تري در مهد بمانند تا وقتي که
کودک خود بخواهد عضوي از گروه شود.
اگرچه والدين ممکن است نگران بچه ها باشند ولي بايد در کمک کردن به
آن ها براي کسب موفقيت ، پيشقدم شوند.
اگر کودک در برابر ترک خانه ، ترس مداوم يا غير معمول دارد ،
والدين بايد اين مسئله را با متخصص کودکان فرزند خود در ميان
بگذارند.
جدا شدن از والدين
تمام کودکان بايد ياد بگيرند که وقتي به طور موقت از پدر و مادرشان
جدا مي شوند چگونه با اين جدايي کنار بيايند.
اين جدايي ممکن است هم براي والدين و هم کودکان مشکل باشد.
ولي پدر و مادر ها هم نياز دارند که برخي اوقات زمان هايي را براي
انجام کار هاي خود اختصاص دهند و کودکان هم ممکن است از اين که
اوقاتي را با اشخاص ديگر غير از پدر و مادرشان بگذرانند لذت ببرند.
گرچه خجالت کشيدن در برخورد با آدم هاي جديد و اضطراب از جدا شدن
از والدين در کودکان پيش دبستاني شايع است.
هيچ گونه شواهدي هم وجود ندارد که نشان دهد مهد کودک يا سپردن
کودکان به پرستار اثر بدي روي آنان داشته ست، به اين شرط که
نگهداري کودک به عهده مراقبي باشد که با کفايت و دلسوز بوده و از
او مراقب کند.
از همه مهم تر اين که بايد سعي نمود تا حد امکان کودک هميشه نزد يک
مراقب باشد نه اينکه افراد متعدد در زمان هاي مختلف مسئول نگهداري
او باشند.
ولي در اين بخش توصيه هايي مطرح مي شود تا به کودک پيش دبستاني خود
بياموزيد با ديگران اخت شود و به راحتي دوري از شما را بپذيرد.
جدايي از والدين چه پيامدهايي دارد ؟
وقتي کودکان را نزد مراقب مي گذارند ، برخي از آن ها هنگامي که
والدين مي خواهند محل را ترک کنند به پدرومادر آويزان مي شوند و
گريه مي کنند
.
حتي فکر رفتن والدين ممکن است آنان را وحشت زده کند.
برخي کودکان هم وقتي پدر و مادر نزد آن ها بر مي گردند زير گريه مي
زنند.
مشکل کودکان از اينکه از والدينشان جدا مي شوند چيست ؟
کودکان پيش دبستاني ممکن است از اين موضوع بترسند که اگر اجازه
بدهند پدر و مادرشان از جلوي چشم آن ها دور شوند اتفاق بدي برايشان
مي افتد.
گاهي نگران هستند که نکند والدينشان ديگر برنگردند و يا نگران
امنيت آنان باشند.
اين نوع ترس ها در زمان هايي که خانواده ها خود در فشارهستند ،
مانند اسباب کشي و جا به جايي منزل ، بيماري اعضاي خانواده يا مشکل
در روابط پدر و مادر ، بيشتر پيش مي آيد.
والدين هم ممکن است از گذاشتن فرزندشان نزد ساير مراقبين احساس
گناه کرده يا نگراني داشته باشند ولي اين کارهم درست نيست که پدر و
مادر تنها به دليل واکنش هايي که کودکان در مورد ماندن پيش ديگران
نشان مي دهند تسليم شوند و هيچ وقت بدون آن ها بيرون نروند.
اگر فرصت به کودکان براي آموختن چگونگي جدا شدن از والدين محدود
باشد به احتمال زياد رفتارهاي وابستگي شان ادامه پيدا مي کند.
چگونه مي توان از بروز مشکل پيشگيري نمود ؟
v
کودک را از پيش آماده کنيد
پيش از شروع دوره مهد کودک ، پيش دبستاني يا کودکستان در مورد آن
با کودک صحبت کنيد
.
از مکان مورد نظر به همراه کودک بازديد به عمل آوريد تا او در آنجا
احساس راحتي کند.
نزديک کودک بمانيد و اجازه دهيد ساير کودکان را تماشا کند.
او را مجبور کنيد در فعاليت ها شرکت کند.
اگر امکان دارد ، چندين بار از محل بازديد کنيد و مدت ماندن را کمي
طولاني تر نماييد.
پيش از اين که کودکان را نزد دوستان يا بستگان بگذاريد با آنها در
موقعيت هاي متعدد ملاقات داشته باشيد.
اين روش به کودک فرصت مي دهد تا ديگران را بشناسد و آنجا احساس
راحتي کند.
اگر قرار است کودک شما به يک گروه از همسالان بپيوندد ، از کودک
ديگري از همان گروه دعوت کنيد که در صورت امکان ، به منزل شما
بيايد
.
بدين ترتيب چون کودک شما با او آشنا شده او را در گروه پيدا خواهد
کرد.
در روز مورد نظر ، براي کودک توضيح دهيد که او قرار است کجا برود و
شما کجا مي رويد و کي بر مي گرديد.
سعي کنيد زمان بازگشت خود را به چيزي که براي کودک شما قابل فهم
است ربط بدهيد.
مثلاً
"
فرزانه جان ، وقتي که ناهارت را خوردي من ميام ، يا وقتي بعازظهر
از خواب بيدار شدي من بر مي گردم و تو را با خودم به پارک مي برم.
"
v
همه وسائل مورد نياز او را مهيا نمائيد
مطمئن شويد همه چيز براي فردي که قرار است از فرزندتان مراقبت
کند ، آماده است مثل لباس ها ، وسايل يا دارو.
پيشنهاد کنيد که کودکتان يک اسباب بازي مخصوص يا شي ء ديگري را که
با آن احساس را حتي و ارامش مي کند از خانه با خود ببرد
.
در ضمن مي توانيد يک وسيله ي شخصي خودتان را نزد کودک بگذاريد تا
او مطمئن شود که حتماً بر مي گرديد.
v
مراحل را توضيح دهيد
روالي را براي مواقعي که کودک را نزد ديگران مي گذاريد برقرار کنيد.
پس از مدتي کودک پيش دبستاني شما مي تواند بگويد اين مراحل چه چيز
هايي هستند.
در اينجا يک مثال مي زنيم:
·
به مربي و کودکان ديگر سلام بگويد.
·
کاري براي انجام دادن پيدا کند.
·
مامان يا بابا را ببوسد و خداحافظ بگويد.
براي کودک توضيح بدهيد که وقتي به او خداحافظ مي گوييد ، خواهيد
رفت حتي اگر او دوست نداشته باشد که شما برويد
.
قبل از اين که خانه را ترک کنيد ، از کودک بخواهيد اين مراحل را
براي شما بگويد
–
"
حالا يادت مانده که وقتي به مهد مي رويم چه کارهايي بايد بکنيم ؟
"
وقتي جواب شما را مي دهد او را تحسين کنيد.
اگر کودک اين مراحل را بازگو نمي کند به آرامي روال مورد نظر را
برايش توضيح داده و به تمام سوالات او پاسخ بدهيد.
اگر دفعه قبل که کودک را نزد مراقبين ديگر گذاشتيد مشکلي وجود
داشته ، به صورت خلاصه و با آرامي مرحله اي را که کودک فراموش کرده
است انجام بدهد براي او بازگو کنيد.
به کودک بگوييد دوست داريد اين بار چه رفتار متفاوتي را انجام بدهد
_ "
دفعه قبل که بابا تو را به مهد برد يادت رفت خداحافظي کني و بگذاري
که بابا برود.
ببينم امروز يادت مي ماند که خداحافظ بگويي و بگذاري من بروم ؟"
v
در مورد پاداش ها صحبت کنيد
براي چند بار مي توانيد به کودک به خاطر پيروي از مراحل ، پاداش
بدهيد.
به کودک بگوييد اگر مراحل را اجرا کند چه چيزي به دست مي آورد.
پاداش هاي پيشنهادي مي تواند پارک رفتن موقع بازگشتن به خانه يا يک
بازي مخصوص با مامان يا بابا باشد.
v
برخي اطلاعات لازم را در اختيار مراقب کودک بگذاريد
يک فهرست ازبرنامه معمول يا نيازهاي خاص کودک را براي مراقب آماده
کنيد.
هميشه شماره تماسي را براي مواقع اضطراري مشخص کنيد.
به مراقب بگوييد که وقتي خداحافظي مي کنيد مي رويد ، حتي اگر کودک
ناراحت شود يا اعتراض کند
.
مي توانيد از مراقب بخواهيد يادداشت کند که هر بار چقدر طول مي کشد
تا پس از رفتن شما کودک آرام بگيرد.
در مواقعي که هم شما و هم مراقب در منزل يا مهد ، حضور داريد بايد
توافق کنيد که چه کسي بايد بد رفتاري کودک را مديريت کند ، اگر اين
توافق وجود نداشته باشد کار مشکل مي شود از قبل تصميم بگيريد چه
کسي موقع بردن و آوردن کودک مسئول رعايت قانون و انضباط است.
اگر پيامد ها بي ثبات باشند يا والدين و مراقبين مدت طولاني با هم
صحبت يا جرو بحث کنند بدون اين که به کودک توجه داشته باشند مشکل
رفتاري کودک بيشتر مي شود.
چگونه کودک بايد بياموزد که وقتي شما مي رويد آرام بماند؟
v
ديگران را به کودک معرفي کنيد
بسياري از کودکان پيش دبستاني نياز به کمک والدين دارند تا در
موقعيت هاي جديد آرامش خود را به دست بياورند.
کودک را به کودکان و بزرگسالان جديد معرفي کنيد.
مدتي را به صحبت با بقيه بزرگسالان و بازي با کودکان ديگر اختصاص
بدهيد.
v
کودک را با يک فعاليت سرگرم کنيد
کاري را پيشنهاد کنيد که کودک مي تواند انجام بدهد.
به کودک کمک کنيد به جاي اين که در يک گروه بزرگ وارد شود به
تنهايي يا با يکي دو نفر ديگر يک فعاليت مشخص را شروع کند.
کاري کنيد تا انجام دادن آن فعاليت براي کودک دلچسب تر از چسبيدن
به شما باشد.
به اين منظور ، وقتي کودک با ديگران قاطي مي شود از او تعريف کنيد
.
اگر به شما چسبيد اين رفتار کودک را ناديده بگيريد.
v
خداحافظ بگوييد و برويد
وقتي زمان رفتن است ، به کودک يادآوري کنيد کجا مي رويد و چه موقع
بر مي گرديد
.
بي خبر کودک را ترک نکنيد.
به آرامي و با اطمينان به او خداحافظ بگوييد
و
برويد.
اعتراض هاي کودک را ناديده بگيريد و برنگرديد.
اگر نگران هستيد مي توانيد به مراقب تلفن کنيد تا مطمئن شويد کودک
آرام گرفته است.
v
وقتي که باز مي گرديد
با کودک سلام و احوالپرسي کنيد.
مدتي را به خود کودک اختصاص بدهيد.
از او بپرسيد وقتي شما نبوديد چه کار کرده است.
آماده باشيد تا کودک کمي به شما بچسبد.
اين موضوع بعد از پايان ساعت جدايي قابل انتظار است.
اگر مراقب موضوع جالبي را در مورد کاري که کودک انجام داده به شما
مي گويد ، ذوق و شوق نشان دهيد و تلاش کودک را تحسين کنيد.
v
مراحل را مرور کنيد
به کودک بگوييد از کدام يک از رفتار هاي او وقتي پيش مراقبين بوده
راضي هستيد.
"
سامان جان ، امروز خيلي خوب به بچه ها سلام کردي
. "
اگر کودک مراحل را اجرا کرده او را تشويق کنيد و اگر از قبل توافق
کرده بوديد که به او پاداش بدهيد حتماً بدهيد ولي اگر مشکلاتي رخ
داده ، پاداش مورد نظر را ندهيد.
به صورت خلاصه و آرام مرحله اي را که کودک فراموش کرده انجام بدهد
براي او توصيف کنيد
.
"
تو قانون ما را فراموش کردي که دستم را ول کني و با يک چيز ديگر
بازي کني
. "
براي دفعه بعد يک هدف مشخص کنيد
_ "
دفعه بعد که تو را در مهد مي گذارم بگذار ببينم يادت مي ماند که
دست مرا ول کني و چيزي براي بازي پيدا کني
. "
گام هاي کليدي
·
کودک را از قبل آماده کنيد.
·
به کودک بگوييد کجا مي رويد و کي بر مي گرديد.
·
روال مشخصي برقرار کنيد و مراحل آن را براي کودک توضيح بدهيد.
·
در مورد پاداش ها صحبت کنيد.
·
مراقب کودک را از قبل آماده کنيد.
·
ديگران را به کودک معرفي کنيد.
·
به کودک کمک کنيد تا کاري براي انجام دادن و سرگرم شدن پيدا کند.
·
کودک را به خاطر بازي يا قاطي شدن با ديگران تحسين کنيد.
·
خداحافظ بگوييد و برويد ، اعتراض ها را ناديده بگيريد و بر نگرديد.
·
وقتي بر مي گرديد ، با کودک احوال پرسي کنيد و براي او وقت
بگذرانيد.
·
مراحل را با کودک مرور کنيد.
وقتي کودک ياد مي گيرد کنار ديگران بماند و به آرامي از شما جدا مي
شود ، ديگر لازم نيست مراحل را به او يادآوري يا هر بار که ترکش مي
کنيد به او پاداش بدهيد.
به تدريج خودتان احساس مي کنيد که کمتر لازم است مراحل را با کودک
در ميان بگذاريد و او خودش مراحل را انجام مي دهد.
ثبات داشته باشيد و وقتي خداحافظي مي گوييد محل را ترک کنيد.
به تدريج روند پاداش دهي را غير قابل پيش بيني کنيد به اين صورت که
گاه به گاه به کودک پاداش بدهيد.
به تحسين کودک به اين دليل که با آرامش از شما جدا مي شود ادامه
بدهيد.
نظم و انضباط
(
Discipline
)
کودکان هميشه کاري را که والدين مي خواهند ، انجام نمي دهند.
زماني که کودک رفتار نادرستي از خود نشان مي دهد ، پدر يا مادر
بايد تصميم بگيرند چطور با او برخورد کنند
.
همه کودکان به قوانين و مقراراتي نياز دارند که به آن ها در
يادگيري رفتار صحيح کمک کند.
پدر يا مادر چطور بايد اين قوانين را به فرزندشان بياموزند و زماني
که اين قوانين نقض شد ، والدين چه بايد بکنند ؟
والدين بايد با يکديگر در مورد چگونگي حاکم بودن انضباط و وضع
قوانين صحبت کنند.
مهم اين است که به انضباط به عنوان آموزش نگريسته شود نه تنبيه
.
آموزش قوانين ، کودک را ايمن نگاه مي دارد و به او کمک مي کند تا
فرق بين درست و نادرست را تشخيص دهد.
به محض آن که قوانين وضع شدند ، والدين بايد براي فرزندشان توضيح
دهند که نقض قوانين چه عواقبي دارد ، براي مثال
"
اين ها قوانين هستند
.
اگر تو از آن ها پيروي کني ، اين اتفاق خواهد افتاد و اگر قانوني
را نقض کني ، اين طور خواهد شد".
والدين و کودک بايد با هم در مورد جوايز و مجازات ها تصميم بگيرند.
والدين بايد زماني که کودک از قوانين پيروي مي کند ، حمايت و تقويت
مثبت انجام دهند و وقتي قانوني را نقض مي کند ، از تنبيه مناسب
استفاده کنند.
ثبات
(
Consistency
)
و قابل پيش بيني بودن
(
Predictability
)
اساس و پايه انضباط و تعريف و تمجيد قدرتمندترين تقويت کننده آموزش
است.
کودکان از تجربه کردن مي آموزند
.
اعمال تنبيه منطقي براي رفتار نادرست ، به آن ها کمک مي کند تا ياد
بگيرند مسئول رفتار و اعمالشان هستند و در عين حال به اعتماد به
نفس آن ها صدمه نمي زند.
اگر فرزندان شما بر سر تلويزيون ، کامپيوتر يا بازي ويدئويي دعوا
مي کنند ، آن را خاموش کنيد.
اگر کودکي هنگام صرف صبحانه ، يا بازيگوشي شير را روي ميز غذا خوري
مي ريزد ، او را وادار کنيد آن را تميز کند.
نوع ديگري از تنبيه که مي تواند مفيد باشد ، به تعليق در آوردن يا
به تعويق انداختن يک امتياز است.
اگر قانوني را در مورد جاهايي که مي تواند دوچرخه سواري کند نقض
کرد ، براي چند روز دوچرخه را از او بگيريد
.
زماني که کودک تکاليفش را انجام نداده است ، نمي تواند به کاري که
دوست دارد ، بپردازد مثلاً يک نوار ويديويي کرايه کند.
والدين مي توانند شيوه ها و روش هاي مختلفي را به کار ببرند.
تحقيقات نشان مي دهند والديني که مقررات درستي برقرار مي کنند نسبت
به والديني که مجازات کننده هستند و يا بيش از حد دقيق و سخت گيرند
و يا سهل گير هستند ، فرزندان متعادلي بزرگ مي کنند که بيشتر متکي
به خود ، کنترل کننده خود و کنجکاو و دقيق هستند
.
اين والدين براي انضباط به استفاده از نيروي جسماني نياز ندارند
بلکه قوانيني شفاف وضع مي کنند و ديدگاه هاي آن ها را نيز مد نظر
قرار مي دهند
(
با وجود اين که ممکن است با آن ها موافق نباشند).
توصيه هاي مفيد
·
به فرزندتان براي انجام کار درست در محدوده سني و رشدي وي اعتماد
کنيد.
مطمئن شويد درخواستتان منطقي است.
·
با فرزندتان همان طور صحبت کنيد که انتظار داريد اگر کسي شما را
توبيخ کرد آن گونه صحبت کند.
به بي احترامي يا فرياد متوسل نشويد.
·
درباره آن چه در ذهن داريد شفاف صحبت کنيد.
محکم و صريح باشيد.
·
رفتار مثبت داشته باشيد.
اين جمله که
"
آن چه را که من مي گويم انجام بده ، نه آن چه را که انجام مي دهي
"
به ندرت مفيد است.
·
به فرزندتان اجازه انعطاف پذيري و مذاکره بدهيد
.
اين کارها به شکل گيري مهارت هاي اجتماعي فرزندتان کمک مي کند.
·
به فرزندتان اجازه دهيد نتايج و اثرات رفتارش را مشاهده کند.
تنبيه ها تا حد ممکن بايد بلافاصله صورت گيرند ، مناسب با قانون
باشند و مدت زمانشان به حد کافي کوتاه باشد که بتوان مجدداً بر
موارد مثبت تأکيد کرد.
·
تنبيه بايد منصفانه و مناسب با وضعيت موجود و سن فرزند شما باشد.
نحوه رفتار والدين با بد رفتاري هاي کودک
نا مرتب بودن
پيش از اين که کودکان به سن پيش دبستاني برسند ، براي اين که مرتب
باشند به کمک زيادي نياز دارند اما در سن
4_3
سالگي ، بيشتر آنان شخصاً مي توانند نظم و ترتيب را تا حدودي رعايت
کنند.
مثلاً اگر کودک ، اسباب بازي هايش را به اتاق نشيمن آورده چون بهم
ريختگي فضاهاي مشترک براي همه ناخوشايند است از او بخواهيد پس از
بازي ،اتاق نشيمن را مرتب کند نه اين که اول به سراغ اتاق او برويد
و به خاطر نامرتب بودن اتاقش قيل و قال کنيد.
بنابراين کودکان پيش دبستاني بايد ياد بگيرند بعد از اين که بازي
شان تمام شد اسباب بازي ها را سر جايشان بگذارند و اتاق را مرتب
کنند
.
با اين حال والدين هم بايد درمورد نظم و ترتيب آنان تعادل مناسبي
ميان تشويق کودکان به مرتب بودن و قيل و قال راه انداختن برقرار
کنند
.
آموزش کودکان براي مراقبت از وسايلشان به زمان نياز دارد.
چرا برخي کودکان نامرتب و شلخته هستند ؟
پخش و پلا کردن اسباب بازي ها و اشياء در دور تا دور اتاق معمولاً
قسمتي از بازي کودکان محسوب مي شود و هنگام بازي ، پديده اي قابل
انتظار است.
مرتب کردن وسايل و اتاق براي پيش دبستاني ها ممکن است کاري مشکل و
يا خسته کننده باشد.
در ضمن ، اگر کودکان بدانند هميشه کسي هست که به جاي آنان همه چيز
را مرتب مي کند ، هيچ وقت ياد نمي گيرند وسايلشان را مرتب کنند.
از طرف ديگر کودکان با مشاهده ي رفتار ديگران ممکن است همان رفتار
را آموزش ببينند.
وقتي ساير اعضاي خانواده شلخته باشند ، احتمال دارد که کودکان هم
نامنظم و نامرتب بار بيايند.
چگونه مي توان به کودکان ، مرتب بودن را آموزش داد؟
v
يک موقعيت نمونه ترتيب بدهيد
با انجام دادن يک نمونه عملي ، به کودک نشان دهيد چگونه از لوازمش
مراقبت کند.
به او اجازه دهيد ببيند که شما چطور وسايل خود را مرتب مي کنيد.
کاري را که داريد انجام مي دهيد براي او توضيح بدهيد به اين ترتيب
خود شما يک الگوي خوب براي او خواهيد بود.
v
طوري اسباب بازي ها را بگذاريد که دسترسي به آن ها آسان باشد
اگر امکان دارد ، اسباب بازي ها را در قفسه هاي باز و کوتاه
بگذاريد نه در جعبه هايي که از بالا باز مي شوند.
چون پيدا کردن اسباب بازي هايي که در جعبه قرار دارند سخت است و
موقع بازي ممکن است کودکان همه اسباب بازي هاي درون جعبه را کف
زمين پخش و پلا کنند.
در نتيجه براي مرتب کردن آن ها بايد وقت بيشتري صرف شود.
v
تصميم بگيريد در چه زماني کودک بايد وسايل را مرتب کند
وقتي مي خواهيد کودک لوازم را مرتب کند سعي کنيد منتظر زنگ تفريح
هاي معمول بازي او باشيد
.
قطع کردن بازي کودکان براي اينکه اتاق را منظم و مرتب کنند آنها را
ناراحت مي کند و علاقه شان را به انجام کاري که مشغول بودند خيلي
بيشتر مي کند.
زنگ تفريح ها معمولاً وقتي پيش مي آيد که کودکان دارند کارهاي زير
را انجام مي دهند:
·
از محلي به محل ديگر مي روند
(
مثلاً براي بازي ، از يک اتاق به اتاق ديگر مي روند
)
·
از يک بازي سراغ بازي ديگري مي روند
(
مثلاً از خاله بازي به نقاشي کردن مي پردازند
)
·
بازي را قطع مي کنند تا خوراکي بخورند
·
آماده بيرون رفتن مي شوند
اختصاص دادن دو يا سه زمان کوتاه براي مرتب کردن در طول روز ، بهتر
از يک زمان طولاني در پايان روز است.
معمولاً پيش دبستاني ها اگر کار به نظرشان خيلي زياد و سخت نرسد
بيشتر احتمال دارد که آن را انجام بدهند.
در ضمن به خاطر داشته باشيد اگر اسباب بازي ها روي زمين ولو بمانند
احتمال حادثه هم وجود دارد.
v
به کودک خبر بدهيد که به زودي بايد وسايلش را مرتب کند
وقتي زمان مرتب کردن نزديک است ، به کودک بگوييد بايد کارش را تمام
کند و ظرف چند دقيقه وسايل را مرتب کند
.
با گفتن چيزي که کودک را سر ذوق مي آورد به او انگيزه بدهيد.
"
وقتي خانه سازي هايت را سر جايشان گذاشتي ، مي تواني عصرانه ات را
بخوري
. "
v
به آرامي به کودک بگوييد که کارش را شروع کند
وقتي زمان مرتب کردن است ، به آرامي به او بگوييد که شروع به جمع
کردن اسباب بازي ها يا وسايل بازي اش کند.
سعي کنيد جمله اي که مي گوييد اختصاصي باشد
.
مثلاً
_ "
آرزو جان ، لطفاً مدادها و خودکارهايت را در جامدادي بگذار
"
_
به جاي اينکه بگوييد
_
لطفاً اينجا را مرتب کن.
v
اگر لازم است يک بار ديگر به کودک هشدار بدهيد
10 _ 5
ثانيه صبر کنيد تا ببينيد آيا کودک شما شروع به جمع و جور کردن مي
کند.
اگر اين کار را نمي کند ، جلو برويد و به او بگوييد چگونه شروع کند
"
اول اين درها را روي ماژيک بگذار که خشک نشوند.
به من نشان بده که مي تواني اين کار را انجام بدهي
. "
با اين روش شما به کودک کمک مي کنيد با تقسيم کردن کار به قسمت هاي
کوچک تر کار را شروع کند.
وقتي کودک دارد ياد مي گيرد که وسايل را جمع و جور کند مي توانيد
کمک خودتان را کاهش دهيد.
v
کودک را به خاطر مرتب کردن تحسين کنيد
اگر کودک شما همکاري مي کند ، او را به خاطر نظم و ترتيب تحسين
کنيد
_ "
شايان جان ، امروز تو تمام کتاب هايت را جمع کردي و درست سرجايشان
گذاشتي
.
ممنونم.
"
يا
"
آفرين ياسمين جان که در همه ي ماژيک هايت را گذاشتي.
"
v
مرتب کردن را به يک کار سرگرم کننده تبديل کنيد
بهتر است زمان جمع و جور کردن را به يک بازي تبديل کنيد.
يک راه اين است که
"
زنگ بازي
"
راه بيندازيد.
يک زمان سنج را تنظيم کنيد تا همه وسايل قبل از اين که زنگش تمام
بشود سرجايشان گذاشته شوند.
يک راه ديگر اين است که وقتي داريد با هم وسايل را مرتب مي کنيد
آواز هم بخوانيد.
v
به تدريج کمک خود را کم کنيد
به تدريج براي کمک به شروع کار ، هشدارهاي کمتري به کودک بدهيد.
اجازه دهيد خودش انتخاب کند که چه کاري را اول انجام دهد
_
اول مي خواهي کدام ها را جمع کني ؟با گذشت زمان کاري کنيد کودک
چيزهاي متعددي را جمع کرده باشد سپس او را تحسين کنيد.
در مرحله بعد کاري کنيد که کودک قبل از تشويق همه چيز را مرتب کرده
باشد.
با نافرماني کودک در مرتب کردن وسايل ، چگونه بايد رفتار کرد ؟
v
به کودک بگوييد چه کاري انجام بدهد
اگر کودک نق مي زند ، غرغر مي کند يا وسايل را سر جايشان نمي گذارد
، به او بگوييد مي خواهيد چه کاري را متوقف کند_
"
مريم جان ، غرغرت را همين الان تمام کن
".
سپس به او بگوييد در عوض چه کاري انجام بدهد
_ "
پازل هايت را بردار و توي جعبه اش بگذار
. "
v
کودک را مرحله به مرحله راهنمايي کنيد
اگر کودک کاري را که از او مي خواهيد انجام نمي دهد آرامش خود را
حفظ کنيد.
کنار کودک بمانيد و چيزي بگوييد مانند
: "
اگر تو خودت نمي تواني مرتب کني من مجبور مي شوم کمک کنم
. "
شکايت هايش را ناديده بگيريد.
دستتان را روي دست کودک بگذاريد و به آرامي او را براي انجام مرحله
ي اول جمع کردن وسايل هدايت کنيد وقتي شروع به جمع کردن مي کند دست
کودک را رها کنيد
.
تلاش او را تحسين کنيد.
v
اگر بدرفتاري ادامه يافت از زمان سکوت يا اتاق خلوت استفاده کنيد.
اگر کودک از اين که دستش را بگيريد ، تقلا مي کند يا مقاومت به خرج
مي دهد ، از زمان سکوت استفاده کنيد.
به کودک بگوييد چه کار اشتباهي کرده است و پيامد آن چيست
"
فرزان ، تو وسايلت را جمع نکردي ، حالا بايد چند دقيقه ساکت بماني
. "
زمان سکوت يعني شما مدت کوتاهي توجه خودتان را از کودک بگيريد و او
را وادار کنيد که دور از ديگران روي يک صندلي آرام بنشيند.
به او بگوييد بايد
2
دقيقه آرام باشد تا اجازه دهيد از زمان سکوت بيرون بيايد.
اگر کودک شما آرام نمي نشيند ، از اتاق خلوت استفاده کنيد.
چيزي بگوييد مثلاً
"
چون تو در اين مدت آرام نبودي ، حالا بايد به اتاق خلوت بروي
. "
اتاق خلوت يعني کودک را از موقعيتي که مشکل در آن رخ داده دور و
مجبورش کنيد که مدت کوتاهي آرام باشد
.
کودک را به يک مکان يا اتاق غير جالب اما امن ببريد.
به او بگوييد قبل از اين که اجازه داشته باشد از اتاق خلوت بيرون
بيايد بايد
2
دقيقه آرام بماند.
حتي اگر کودک ناراحت يا عصباني هست هم اين يادآوري را به او بکنيد.
v
کودک را براي انجام وظيفه اش بازگردانيد.
وقتي کودک براي
2
دقيقه در زمان سکوت يا اتاق خلوت آرام بود ، او را به جايي که
قبلاً به هم ريخته بود برگردانيد.
به او بگوييد جمع و جور کردن را شروع کند
.
اگر کودک ، آنچه را که شما خواسته ايد انجام مي دهد او را تحسين
کنيد.
اگر کاري را که از او مي خواهيد انجام نمي دهد ، زمان سکوت يا اتاق
خلوت را تکرار کنيد
(
پيامد مشابه با مرتبه ي قبل
) .
ممکن است نياز داشته باشيد زمان سکوت يا اتاق خلوت را چندين بار
تکرار کنيد تا وقتي کودک همه وسايل را مرتب کند.
v
اين نکات را به خاطر بسپاريد
گاهي شما وقت نداريد پيشنهادهاي ذکر شده را به کار ببنديد، مثلاً
مجبوريد براي قراري بيرون برويد يا با عجله خانه دوستتان را ترک
کنيد
.
در اين اوقات شما مي توانيد از اتاق خلوت تأخيري استفاده کنيد.
وقتي به خانه بر مي گرديد ، چيزي بگوييد مثلاً
_ "
امروز وقتي در منزل دوستم بوديم وسايلت را جمع نکردي ، حالا بايد
به اتاق خلوت بروي
. "
از اتاق خلوت همانطور که قبلاً توضيح داده شد استفاده کنيد.
اگر کودک شما براي مرتب کردن مقاومت به خرج مي دهد و شما نمي
خواهيد دست او را بگيريد و قانون مرتبه قبل را به کار ببريد ، راه
ديگر اين است که يک پيامد منطقي را به کار ببريد
.
از پيامدي استفاده کنيد که با موقعيت تناسب داشته باشد.
مثلاً آن وسيله يا اسباب بازي را که دعوا سرآن است برداريد و به
کودک توضيح دهيد که مي خواهيد چه کار کنيد
_ "
تو اسباب بازي ها را آن طوري که قرار ما بود جمع نکردي پس حالا آن
ها را تا فردا توقيف مي کنم
. "
اعتراض ها يا شکايت هاي کودک را ناديده بگيريد.
درباره موضوع با کودک جرو بحث نکنيد و در طي روز در مورد آن
دوباره صحبت نکنيد.
فقط پيامد را اجرا کنيد
.
اشکال اين کار ، اين است که اين شماييد که داريد اسباب بازي ها را
جمع مي کنيد و نه کودک شما، اين موضوع ممکن است باعث شود که کودک
شما ديرتر ياد بگيرد که بايد وسايلش را مرتب کند.
گام هاي کليدي
·
اسباب بازي ها را در جاهايي بگذاريد که برداشتن و گذاشتن آن ها سر
جايشان ، آسان باشد.
·
قبل از اين که از کودک بخواهيد اسباب بازي ها را جمع کند منتظر زنگ
تفريح هاي معمول در بازي کودک باشيد.
·
بگذاريد کودک بداند که زمان مرتب کردن وسايل نزديک است.
·
به کودک بگوييد براي جمع و جور کردن وسايل از او چه انتظاري داريد.
·
جمع و جور کردن رابه سرگرمي تبديل کنيد.
·
اگر لازم شد به کودک کمک کنيد تا کار را شروع کند.
·
کودک را به خاطر مرتب کردن وسايل ، تحسين کنيد.
·
اگر کودک از جمع و جور کردن سر باز مي زند ، به آرامي دست او را
بگيريد و براي انجام کار او را هدايت کنيد.
·
هنگام بروز بد رفتاري از زمان سکوت يا خلوت استفاده کنيد.
·
کودک را براي ادامه جمع و جور کردن باز گردانيد.
·
اگر ترجيح مي دهيد از يک پيامد منطقي استفاده کنيد.
نافرماني کردن
بيشتر والدين زماني که فرزندشان
"
نوپا
"
مي شود با نافرماني او روبرو مي شوند.
در دوره نوپايي کودکان دوست دارند که مستقل باشند بنابراين ممکن
است در مقابل خواسته هاي پدر و مادر خود ، شروع به مقاومت کنند.
هر چه تحرک کودکان بيشتر مي شود دوست دارند که به همه چيز دست
بزنند و از انجام آنچه که به آن ها گفته مي شود سر ، باز ، زنند.
براي امنيت کودکان و همچنين براي يادگيري چگونه زيستن در کنار
ديگران ، کودکان به ساختارهاي ساده و وضع کردن برخي محدوديت ها
نياز دارند.
پيشنهاد زير به شما کمک مي کند تا بتوانند به کودک نوپاي خود
بياموزيد محدوديت ها را بپذيرد و آنچه را به او گفته مي شود انجام
دهد و معناي کلمه
"
نه
"
را درک کند.
اين عقيده که از کودکان انتظار داشته باشيم هميشه هر چه را که به
آن ها گفته مي شود انجام دهند غير منطقي است.
کودکان در سنين قبل از دبستان مستقل تر مي شوند و تمايل پيدا مي
کنند که انتخاب ها و تصميم هاي خودشان را داشته باشند.
نافرماني فقط زماني مشکل محسوب مي شود که به دفعات تکرار شود مانند
زماني که کودک کمتر از نيمي از دستوراتي را که به او داده مي شود
اطاعت کند.
وقتي والدين انتظارات منطقي داشته باشند و محدوديت هاي مشخصي وضع
کنند احتمال بيشتري وجود دارد که فرزندانشان با آنها همکاري کنند و
با شرايط کنار بيايند.
چرا کودکان نافرماني مي کنند ؟
برخي کودکان عمداً و آگاهانه کاري را که به آن ها گفته مي شود
"
انجام نده
"
انجام مي دهند فقط براي اينکه ببينند بعدش چه مي شود
.
وقتي والدين مي گويند
"
نکن
! "
اين فرمان ممکن است از نظر کودک نوعي به مبارزه طلبيدن باشد و کودک
دوباره همان کار را چه بسا با يک پوزخند انجام دهد.
گاهي اوقات اين موقعيت ممکن است براي کودکان يک بازي به نظر بيايد
و کودک آن رفتار را مکرر انجام دهد تا جلب توجه کند.
حتي اگر او را سرزنش کنند و يا کتک بزنند.
نافرماني کودک اگر سبب شود که او به خواسته هايش برسد ، به دفعات
بيشتر اتفاق مي افتد.والدين
ممکن است ناخواسته با توجه بيش از حد به کودکاني که از انجام
دستورات سرباز مي زنند اين رفتار او را پاداش دهند.
توجه نشان دادن مي تواند به اشکال مختلفي نظير استدلال کردن ، بحث
کردن ، مشاجره کردن ، نق زدن يا تکرار کردن يک کلمه باشد.
مثلاً جمله
"
دست نزن
"
را بارها و بارها تکرار کنند.
گاهي والدين در برخورد با نافرماني ، بي ثبات عمل مي کنند.
وقتي والدين ثبات نداشته باشند کودکان هم گيج مي شوند
.
مثلاً وقتي که والدين يک روز به رفتار کودک مي خندند و روز ديگر
سعي مي کنند براي همان رفتار محدوديت هايي قائل شوند ، کودکان در
مورد آنچه که از آن ها انتظار مي رود دچار سردرگمي مي شوند.
اگر کودکان متوجه شوند که دستورات پدر و مادر پيگيري نمي شود ،
احتمال دارد که آنها را انجام ندهند.
شيوه اي که والدين براي دستوردادن به کار مي گيرند نيز مي تواند در
نافرماني کودکان موثر باشد.
از جمله
:
v
راهنمايي بيش از حد
آموزش و راهنمايي لحظه به لحظه فرصت نافرماني را براي کودکان فراهم
مي سازد زيرا در اين شرايط ، کودکان بيشتر احساس مي کنند مورد عيب
جويي واقع شده اند.
v
راهنمايي خيلي کم
گاهي نافرماني کودکان به اين دليل است که هيچ کس اين فرصت را
نداشته آنها را دقيقاً راهنمايي کند که از آنها چه انتظاري مي رود.
مثلاً ممکن است کودکي آداب غذا خوردن را رعايت نکند به اين دليل که
کسي به او آموزش نداده که از چنگال و قاشق چگونه استفاده کند
.
v
آموزش هاي سخت
گاهي کودکان به اين دليل ممکن است نافرماني کنند که والدينشان از
آنها توقعات زيادي دارند و آموزش هايي را مي دهند که فراتر از حد
توانايي آنهاست.
مثل درخواست از يک کودک سه ساله براي مرتب کردن يک اتاق به هم
ريخته.
v
زمان نا مناسب
وقتي آموزش ها در زمان مشغول بودن کودک به فعاليتي مثل تماشاي
برنامه مورد علاقه تلويزيوني ارائه شوند به احتمال زياد از سوي
کودک ناديده گرفته خواهد شد.
v
مبهم بودن
کودکان از دستوراتي که مبهم هستند تبعيت نمي کنند مثل
"
مونا
!
بچه نباش
!
احمق نشو
! "
يا دستورهايي که حالت پرسشي دارند مثل
"
دوست داري بري بخوابي ؟"
اگر حق انتخاب مي دهيد منتظر جواب
"
نه
"
هم باشيد.
v
پيام غير کلامي
گاهي پيام غير کلامي والدين چيزي را نشان مي دهد که با آن چه بيان
مي کنند متفاوت است.
مثل لبخند زدن يا خنديدن در زماني که از کودک مي خواهند فعاليتي را
متوقف سازد
.
به علاوه کودکان دستوراتي را که از يک اتاق ديگر با فرياد بيان مي
شود ناديده مي گيرند چون مي فهمند که والدين در محل حضور ندارند تا
اجراي دستور را پيگيري کنند.
چگونه از نا فرماني کودکان جلوگيري کنيم ؟
اگر تمام طول روز با کودک نوپايتان در مورد مسائل کوچک دعوا کنيد ،
نتيجه اي عايدتان نمي شود.
بهتر است اشياء را در خانه به گونه اي بچينيد که مناطق
"
دست زدن ممنوع
! "
در خانه محدود باشد و در نتيجه با کم کردن تعداد دفعات
"
نه گفتن
"
، محيط خانه را شادتر مي کنيد.
با ايجاد برخي تغييرات در خانه مي توانيد از بسياري مشکلات جلوگيري
کنيد:
·
اشياء قيمتي و شکستني را دور از دسترس قرار دهيد.
·
ورودي قسمت هايي از خانه را که در صورت حضور تنهاي کودک نوپا ممکن
است برايش ناامن باشد ، ببنديد.
·
براي ممانعت از ورود کودک نوپا به مناطق خطرناک از جمله راه پله از
موانع استفاده کنيد.
به تدريج با بزرگ شدن فرزندتان ، او محدوديت ها را مي آموزد و مي
تواند آنچه را که به او گفته مي شود انجام دهد و بدين ترتيب شما هم
مي توانيد اين محدوديت ها را کم کنيد.
v
اسباب بازي هاي بيشتر و مناسب و زمينه فعاليت هاي قابل انجام را
فراهم کنيد
کودک نوپا وقتي مشغول بازي کردن است زمان کمتري براي ايجاد دردسر
خواهد داشت.
مطمئن باشيد که به اندازه کافي و مناسب وسايل بازي براي کودک
نوپايتان داريد.
به کمک اين وسايل با او بازي کنيد.
لازم نيست که فعاليت ها و اسباب بازي هاي گران قيمت تهيه کنيد
.
نوپايان مي توانند با جعبه هاي مقوايي ، يا ظروف معمولي و نشکن هم
به اندازه اسباب بازي هاي گران قيمت سرگرم شوند.
وقتي که بيرون مي رويد يک کيف کوچک از دو سه اسباب بازي مورد علاقه
کودک همراهتان داشته باشيد تا فرزندتان کاري براي انجام دادن داشته
باشد.
v
رفتار هاي مطلوب کودک را تشويق کنيد
وقتي کودک رفتار مطلوبي انجام مي دهد يا وقتي که مراقب خودش است به
او پاداش دهيد.
لبخند بزنيد ، لمسش کنيد و به او بگوييد که کاري که انجام مي دهد
خوب است مثلاً
"
شادي جان ، چه خوب با اين پازل ها داري بازي مي کني
".
v
اگر رفتار کودک نامطلوب بود چه بايد کرد ؟
وقتي کودک رفتار نامطلوبي انجام مي دهد ، کار خود را متوقف کنيد
توجه او را به سوي خود جلب کنيد و تا فاصله طول يک بازو به کودکتان
نزديک شويد.
خم شويد آنقدر که هم سطح چشمان او باشيد و براي جلب توجه نامش را
صدا بزنيد.
v
با صداي محکم و با آرامش بگوييد
: "
نه
! "
دست هاي کودک را محکم بگيريد و بالحن محکم و صدايي آرام بگوييد
"
نه
! "
وقتي که
"
نه
"
مي گوييد هم زمان اخم کنيد و سرتان را به نشانه مخالفت از يک طرف
به طرف ديگر تکان دهيد
.
نگران نباشيد
!
اين کار روحيه کودک شما را جريحه دار نمي کند و بهتر از پشت دستي
زدن به او است.
v
به کودک بگوييد چه کاري بکند
اول کاري را که مي خواهيد کودک متوقف کند مشخص کنيد
: "
نه
!
به تلويزيون دست نزن
"
"
نه
!
دم گربه را نکش
"
بعد به کودک بگوييد که به جايش چه کاري کند
(
و يا در صورت لزوم به او نشان دهيد
) :
"
با اسباب بازي هاي خودت بازي کن
"
"
گربه را ناز کن
!
اينجوري
. "
v
براي اينکه کودک همکاري کند به او فرصت بدهيد
براي شروع به انجام آنچه که از کودک خواسته ايد زمان کوتاهي صبر
کنيد.
حدود
5
ثانيه کافي است
.
در کنار کودک بمانيد و او را نگاه کنيد.
v
به ازاي همکاري کودک از او تشکر کنيد
وقتي کودک آنچه را که از او خواسته ايد انجام مي دهد به او پاداش
بدهيد
: "
نازنين جان
!
آفرين بر تو که سريع کاري را که بابا ازت خواست انجام دادي
! "
v
جيغ و داد و گريه کودک را ناديده بگيريد
بعد از گفتن
"
نه
"
اگر کودک شروع به جيغ و داد و گريه کرد هيچ توجهي به او نکنيد.
منتظر وقفه اي در گريه اش باشيد و از اينکه ساکت شده از او تشکر
کنيد و تلاش کنيد تا او به فعاليتي مشغول شود.
v
دستورهايتان را با يک پيامد منطقي پشتيباني کنيد
اگر کودک ظرف
5
ثانيه دستور شما را انجام نمي دهد از يک پيامد منطقي که با دستور
متناسب باشد استفاده کنيد.
به عنوان مثال فعاليت مورد علاقه اش را حذف کنيد يا آن اسباب بازي
را که منشأ مشکل مي باشد توقيف کنيد.
توضيح دهيد که به چه دليل اين کار را مي کنيد.
مثلاً
"
نرگس جان
!
شما کاري را که من مي خواستم انجام ندادي بنابراين تلويزيون
10
دقيقه خاموش مي شود.
"
زمان
5
تا
10
دقيقه براي محروميت از يک فعاليت کافي است.
اعتراض و شکايت کودک را ناديده بگيريد.
با کودکتان وارد بحث و مناظره و استدلال نشويد ، فقط پيامد را به
سادگي اجرا کنيد.
فعاليت متوقف شده را از سر بگيريد
v
وقتي زمان محروميت تمام شد فعاليت متوقف شده را از سر بگيريد يا
اسباب بازي توقيف شده را به کودک برگردانيد.
v
به کودک فرصت ديگري بدهيد تا رفتار مطلوب مورد نظر را تمرين کند.
v
اگر رفتار مشکل ساز
(
در طي ساعت بعد
)
ادامه يافت يا تکرار شد ، پيامد منطقي را براي زماني طولاني تر
تکرار کنيد.
مثلاً براي بقيه روز و يا اينکه از زمان سکوت استفاده کنيد.
v
در صورت لزوم از
"
زمان سکوت
"
يا اتاق خلوت استفاده کنيد
اگر نتوانستيد از يک پيامد منطقي استفاده کنيد و يا مشکل رفتاري
ادامه داشت از زمان سکوت استفاده کنيد.
به کودکتان بگوييد که رفتار اشتباهي را انجام داده است.
"
نيما ، تو آنچه را که من خواسته بودم انجام ندادي بنابراين الان
بايد به يک گوشه خلوت بروي
. "
گوشه خلوت باعث مي شود توجه شما از کودک برداشته شود و او را وادار
مي کند که زمان کوتاهي را ساکت در نقطه اي بنشيند و در حاشيه قرار
بگيرد.
کودکتان را در يک صندلي دور از سايرين بنشانيد و به او بگوييد که
حدود دو دقيقه بايد همان جا قرار گيرد و قبل از اين زمان اجازه
ندارد از صندلي پايين بيايد.
اگر کودک شما اين تکليف را نپذيرفت از اتاق خلوت استفاده کنيد.
به او بگوييد چون تو در صندلي ، ساکت نبودي بايد به اتاق خلوت بروي
بنابراين کودک را به اتاقي امن ولي غير جذاب ببريد.
به او بگوييد که
2
دقيقه بايد در اين اتاق بماند.
اين هشدار را حتي اگر کودک عصباني يا ناراحت است نيز به او بدهيد.
اتاق خلوت موجب مي شود که کودک خارج از موقعيتي که مشکل در آن روي
داده قرار گيرد و مدت کوتاهي ساکت بماند.
v
کودک را به جايي که بوده است برگردانيد
اگر کودک شما براي
2
دقيقه در گوشه خلوت يا اتاق خلوت آرام ماند او را به جايي که بوده
است برگردانيد
.
اگر از او خواسته بوديد کاري را انجام دهد از او مجدداً بخواهيد
وظيفه اش را انجام دهد.
"
نيما لطفاً برو و لباست را آويزان کن."
اگر اين کار را انجام داد کودک را به خاطر اطاعت از خواسته تان
تشويق کنيد.
اگر ظرف مدت
5
ثانيه اين کار را نکرد مجدداً گوشه خلوت يا اتاق خلوت را تکرار
کنيد.
ممکن است لازم باشد چندين بار اين کار را تکرار کنيد تا او از شما
اطاعت کند.
اگر دستور شما متوقف کردن يک رفتار مشکل ساز بوده است اين دستور را
تکرار نکنيد.
بعد از اتاق خلوت کودکتان را به فعاليت مشغول نمود و او را به خاطر
رفتار خويش تشويق کنيد.
اين نکات را به خاطر بسپاريد
استدلال کردن براي کودکي که از انجام کاري امتناع مي کند کارساز
نيست.
استدلال کردن در اين زمان باعث مي شود کودک توجه بگيرد و ممکن است
نافرماني او را تقويت کند.
لازم است والدين تمام دستورالعمل ها را براي کودکان توضيح بدهند.
براي اينکه کودکان احساس استقلال بيشتري داشته باشند چنانچه
مقدوراست به آن ها گزينه هايي براي انتخاب بدهيد با اين حال تفاوت
بين انتخاب و دستور را مشخص کنيد.
سعي کنيد در مورد برنامه هاي مقرر و معمول روزانه موارد انتخابي
زيادي قائل نشويد.
گام هاي کليدي
:
·
سعي کنيد قبل از دادن يک دستور به کودک ، او فعاليت قبلي اش را
تمام کرده باشد.
·
نزديک کودک برويد ، توجه او را جلب کنيد و به او بگوييد که دقيقاً
چه کاري بايد انجام دهد.
·
کودک را براي اطاعت از آنچه خواسته ايد تشويق کنيد.
·
وقتي کودک نافرماني مي کند سريعاً وارد عمل شويد.
·
اول پيامد منطقي را به کار بگيريد.
اگر موثر نبود از گوشه خلوت
"
زمان آرام
(
سکوت
) "
يا اتاق خلوت کمک بگيريد تا بتوانيد از دستورهاي خودتان پشتيباني
نماييد.
·
در زمان مناسب کودک را به فعاليت قبلي برگردانيد و به خاطر رفتار
خويش از او تشکر کنيد.
بد رفتاری هنگام خرید کردن
معمولاً خرید کردن فعالیت دلچسبی برای تمام افراد خانواده است ولی
می تواند کار سختی هم به حساب بیاید
به ویژه اگر کودکان موقع خريد بد رفتاري کنند.کودکان پیش دبستانی
موقع خرید ممکن است نق بزنند ، بدون اجازه به کالاها دست بزنند ،
قشقرق راه بیاندازند ، در راهرو ها بدوندد ، گم شوند ، یا توقع
داشته باشند که والدینشان حتماً برای آن ها چیزی بخرند.
یاد دادن مهارت ها و رفتارهای جدید به کودکان در ابتدا نیاز به
زمان و تلاش دارد اما در طولانی مدت کار آسان تر و لذت بخش تر می
شود. برای شروع ، بهتر است یک سری خرید های تمرینی کوتاه مدت 5
دقیقه ای را در یک مغازه کوچک برنامه ریزی کنید. خرید های طولانی
را برای زمانی بگذارید که کودک موارد کوتاه تر را خوب اجرا کرده
باشد. در این بخش ، پیشنهادهایی به شما ارائه می شود تا به کودکتان
یاد بدهید چگونه هنگام خرید ، رفتار مسئولانه داشته باشد.
چرا کودکان هنگام خرید کردن ، بد رفتاری می کنند ؟
بیشتر کودکان در سنین پیش دبستانی هنگام خرید کردن خیلی زود خسته
می شوند و ممکن است به همین علت موجب ناراحتی پدر و مادر شوند. این
حالت بیشتر هنگامی رخ می دهد که والدین می خواهند خرید زیادی انجام
دهند و انتظار دارند که کودک هم برای مدت طولانی صبر کند و تحمل
داشته باشد.
علت این که خرید کردن برای پیش دبستانی ها ممکن است کار کسل کننده
ای به نظر برسد این است که شاید فکر کنند این خرید تمامی ندارد ،
به خصوص اگر کاری نداشته باشند که انجام بدهند. اگر کودکان در
جریان خرید ، در گیر نباشند بیشتر احتمال دارد
بدرفتاری نشان بدهند.
برخی از پیش دبستانی ها وقتی با انواع رنگ ها ، نورها و وسایل جذاب
روبرو می شوند هیجان زده می شوند . ضمناً ممکن است پذیرش این نکته
که نمی توانند هر چیزی را که دلشان مي خواهد داشته باشند برایشان
مشکل باشد.
اگر وقتی کودکان درست رفتار می کنند نادیده گرفته شوند و بر عکس
وقتی مزاحمت ایجاد می کنند ، بیشتر به آن ها توجه شود ، مشکلات
بیشتری پیش خواهد آمد.
ممکن است والدین به دلیل بد رفتاری کودکان ، آنها را برای خرید
بیرون نبرند. این کار درست نیست . باید به کودکان فرصت یادگیری
رفتار مسئولانه در هنگام خرید داده شود ، تا رفتارهای مشکل زا به
تدریج کاهش یابد.
چگونه می توان هنگام خرید کردن ، از بروز مشکل پیشگیری نمود ؟
v
برنامه معمولی کودک را حفظ کنید
زمانی کودک را برای خرید بیرون ببرید که بتواند بیشترین لذت را از
آن ببرد ، نه این که وقت خواب یا غذا خوردن او باشد ، چون خسته یا
گرسنه می شود.
v
کودک خود را برای خرید آماده کنید
قبل از اینکه همگی خانه را ترک کنید ، به کودک بگویید کجا می
خواهید بروید ، قرار است چه چیزهایی بخرید و کی بر می گردید ، هر
سوالی در مورد خرید داشت پاسخ دهید.
v
قوانین را توضیح بدهید
دو تا سه قانون برای خرید رفتن انتخاب و آنها را برای کودک خود
بیان کنید . پس از مدتی کودک پیش دبستانی شما قادر خواهد بود
قوانین را برای شما بازگو کند. قانون مطلوب قانونی است که به کودک
شما بگوید چه کار بکند به جای اینکه از او بخواهید کاری را نکند.
در اینجا چند مثال آورده شده است :
·
نزدیک مامان و بابا بمان
·
همان کاری که ازت خواسته شد انجام بده
·
از پله برقی پایین بیا
·
با صدای خوشایند صحبت کن
·
قبل از اینکه دست بزنی اجازه بگیر
پیش از این که وارد فروشگاه شوید از کودک بخواهید قوانین را برای
شما بگوید _ " پس چه قانون هایی را
باید موقع خرید ، به خاطر داشته باشی ؟" اگر قانون را گفت
او را تحسین کنید. اگر کودک قانون را نمی گوید به آرامی قانون را
به او یادآوری کنید.
اگر در آخرین باری که خرید رفته بودید مشکلاتی پیش آمده بود مختصر
و به آرامی قانونی را که کودک فراموش کرده بود رعایت کند تذکر
دهید. " آخرین باری که خرید رفتیم ،
تو قانون ما را که نزدیک مامان بایستی فراموش کردی . " سپس
به کودک بگویید دوست دارید که این دفعه چه کاری ، متفاوت با دفعه
قبل را انجام بدهد. " امروز می خواهم
ببینم می توانی نزدیک مامان بمانی . "
v
در مورد پاداش ها صحبت کنید
برای چند خرید اول ، شاید مایل باشید به کودک برای پیروی از قانون
ها ، پاداش بدهید. به کودک بگویید وقتی شما در حال خرید هستید اگر
قانون ها را انجام بدهد چه پاداش هایی به دست می آورد. پاداش های
پیشنهادی عبارتند از رفتن به پارک ، گذراندن وقت مخصوص با مامان یا
بابا ، سواری با دستگاه هایی که با سکه کار می کنند یا یک خوراکی
استثنایی پس از این که خرید تمام شد.
v
در مورد پیامد ها صحبت کنید
پیشاپيش مشخص کنید در مورد مشکل رفتاری چه کاری انجام خواهید
داد.به کودک بگویید اگر قانون ها زیر پا گذاشته شوند چا اتفاقی می
افتد . توضیح دهید چگونه از زمان سکوت یا اتاق خلوت استفاده می
کنید.
v
فعالیت هایی را برنامه ریزی کنید
خوب است به کارهای مناسبی فکر کنيد که کودک شما بتواند انجام دهد.
برخی از فعالیت هایی که می تواند کودک را هنگام خرید مشغول کند
عبارتند از :
·
پیدا کردن کالا از روی قفسه ها
·
دادن کالاها به شما
·
شمردن بسته های خرید
·
گذاشتن کالاها در چرخ خرید
·
پیدا کردن قیمت ها
·
نشان دادن رنگ ها ، شکل ها و اندازه های متفاوت اجناس
روش های مديریت در خرید کردن کدامند ؟
v
کودک را سر گرم کنید
به محض این که وارد مرکز خرید می شوید ، کودک را در کاری که دارید
انجام می دهید درگیر کنید. در مورد تصمیم هایی که دارید با او صحبت
کنید و برخی فعالیت های گفته شده را امتحان کنید.
v
رفتار مطلوب را تشویق کنید
وقتی کودک ، خوب رفتار می کند و قوانین را دنبال می نماید به او
زیاد توجه کنید. کودک خود را تحسین کنید.
" مریم جان : امروز خیلی خوب داری از
پله ها پایین می آیی . " اگر علاقه ی او به کاری که دارد
انجام می دهد کم شده است کمک کنید تا یک فعالیت جدید را آغاز کند
این کار را قبل از این که مشکلی پیش بیاید انجام دهید.
v
اگر بد رفتاری رخ داد به کودک بگویید چه کند
اگر کودک بدرفتاری می کند یا قانونی را می شکند ، در جا عمل کنید .
به کودک بگویید چه کاری را متوقف کند .
" سارا جان آن قدر پایت را به زمین
نکوب . آرام راه برو . " اگر کودک شما کاری را که می خواهید
انجام می دهد او را تحسین کنید.
v
دستور خود را با استفاده از زمان سکوت ، محکم کاری کنید
اگر کودک کاری را که خواسته اید انجام نمی دهد یا دوباره قانون را
زیر پا می گذارد از زمان سکوت استفاده کنید. به کودک بگویید چه کار
اشتباهی انجام داده و پیامد آن را مطرح کنید
" گفتم از من جدا نشو و کنارم باش "
پیامد " حلا وقت زمان سکوت است ."
زمان سکوت این فرصت را می دهد که توجه از روی کودک برداشته
شود و او وادار شود مدت کوتاهی ساکت بماند . به کودک بگویید روی
پله یا گوشه فروشگاه بایستد . پیش از این که خریدتان را دوباره
شروع کنید صبر کنيد تا کودک 30 ثانیه آرام بماند. اگر کودک شروع به
نق زدن ، داد کشیدن یا قشقرق راه انداختن کرد شاید لازم باشد محل
خرید را ترک کنید و کودک را به بیرون فروشگاه ببرید. یک جای امن
پیدا کنید که کودک بتواند بنشیند ، مثل یک صندلی بیرون فروشگاه یا
داخل ماشین ، به کودک بگویید باید آرام بنشیند . کنار او منتظر
بمانید . با او حرف نزنید و نگاهش نکنید.
v
خرید را ادامه بدهید
وقتی کودک شما حدود 30 ثانیه آرام بود ،به خرید ادامه بدهید. به
محض این که کودک دوباره خوب رفتار کرد او را تحسین کنید. اگر بد
رفتاری تکرار شد باز هم زمان سکوت را برقرار کنید. تا وقتی که کودک
بد رفتاری را کنار بگذارد شاید لازم باشد چندین بار از زمان سکوت
استفاده کنید. برای واکنش های متنوعی که از طرف مردم و مشتری های
دیگر و سایر خریدار ها ممکن است سر بزند آماده باشید. به خاطر کودک
، خودتان در انجام آنچه تصمیم گرفته اید ثبات داشته باشید و دستور
های خود را با پیامد مناسب تقویت کنید.
اگر کودک شما زمان سکوت را در فروشگاه رعایت نکرد و آرام نگرفت، می
توانید به عنوان راه آخر از اتاق خلوت تأخیری استفاده کنید. یعنی
وقتی به خانه رسیدید کودک را مستقیماً به اتاق خلوت ببرید و او را
وادار کنید که برای مدت کوتاهی آرام بماند. تا بتواند از اتاق خارج
شود . این کار را حتماً انجام دهید حتی اگر کودک ناراحت یا عصبانی
هم باشد . وقتی کودک 2 دقیقه آرام ماند به او اجازه بدهید از اتاق
خلوت خارج شود. مراقب خوب رفتار کردن او باشید و به محض انجام کار
درست ، او را تشویق کنید.
v
روند خرید را مرور کنید
هنگامی که محل خرید را ترک می کنید به کودک خود بگویید از کدام
رفتار او هنگام خرید راضی یا ناراضی بودید .
" آرزو جان ، من واقعاً امروز از تو
راضی بودم . تو تمام مدت نزدیک مامان ماندی ". اگر نا راضی
بودید به او پاداش ندهید. به آرامی و به صورت مختصر ، قانونی را که
کودک فراموش کرده بود رعایت کند برایش توضیح دهید
" تو قانون ما را در مورد اجازه
گرفتن قبل از دست زدن به چیزها فراموش کردی . " سپس یک
قانون برای خرید بعدی تعیین کنید. "
ببینم تو می توانی دفعه دیگر قانون دست زدن را رعایت کنی . یادت
باشه فقط وقتی می توانی به چیزی دست بزنی که مامان یا بابا اجازه
داده باشند."
v
این نکات را به خاطر بسپارید
·
به کودک خود توضیح دهید که اگر قانون را اجرا کند می تواند به ازای
انجام هر قانون یک برچسب یا عکس برگردان بگیرد.
·
به کودک خود بگویید با این برچسب ها یا عکس برگردان ها در پایان
خرید می تواند یک پاداش خاص به دست آورد.
·
تصمیم بگیرید کودک با چند برچسب یا عکس برگردان می تواند به پاداش
مورد نظر برسد و این پاداش چه چیزی خواهد بود . به کودک بگویید اگر
به هدف تعیین شده برسد چه پاداشی را دریافت خواهد کرد.
·
به کودک بگویید اگر قانون را زیر پا بگذارد با چه پیامدی روبرو
خواهد شد.
·
قبل از اینکه به خرید بروید همه چیز را آماده کنید . مثلاً یک برگه
از برچسب های متنوع یا عکس برگردان های رنگارنگ مثل ستاره یا دایره
های رنگی لازم با خود داشته باشید.
·
اگر کودک شما قوانین را رعایت نکرد ، در زمان های مقرر یک بر چسب
یا عکس برگردان روی پشت دست او یا روی یک قطعه کاغذ بچسبانید. کودک
را به دلیل اطاعت از قوانین تحسین کنید.
·
با مشکلات رفتاری همان طور که قبلاً توضیح داده شد برخورد کنید.
·
وقتی خرید را تمام کردید ، تعداد برچسب ها یا عکس برگردان هایی را
که کودک به دست آورده بشمرید. اگر تعداد به اندازه مقرر رسیده
پاداش او را بدهید.
·
اگر تعداد به میزان هدف نرسیده به او پاداش ندهید . با این حال از
او انتقاد هم نکنید و بر چسب های به دست آورده را پس نگیرید.
·
وقتی کودک شما به آسانی به هدف می رسد ، سعی کنید پاداش ها را به
تدریج کم کنید تا دستیابی به آنها سخت تر شود. کم کم تعداد بر چسب
ها یا عکس برگردان های لازم را برای رسیدن به پاداش بیشتر کنید و
زمانی را که کودک باید قوانین را رعایت کند افزایش دهید.به این
صورت که بر چسب یا عکس برگردان را فقط در پایان خرید به او بدهید و
پس از مدتی دیگر اصلاً به او پاداش ندهید.
·
اگر کودک بدرفتاری می کند یا قانونی را می شکند همچنان پیامد ها را
باثبات به کار ببندید.
·
هنگام خرید وقتی کودک شما مسئولانه رفتار می کند به تحسین او ادامه
دهید.
گام های کلیدی
·
برای شروع ، بهتر است خریدهايتان کوتاه و مکرر باشد.
·
سعی کنید برنامه معمول خواب و خوراک کودک را بر هم نزنید.
·
قانون های مربوط به خرید را به کودک یادآوری کنید.
·
وقتی دارید خرید می کنید کودک را سر گرم کنید.
·
کودک را به خاطر پیروی از قانون تحسین کنید.
·
به محض اینکه بدرفتاری رخ می دهد دست به کار شوید.
·
به کودک بگویید چه کاری بکند.
·
دستور خودتان را با زمان سکوت دنبال کنید.
·
خرید را ادامه بدهید.
·
روند خرید را با کودک خود مرور کنید.
بد رفتاری هنگام مسافرت با اتومبیل
سفر های خانوادگی با اتومبیل می تواند برای همه افراد خانواده
تجربه ای لذت بخش و سرگرم کننده باشد ، در عین حال ممکن است وقتی
که کودکان نق می زنند ، بهانه می گیرند ، از بستن کمر بند ایمنی
خودداری می کنند ، همدیگر را مسخره یا با هم دعوا و کتک کاری می
کنند مسافرت برای همه اعضای خانواده تبدیل به نوعی عذاب شود. بعضی
کودکان سفرهای کوتاه درون شهری را به خوبی تحمل می کنند اما در
مسافرت های طولانی ، بد قلق می شوند . بعضی کودکان هم هر بار سوار
اتومبیل می شوند کج خلقی می کنند. این بد رفتاری ها در اتومبیل ،
برای والدین تنش زاست و اگر حواس راننده پرت شود می تواند خطرناک
هم باشد.
برای شروع کار ، یک سری سفر های کوتاه مدت که فقط حدود 5 تا 10
دقیقه طول بکشد برنامه ریزی کنید . سعی کنید این دور هایی که با
اتومبیل می زنید در خیابان های آرام و در زمان هایی باشد که عجله
ندارید . کم کم وقتی کودک یاد می گیرد در اتومبیل چگونه رفتار کند
سفر های طولانی تری ترتیب بدهید . اکنون مطالب زیر برای کمک به شما
است تا به کودک پیش دبستانی خود بیاموزید در اتومبیل چگونه رفتار
کند.
چرا کودکان در اتومبیل بد رفتاری می کنند ؟
مسافرت با اتومبیل برای برخی کودکان پیش دبستانی ممکن است خسته
کننده باشد چون به نظر شان می رسد که این سفر تا ابد ادامه دارد به
خصوص اگر سرگرم نباشند. وقتی کودکان مشغول کاری نباشند بیشتر
احتمال دارد که بد رفتاری کنند.
اگر هنگامی که کودکان مسئولانه رفتار می کنند نا دیده گرفته شوند و
تشویق نشوند و فقط وقتی که بد رفتاری می کنند مورد توجه قرار گیرند
، مشکلات بیشتری رخ می دهد.
برای والدین دست و پنجه نرم کردن با مشکلات رفتاری کودکان در
اتومبیل نسبت به خانه سخت تر است. چون والدین هنگام رانندگی باید
حواسشان به جاده باشد به همین جهت برخی اوقات رفتار نادرست کودک را
نادیده می گیرند.
گاهی والدین به این دلیل که کودکان در اتومبیل بد رفتاری می کنند
آن ها را بیرون نمی برند. اگر به کودکان برای یاد گیری چگونگی
رفتار مسئولانه در سفر فرصت داده نشود ، احتمال بیشتری وجود دارد
که مشکل رفتاری ادامه پیدا کند.
چگونه می توان ار بروز مشکلات رفتاری کودک در اتومبیل پیشگیری کرد
؟
v
برنامه معمولی کودک را حفظ کنید
اگر امکان دارد ، زمان سفر را طوری تنظیم کنید که با برنامه کودک
تداخل نداشته باشد تا احتمال لذت بردن کودک از سفر بیشتر باشد.
v
از پیش کودک را آماده کنید
با کودک خودتان در مورد امنیت هنگام رانندگی صحبت کنید . برای او
توضیح دهید که چرا راننده باید حواسش به جاده باشد و اهمیت بستن
کمربند ایمنی چیست. خودتان یک الگوی خوب باشید و همیشه وقتی دارید
با اتومبیل سفر می کنید کمربندتان را ببندید .
قبل از این که خانه را ترک کنید به کودک بگویید کجا خواهید رفت و
سفر شما چقدر طول خواهد کشید . به تمام سوال های او در مورد سفر
پاسخ بدهید.
v
قوانین را توضیح دهید
دو یا سه قانون ساده را برای مسافرت با اتومبیل با اتومبیل انتخاب
کنید و در مورد آنها با کودکتان صحبت کنید . پس از مدتی ، کودک پیش
دبستانی شما قادر خواهد بود بگوید این قانون ها چه هستند . قانون
مطلوب ، قانونی است که به کودک شما بگوید چه کاری بکند به جای
اینکه از او بخواهید چه کاری نکند . مانند مثال های زیر :
·
کمربندت بسته باشد
·
آرام صحبت کن
·
پایت را پایین بگذار نه روی صندلی
قبل از اینکه رانندگی را شروع کنید ، از کودک بخواهید قانون ها را
بازگو کند " پس موقعی که داریم حرکت
می کنیم چه کارهایی باید یادت باشد ؟ " اگر جواب شما را داد
تشویقش کنید . اگر نتوانست قانون ها را بگوید ، به آرامی به او
یادآوری نمایید.
اگر آخرین باری که با اتومبیل سفر می کردید مشکلاتی وجود داشت ، به
صورت کوتاه وآرام یک قانون را که کودک فراموش کرده انجام دهد توضیح
دهید . " آخرین باری که داشتیم با
اتومبیل می رفتیم ، تو قانون ما را در مورد پایین گذاشتن پاهایت
فراموش کردی . " به او بگویید که دوست دارید این دفعه کار
متفاوتی انجام بدهد. " امروز ، بگذار
ببینم می توانی آرام بنشینی و پاهایت را پایین بیندازی . "
v
در مورد پاداش ها صحبت کنید
در شروع کار ممکن است شما علاقه مند باشید که کودکتان را به خاطر
پیروی از قوانین تشویق کنید. به او بگویید وقتی شما رانندگی می
کنیداگر قانون ها را رعایت کند چه پاداشی می گیرد. پاداش های
پیشنهادی شامل انجام یک فعالیت خاص یا دریافت یک خوراکی کوچک است
وقتی که به مقصد می رسید.
v
در مورد پیامد ها صحبت کنید
پیشاپیش دقیقأ تصمیم بگیرید که چگونه با مشکل رفتاری برخورد خواهید
کرد. به کودک بگویید اگر قانون ها را بشکند چه اتفاقی می افتد.
توضیح دهید چگونه از زمان آرام و متوقف کردن اتومبیل استفاده می
کنید.
v
فعالیت هایی را در نظر بگیرید
چند فعالیت یا بازی برای مسافرت در نظر داشته باشید مانند پخش
نوارهای داستانی یا ترانه های کودکانه ، یا بازی هایی مثل اینکه هر
کس زودتر ماشین های قرمز یا اسباب بازی فروشی ها را نشان بدهد
برنده است. شاید دلتان بخواهد یک کیف بزرگ اسباب بازی برای کودک
خود در اتومبیل داشته باشید. اسباب بازی هایی مانند اسباب بازی های
نرم یا کتاب های سبک را انتخاب کنید تا اگر خداي ناکرده تصادفی رخ
دهد خطرناک نباشد.
روش های مدیریت سفر با اتومبیل چیست ؟
قبل از اینکه راه بیفتید به کودک بگویید فعالیتی را آغاز کند .
همانطور که رانندگی می کنید با او حرف بزنید و از او سوالاتی
بپرسید . اشیاء جالب را در طول راه به او نشان بدهید . به صورت
منظم فعالیت ها یا اسباب بازی های جدید را در اختیارش قرار دهید تا
هر لحظه برایش تازگی داشته باشد.
v
رفتار مطلوب را تشویق کنید
گاهگاهی در طول سفر ، کودک را به خاطر رعایت قانون ها تحسین کنید .
" نازنین جان امروز خیلی آرام نشستی
، کمربندت را هم بستی و خوب داری بازی می کنی . " به کودک
کمک کنید اگر فعالیتی دلش را زده کار جدیدی را شروع کند ! این کار
را قبل از بروز مشکل انجام دهید . اگر سفر شما بیش از یک ساعت طول
می کشد ، توقف کنید و وقتی کودک دارد خوب رفتار می کند یک خوراکی
به او بدهید . در سفر های طولانی در فاصله های منظم استراحت داشته
باشید تا کودک بتواند پیاده شود ، پاهایش را دراز کند ، دور و بر
چرخی بزند و به دستشویی برود . خود راننده هم به استراحت های منظم
احتیاج دارد.
v
بد رفتاری های کوچک را به او تذکر بدهید
اگر کودک نق می زند ، بلند صحبت می کند یا داد می کشد ، بگویید که
با او صحبت نمی کنید _ " حامی ، تا
وقتی آرام صحبت نکنی جوابت ا نمی دهم. " تا وقتی آرام شود
یا درست صحبت کند هیچ توجهی به او نکنید. اولین بار که این کار را
می کنید ، آماده باشید که بدرفتاری او قبل از بهتر شدن بدتر هم
بشود . اگر نق زدن یا داد کشیدن او را برای مدتی ندیده بگیرید ،
اما بعد تسلیم شوید و جواب او را بدهید ، به کودک یاد داده اید که
باید نق بزند یا بلندتر و طولانی تر داد بکشد تا توجه شما را جلب
کند . به محض این که کودک خوب رفتار کرد ، او را تحسین کنید.
v
اگر بد رفتاری رخ می دهد ، به کودک بگویید چه کند
اگر کودک بد رفتاری می کند یا قانونی را زیر پا می گذارد ، در جا
عمل کنید . به کودک بگویید چه کاری را متوقف کند .
" بهرام ، دست از لم دادن روی
خواهرت بردار . " سپس بگویید
که چه کاری انجام بدهد . " سمت خودت بنشین . " اگر خواسته
شما را رعایت کرد او را تحسین کنید.
v
اگر بد رفتاری ادامه داشت از " زمان سکوت " استفاده کنید
اگر کودک کاری را که از او خواسته اید انجام نمی دهد یا دوباره
قانون را زیر پا می گذارد از زمان آرام ( سکوت ) استفاده کنید .
به کودک کار اشتباهی را که کرده تذکر داده و پیامد آن را بگویید .
" کاری را که بابا خواسته انجام ندادی ، حالا آرام بنشین و ساکت
باش . " زمان آرام ( سکوت ) این فرصت را می دهد که توجه از
کودک برداشته شود و او وادار شود مدت کوتاهی ساکت بماند . به
رانندگی ادامه دهید اما به کودک هیچ توجهی نکنید. مطمئن باشید که
همه ، در ماشین ساکت هستند. به کودک بگویید باید 2 دقیقه ساکت باشد
تا زمان سکوت تمام شود. اگر مشکل رفتاری ادامه یافت ، ماشین را
کنار جاده نگه دارید . به کودک بگویید به چه دلیل دارید می ایستید.
" کاری که گفتم انجام ندادی ، حالا من اتومبیل را نگه می دارم . "
اتومبیل را متوقف کنید و به کودک بگویید آرام بنشیند . به
کودک یادآوری کنید باید 2 دقیقه آرام بنشیند تا شما دوباره راه
بیفتید . تمام توجه خود را از او بردارید. با او صحبت نکنید حتی
نگاهش هم نکنید.
v
به سفر با اتومبیل ادامه بدهید
وقتی فرزند شما 2 دقیقه آرام بود ، رانندگی را ادامه دهید . به محض
این که قانون را رعایت کرد او را تشویق کنید . اگر باز هم بد
رفتاری رخ داده ، دوباره از زمان سکوت استفاده کنید. تا وقتی کودک
بد رفتاری را کنار بگذارد شاید لازم باشد که چندین بار از زمان
سکوت استفاده شود.
v
رفتار های هنگام سفر را مرور کنید
وقتی به مقصد رسیدید به کودک بگویید از کدام رفتار او هنگام مسافرت
راضی بودید " آرمان جان ، خیلی
خوشحال شدم دیدم امروز در تمام طول سفر کمربندت بسته بود . "
اگر کودک شما قانون ها را پیروی کرد ، او را تحسین کنید و پاداشی
را که سر آن توافق کرده بودید به او بدهید . اگر مشکلاتی رخ داد ،
پاداش را ندهید . به آرامی ، قانونی را که کودک فراموش کرده بود
رعایت کند توضیح دهید . " تو قانون
ما را در مورد آرام حرف زدن از یاد بردی . "یک قانون برای
سفر بعدی با اتومبیل تعریف کنید . "
دفعه دیگه که رانندگی می کنم بگذار ببینم یادت می مونه آرام حرف
بزنی تا مامان حواسش به جاده باشه . "
v
این نکات را به خاطر بسپارید
اگر کودک شما کمربند صندلی را باز کرده ، باید به محض اینکه از نظر
ایمنی امکان داشته باشد اتومبیل را کنار جاده نگه دارید. قبل از
این که دوباره راه بیفتد مطمئن شوید کمربند فرزندتان را محکم کرده
اید ، به صورتی که راحت و اندازه باشد . این خلاف قانون است که
کودکی در یک وسیله نقلیه بدون کمربند بنشیند. اگر شک دارید چه نوع
کمربندی برای اندازه و وزن کودک شما مناسب است با مرکز خدمات خودرو
و یا راهنمایی و رانندگی تماس بگیرید.
اگر امکان این که برای حل مشکل رفتاری کودک ، ماشین را متوقف کنید
، وجود نداشته باشد و اگر کودک گریه می کند یا سر و صدا راه
انداخته ولی جایش در صندلی امن است ، شاید لازم باشد به رانندگی
ادامه بدهید و بد رفتاری او را نادیده بگیرید . در این مواقع تمرین
های آرامیدگی (
Relaxation
) می تواند برای شما مفید باشد. سعی کنید چند نفس عمیق بکشید ، به
خودتان بگویید آرام باش ، یا به موسیقی گوش بدهید.
اگر کودک خواسته های شما را در طول سفر انجام نمی دهد می توانید
وقتی به مقصد رسیدید از اتاق خلوت تأخیری استفاده کنید . مثلاً
بگویید " کارهایی را که ازت خواسته
بودم تو ماشین انجام ندادی ، حالا باید به اتاق خلوت بروی . "
اتاق خلوت به معنای بردن کودک به یک اتاق با فضای غیر جذاب
اما بی خطر و وادار کردن او به 2 دقیقه آرامش قبل از ترک کردن اتاق
است. این کار را حتی اگر کودک عصبانی یا ناراحت هم هست انجام دهید
. وقتی کودک 2 دقیقه آرام ماند اجازه دهید از اتاق خلوت بیرون
بیاید . مراقب خوب رفتار کردن او باشیدو به محض انجام کار درست ،
او را تشویق کنید.
گام های کلیدی
·
اول چند سفر کوتاه ترتیب بدهید.
·
سعی کنید برنامه معمول خواب و خوراک کودک را بر هم نزنید.
·
قانون های مربوط به مسافرت با اتومبیل را به کودک یادآوری کنید.
·
در مورد پاداش ها و پیامد هاصحبت کنید.
·
مطمئن شوید وقتی دارید رانندگی می کنید کودک سرگرمی های جالبی برای
انجام دادن در اختیار داشته باشد.
·
کودک را به خاطر پیروی از قانون ، تحسین کنید و پاداش بدهید.
·
بدرفتاری های جزئی او را نادیده بگیرید.
·
اگر بد رفتاری رخ می دهد فوری دست به کار شوید و به کودک بگویید چه
کاری بکند.
·
دستور خودتان را در مورد زمان سکوت ، موقع رانندگی یا هنگام توقف
اتومبیل دنبال کنید.
·
قبل از متوقف کردن اتومبیل مطمئن شوید که کنار زدن خطری ندارد.
·
رفتارهای هنگام سفر را با کودک خود مرور کنید.
·
وقتی کودک شما دارد یاد می گیرد هنگام سفر با اتومبیل مسئولانه
رفتار کند دیگر نیازی نیست که هر بار سوار اتومبیل می شوید قوانین
، پاداش ها یا پیامد ها را به او یادآوری کنید. در این مواقع با
این که شما قوانین را کمتر مورد بحث قرار می دهید اما کودکتان انها
را به کار می بندند.
·
اگر کودک قوانین را زیر پا می گذارد پیامدها را حتماً به کار
ببندید . به تدریج پاداش ها را کمتر نموده و گاه گاهی از آنها
استفاده کنید. وقتی کودک در سفر با اتومبیل مسئولانه رفتار می
کند به تحسین او ادامه دهید.
فصل دوم
دوران دبستان
( 11_6
سالگي
)
اعتماد به نفس
در روند رشد ، کودکان به تدريج به عنوان يک انسان ديدگاهي در مورد
خود پيدا مي کنند ، اين که ارزش فردي آنان چقدر است و در انجام
کارها چقدر موفق هستند
.
برداشت آنان از ارزش فردي خودشان ، اعتماد به نفس ناميده مي شود
.
يکي از وظايف مهم والدين تشويق کودکان براي مطمئن بودن به خود و
داشتن اعتماد به نفس سالم است يعني کودکان بتوانند ارزيابي درستي
از توانايي ها و ضعف هاي خود داشته باشند.
توصيه هاي زير مي تواند براي افزايش اعتماد اعتماد به نفس کودک
کننده باشد
:
چرا اعتماد به نفس مهم است ؟
کودکاني که اعتماد به نفس بالا دارند شاد ، سازگار و در مدرسه موفق
هستند و دوست يابي برايشان آسان و همراهي با آنان لذت بخش است زيرا
از رقابت لذت مي برد ، به يادگيري علاقمندند و از موفقيت استقبال
مي کنند.
آنها با فشار هاي رواني سازگاري مناسبي دارند و در مقايسه با
کودکاني که اعتماد به نفس پايين دارند کمتر دچار مشکلات رفتاري مي
شوند.
کودکاني که اعتماد به نفس پايين دارند اغلب احساس بي کفايتي مي
کنند ، از امتحان کردن چيز هاي تازه دوري مي کنند و به آساني تسليم
مي شوند
.
به ندرت براي خود هدف تعيين مي کنند و به ندرت نيز به هدف هايشان
مي رسند و در اغلب اجازه مي دهند که ديگران از آنها بهره برداري
کنند
.
امکان بروز بدرفتاري يا
اضطراب و افسردگي نيز در آنان بيشتر است.
اعتماد به نفس پائين چيست و چگونه شکل مي گيرد ؟
اعتماد به نفس پايين يعني کودک نسبت به خود افکار و باور هاي
نادرست داشته باشد.
اين خودگويي هاي منفي اغلب حقيقت هم ندارد.
مثلاً ممکن است کودکي خودش را خنگ ، زشت ، احمق ، شرور ، خودخواه و
يا آدم بدي بداند.
عوامل زيادي سبب مي شوند تا کودکان فکر هاي تخريبي و انتقاد گرانه
راجع به خود داشته باشند از جمله
:
·
تشويق نشدن ، مورد توجه نبودن ، محبت نديدن
·
پيشرفت ها و دست آورد ها را شناختن و به آنها توجه نکردن
·
نبودن نظم و قانون
·
اظهار نظرها و حرکت هاي برخورنده ، سرزنش آميز و انتقادي
·
مقايسه هاي نا خوشايند با خواهران و برادران
·
عدم تشويق به رعايت نظافت و بهداشت تناسب اندام
·
سوء رفتار جسمي و عاطفي
·
جدال و کشمکش مکرر بين والدين
چگونه مي توان اعتماد به نفس بالا را تقويت کرد ؟
v
کودک را براي تلاش ها و دست آورد هايش تحسين کنيد.
کودکاني که زياد تحسين و تشويق مي شوند احساس خوبي نسبت به خودشان
پيدا مي کنند.
به جاي اينکه از ضعف هاي کودکتان انتقاد کنيد در مورد کارهايي که
درست انجام مي دهدصحبت کنيد.
اگر لازم است در مورد نقاط
ضعف اقدامي انجام بدهيد حتماً در ابتدا به نقطه هاي قوت او توجه
کنيد
.
مثلاً بگوييد
: "
بابک جان ، دوچرخه سواريت خيلي خوب و سريع شده است ولي لازم است
روي هماهنگي بدني ات بيشتر تمرين کني
".
نکته مهم اين است که به تلاش هاي کودکتان اهميت دهيد نه به نتيجه
نهايي که کسب مي کند.اگر
شما فقط به نتيجه نهايي بها بدهيد کودک احساس مي کند اين که به
خودش متکي باشد و نهايت تلاشش را بکند فايده ندارد
.
اگر شما کودکتان را براي تلاش ها و پيشرفت ها يش تحسين کنيد، او
براي تلاش روي تکاليف مشکل ، انگيزه بيشتري پيدا مي کند
.
دستيابي به نتايج موفقيت آميز زمان مي طلبد و اگر کوشش هايي که
کودک براي موفق شدن انجام مي دهد مورد توجه قرار نگيرد ممکن است
دلسرد شود و تلاشش را رها کند.
v
به کودک بگوييد که حامي و مراقبش هستيد
به کودکتان بگوييد که عميقاً دوستش داريد
.
کودکان نياز دارند که مکرراً به آنها گفته شود که براي ما ارزشمند
هستند و ما از آنها مراقبت مي کنيم.
اگر براي کودکتان وقت بگذاريد و زماني که به شما نيازمند است در
دسترس او باشيد باعث مي شود که او احساس ارزشمند بودن پيدا کند و
بداند که براي او به عنوان يک انسان منزلت قائل هستيد.
v
شيوه سالم زندگي را تشويق کنيد
براي اينکه کودک احساس خوبي نسبت به خودش داشته باشد بهداشت ،
آراستگي و ورزش منظم را تشويق کنيد.
v
به کودک بياموزيد که دوست خوبي باشد
کودکاني که خود را دوست دارند دوست داشتن افراد ديگر برايشان آسان
تر است و کودکاني که احساس مي کنند ديگران دوستشان دارند اعتماد به
نفس بالاتري دارند.
کودکان را تشويق کنيد که دوست پيدا کننند.
اگر براي کودکتان سخت است که دوست پيدا کند با او تمرين کنيد تا به
کودکان ديگر نزديک شود ، با آنها شروع به صحبت کند ، يا از آنها
دعوت کند تا با او بازي کنند يا دوستانش را براي بازي به منزل
بياورد.
v
کودک را تشويق کنيد که اهدافي براي خودش تعيين کند
به کودک کمک کنيد تا چند هدف را که دستيابي به آنها آسان تر است
براي خودش تعيين کند.
مراقب باشيد که هدف هاي او کمال گرايانه يا شامل توقعات بسيار بالا
نباشد
.
وقتي کودک نوعي ابتکار يا جاه طلبي نشان مي دهد، مثلاً برنامه هايي
مانند باز کردن يک حساب بانکي يا جمع کردن پول براي چيزي را که
لازم دارد مطرح مي کند ، از او حمايت کنيد.
به او پيشنهاد ها و نظرات مثبت ارائه دهيد و انتقادگر نباشيد
.
هدف ها را به گام هاي کوچک تر تقسيم کنيد و با طراحي يک برنامه
اجرايي به او کمک کنيد که تلاشش را آغاز کند.
v
کودک را تشويق کنيد که مستقل باشد
به توانمندي هاي کودک اطمينان کنيد و به محض آن که آمادگي پيدا مي
کند به او اجازه دهيد برخي کارها را خودش انجام دهد
.
وقتي کودکان خودشان کارهايشان را انجام مي دهند متوجه مي شوند که
چه توانايي هايي دارند و مي فهمند که مي توانند روي دنياي اطرافشان
تسلط داشته باشند.اگر
به کودک اجازه دهيد که به صورت معقولانه دست به خطر بزند به او کمک
مي کنيد بفهمد که او را باور داريد.
براي اين که احساس مسئوليت در کودکتان شکل بگيرد او را تشويق کنيد
که وظايف جديدي ، مثلاً انجام مسئوليت هايي را در منزل به عهده
بگيرد.
v
کودک را تشويق کنيد تا دستاوردهاي خودش را ارزيابي کند
نظر کودک را در مورد آنچه انجام داده است بپرسيد
.
مثلاً اگر کودکتان با افتخار نقاشيش را به شما نشان مي دهد ، از او
بخواهيد در مورد آن برايتان صحبت کند تا از احساسش مطلع شويد.
از نام گذاري هاي منفي و تحقير کردن کار او اجتناب کنيد.
اگر کودکتان بشنود که اغلب او را تنبل و کودن مي خوانيد ، کم کم
نظر شما را باور خواهد کرد و به همان نحو عمل خواهد نمود.
کودک را تشويق کنيد در مورد آنچه خوب انجام مي دهد و آنچه در مورد
خودش دوست دارد فکر کند.
بگذاريد بداند که لازم نيست شبیه افراد ديگر باشد.
اجازه بدهيد بپذيريد هيچ اشکالي ندارد اگر در کاري با ديگران
متفاوت است ولي در حوزه هاي ديگر خوب است.
به کودک بگوييد اشکالي ندارد اگر گاهي اشتباهي مي کند زيرا کم کم
ياد مي گيرد که کارها را بهتر انجام بدهد
.
به جاي اين که از او بخواهيد خودش را مهار کند ، به او کمک کنيد تا
به اشتباهش پي ببرد و جلوي تکرار آنها را بگيرد.
براي اينکه کودکان را تشويق کنيد که در مورد دستاورد هايشان احساس
خوبي داشته باشند آنها را تشويق کنيد تا خودشان را به خاطر تلاش
هايي که انجام داده اند تحسين کنند.
مثلاً بگوييد
"
رامين جان
!
دفعه قبل ، از تعليمات اجتماعي نمره ي
14
گرفتي اما اين مرتبه نمره ات
17
شده ، به نظر تو چه چيز علت آن بوده ؟
"
v
کودک را تشويق کنيد که نظراتش را ابرازکند
لازم است به کودکان بياموزيد که نظر خود را بيان کنند
.
به عقايد ، احساسات ، افکار و آرزوهاي کودکتان گوش دهيد
.
گفته ها را جمع بندي کنيد و براي اين که به رشد عقايد شخصي او کمک
مکنيد سوالاتي از او بپرسيد.
v
خنده را تشويق کنيد
خنديدن روشي قوي براي تخليه هيجان است
.
کودکاني که احساس خوبي راجع به خود دارند راحت تر مي خندند ، طنز
پردازند و لطيفه هاي شاد و شيرين تعريف مي کنند
.
با گوش دادن به لطيفه هاي کودک ، بازي و شوخي کردن با او اين مهارت
را در او تشويق کنيد.
v
بگذاريد کودک تصميم بگيرد
کودک را تشويق کنيد کارهايي را انجام دهد که خودش دوست دارد
.
از اين که کودک را تحت فشار قرار دهيد تا چيزهايي را که شما دوست
داريد انجام دهد پرهيز کنيد
.
اگر والدين عقايد خود را به فرزندان تحميل کنند ، اين احساس در
آنها ايجاد مي شود که براي انتخاب مثلاً نوع خاصي از فعاليت هاي
ورزشي يا هنري تحت فشار قرار گرفته اند.
علاقمندي ها و استعدادهاي کودک را ترغيب کنيد.
بگذاريد در موارد مناسب خودشان تصميم بگيرند.
تا جايي که امکان دارد در تصميم گيري هاي خانوادگي مثلاً گفتگو در
مورد قوانين منزل ، کودک را دخالت دهيد.
چگونه مي توان به کودک کمک کرد تا خودگويي هاي منفي را کنار
بگذارد؟
v
در مورد اشتباهاتي که پيش آمده با او صحبت کنيد.
بگذاريد کودک بداند که اشتباه کردن و شکست خوردن نشانه نقض کامل
نيست
.
در مورد چيزهايي که براي شما سخت بوده يا احساس کرده ايد که نمي
توانيد خوب انجام دهيد با او صحبت کنيد.
به نقض ها و شکست هاي خود اشاره کنيد و برايش توضيح دهيد که چه
کاري انجام داده ايد و يا چه برنامه اي ريختيد که وضعيت بهتر شد.
اگر در مورد يک رخداد مهم مضطرب هستيد ، او را هم در جريان احساس
خود قرار دهيد
.
به کمک مثال هاي شما کودک مي آموزد که هنگام خطر کردن امکان شکست
نيز وجود دارد و هيچ کس نمي تواند هميشه موفق باشد.
v
به کودک کمک کنيد تا با ناکامي هايش کنار بيايد
برخي از کودکان گاهي کارهايي انجام مي دهند که ارزش خودشان را
پايين مي آورند.
مثلاً وقتي کودکي جمله اي مي گويد مانند
"
من احمق هستم ، تو از من متنفري ، يا من کودن هستم
"
اين جملات نشان دهنده واکنش او به شکست يا دست نيافتن به آنچه مي
خواسته
(
مثلاً انتخاب شدن در يک تيم ورزشي
)
، مي باشد.
وقتي کودک ، احساسات خيلي منفي نسبت به خودش ابراز مي کند از
همدردي کردن بيش از حد با او اجتناب کنيد.
و گرنه او به راحتي مي آموزد که با انتقاد کردن از خود مي تواند
توجه ديگران را جلب کند.
سازگاري با موانع و ناکامي ها بخشي از زندگي است.
کودک را تشويق کنيد ک پس از برخورد با هر مانع مجدداً تلاش کند و
از فعاليت ها يا بازي ها حتي اگر برنده نباشد لذت ببرد.
به جاي اينکه کودک را مطمئن کنيد که همه چيز درست مي شود ، بگذاريد
بداند که احساسش را مي فهميد و کنارش هستيد تا راهي براي کنار آمدن
با اين شرايط پيدا کند.
v
به کودک کمک کنيد تا با احساسش کنار بيايد
وقتي کودک آشفته است قدري بيشتر از هميشه به توجه و حمايت نياز
دارد
.
اگر کاري به ذهنتان مي رسد که مي توانيد مدت کوتاهي با هم انجام
دهيد حتماً اين کار را بکنيد چون مي تواند ذهن کودک را از بر
آشفتگي منحرف کند.
v
تفکر واقع بينانه را تشويق کنيد
به کودک بياموزيد که واقع بينانه فکر کند.
مثلاً اگر کودک مي گويد که فکر مي کند در مدرسه به خوبي دانش
آموزان ديگر نيست ، به او کمک کنيد به جملات مفيدتري که بتواند به
خودش بگويد فکر کند
"
من در رياضي بهترين دانش آموز کلاس نيستم ولي در ديکته و نقاشي
خوبم يا اگر گير کردم از معلم کمک مي گيرم
".
v
به کودک اطلاعات صحيح بدهيد
وقتي کودکتان به اين دليل که يک موقعيت را اشتباه درک کرده مضطرب
است ، آنچه را که واقعاً رخ داده به او بگوييد.
مثلاً اگر به خاطر اين که حيوان خانگيش مرده آشفته است و خودش را
سرزنش مي کند ، موقعيت را برايش شرح دهيد
"
محسن جان ، من مي دانم که تو به خاطر مردن ماهي ات ناراحت هستي ولي
ماهي ها عمر مشخصي دارند ، مردن او به خاطر کوتاهي کردن کسي نيست".
v
به کودک کمک کنيد که خوش بين باشد
در مورد فراز و نشيب ها ، مشاغل ، وظايف و مسئوليت ها ي آينده به
صورتي مثبت و خوش بينانه با کودک صحبت کنيد
.
از بحث کردن روي تجربه هاي منفي گذشته ، دوري کنيد.
چگونه بايد به کودک کمک کرد تا مشکلاتش را حل کند ؟
v
از الگو هاي خوب استفاده کنيد.
کودکان از مشاهده ي ديگران چيزهايي زيادي ياد مي گيرند
.
بگذاريد کودکتان ببيند که شما چگونه با مشکلات کنار مي آييد
.
به آنها بگوييد چگونه مي توان مشکلات را به قسمت هاي کوچک تري
تقسيم کرد تا بتوان آنها را در يک زمان حل کرد.
v
کودک را در جلسات حل مشکلات خانوادگي شرکت دهيد
براي بحث روي يک موضوع يک جلسه خانوادگي تشکيل دهيد.
با مشکلي که حل آن ساده تر باشد شروع کنيد.
مثلاً هفته بعد براي نقاشي اتاق هاي خانه چه بايد کرد ؟
کودک را تشويق کنيد که در حل مساله شرکت کند.
وقت کودک در مورد يک راه حل نظر مي دهد ، او را تشويق کنيد
"
نادر جان ، چه نظر خوبي دادي
!
يا بله آزاده جان ، اين کار هم امکان پذير است، مي تواني به راه حل
هاي ديگر هم فکر کني ؟
"
v
مراحل حل مشکل را به کودک بياموزيد
مراحل حل مشکل عبارتند از
:
·
مشکل را به وضوح مشخص کنيد
.
·
راه حل هاي احتمالي را مطرح نماييد
_ "
بارش فکر
"
·
بهترين راه حل را انتخاب کنيد
·
راه حل را امتحان کنيد
·
بررسي کنيد که راه حل چقدر موفق بوده و آيا لازم است تغييراتي
بدهيد ؟
v
کودک را تشويق کنيد تا مشکلاتش را خودش حل کند
کودک را تشويق کنيد که مسئوليت حل مشکلش را خودش به عهده بگيرد
.
وقتي کودکتان مشکلي دارد مثلاً نمي تواند تکليفش را انجام دهد يا
با دوستش دعوايش شده به جاي اينکه به او بگوييد چا کار کند ، او را
ترغيب کنيد تا از مراحل حل مشکل استفاده کند
.
مثلاً بگوييد
"
جاويد جان ، من مي دانم که اين مساله براي تو خيلي مهم است ولي من
نمي توانم به تنهايي آن را براي تو حل کنم
.
يک مقدار فکر کن و ببين چه کار مي توانيم بکنيم
".
از کودک بخواهيد بهترين راه حل را انتخاب کند
"
خوب يگانه جان ، اگر بيتا خواست امروز در کلاس از روي دست تو
بنويسد به او چه مي گويي ؟
"
اين نکته را به ياد بسپاريد
اعتماد به نفس پايين ممکن است علامتي از مشکلات جدي تر هيجاني
مانند اضطراب يا افسردگي باشد.
اگر کودک براي مدت طولاني مضطرب يا غمگين به نظر مي رسد.
به متخصص مراجعه کنيد.
گام هاي کليدي
·
کوشش ها و دست آورد هاي کودکتان را تشويق کنيد.
·
به کودکتان بگوييد که از او حمايت و مراقبت مي کنيد.
·
به او کمک کنيد تا دوست پيدا کند.
·
کودکتان را تشويق کنيد هدفي براي خودش تعيين کند ، مستقل باشد و
دستاورد هاي خودش را ارزيابي نمايد.
·
کودکتان را تشويق کنيد عقايدش را بيان کند و خودش تصميم بگيرد.
·
به او کمک کنيد که احساساتش را مديريت کند ، واقع بينانه بينديشد و
خوش بين باشد
·
به کودکتان بياموزيد که مشکلات را خودش حل کند.
خلاقيت
بيشتر کودکان از شرکت در فعاليت هايي نظير فعاليت هاي مذهبي مانند
تلاوت و حفظ قرآن کريم يا هنري نمايش مانند خواندن سرود ، نواختن
موسيقي ، تئاتر و يا فعاليت هاي هنري ديداري مانند نقاشي ، رنگ
آميزي ، عکاسي ، مجستمه سازي و کاردستي لذت فراواني مي برند.
در عين حال چون در برنامه هاي تحصيلي مدرسه ها زمان کمتري به درس
هنر اختصاص مي يابد ممکن است کودکان در مدرسه فرصت شرکت در فعاليت
هاي هنري را نداشته باشند.
اين دستور العمل ها به شما کمک مي کند که فعاليت و علاقه کودکتان
را به کارهاي هنري تشويق کنيد.
چرا هنر مهم است؟
هنر به زندگي ما غنا مي بخشد
.
هنر فرصت آشکار کردن فرهنگ و هويت فردي و رشد فکر ، انديشه و احساس
را فراهم مي کند.
مثلاً گوش کردن به يک سرود ، نگاه کردن به يک اثر نقاشي کردن يا
گوش دادن به يک قطعه موسيقي احساس هاي مختلفي مانند هيجان زندگي ،
شادي يا ناراحتي را در فرد ايجاد مي کند.
شرکت در فعاليت هاي هنري مي تواند مهارت هاي کلامي ، اجتماعي و هوش
کودکان را تقويت کند
.
کودکان اين توانايي را دارند که به وسيله هنر راجع به دنياي خود
فکر کنند و آن را تفسير نمايند.
تشويق در اين زمينه نقش مهمي دارد.
اگر تشويقي در کار نباشد ، با افزايش سن به تدريج اعتماد به نفس
کودکان نسبت به توانمندي هاي هنري شان کم مي شود و ممکن است فرصت
ها و تجربه هاي جديدي را که براي رشد فردي آنها مفيد است از دست
بدهند.
چگونه کودک را تشويق کنيم تا خلاق باشد؟
v
به فعاليت هاي مورد علاقه کودک توجه کنيد.
اگر کودکتان به يک زمينه هنري علاقه نشان مي دهد به او براي شرکت
در آن فعاليت هنري کمک کنيد.
پرس و جو کنيد که اين هنر کجا تعليم داده مي شود و از کجا مي توان
وسايل آن را فراهم کرد.
v
بگذاريد کودک چيزهاي مختلفي را امتحان کند
بعد از پايان هر دوره از کلاس هاي هنري ، کودک اجازه داردآن فعاليت
هنري را که دوست دارد ادامه بدهد و يا تغيير دهد ولي به کودک اجازه
ندهيد قبل از پايان دوره ، تعليم را رها کند ، مگر اين که فعاليت
هنري او را خيلي آشفته کرده باشد.
تغيير کلاس در وسط دوره ، مي تواند عوارض زيادي داشته باشد.
نگذاريد کودک با اعتراض و مخالفت کردن ، از فعاليت هايي که جرأت
انجام آن را ندارد اجتناب کند.
جرأت و توانمندي را مي توانيد در طول زمان و با تمرين بيشتر در او
رشد دهيد.
v
به او کمک کنيد
سعي کنيد حتي المکان در فعاليت هاي هنري کودک نقش فعالي را به عهده
بگيريد.
مثلاً براي اينکه لباس نمايشش را آماده کند ، اگر امکاناتي داريد
که مي تواند مفيد باشد در اختيارش قرار دهيد ، مشارکت شما مي تواند
علاقه کودک را به آن فعاليت افزايش دهد.
از فعاليت هاي خلاقي که توسط مدرسه کودک ارائه مي شود حمايت کنيد و
علاقمندي و همکاري خود را نشان دهيد.
v
علاقمندي کودک را تشويق کنيد
خانواده خود را در فعاليت هاي لذت بخشي که علاقه مندي به هنر را
تشويق مي کند شرکت دهيد.
شعر خواندن ، آواز خواندن و حرکات نرمشي بدن به رشد مهارت ها ي حسي
حرکتي ، درک وزن ، قافيه ، لحن ، افزايش هماهنگي حسي حرکتي بدن
کمک مي کند.
انجام بازي هاي نمايشي را با فراهم کردن لباس هاي مخصوص نمايش و
داستان هايي که کودک بتواند آن را اجرا کند تشويق نماييد.به
زيبايي هاي طبيعت که هر روز با آنها مواجه مي شويد توجه داشته
باشيد و در مورد آنها صحبت کنيد ، مانند طرح روي پوست درختان ، شکل
تخمدان گياهان يا شکل رگ هاي روي برگ
.
به کودکتان کمک کنيد تا به نکات و جزئياتي از قبيل طرح ، رنگ ، شکل
، خطوط و بافت ها دقت نمايد.
با هم به ديدن گالري هاي هنري و نمايشگاه هاي مخصوص کودکان برويد.
مشاهده هاي خود را با کودکتان در ميان بگذاريد و راجع به نظر خود
با او صحبت کنيد
.
به تماشاي نمايش هاي خياباني برويد و کار آوازه خوان ها و بازيگران
خياباني را تماشا کنيد و هر زمان که امکان داشت کودک را به
پانتوميم يا تئاتر ببريد.
v
تلاش هاي کودک را تشويق کنيد
وقتي کودک يک کار دستي هنري را به منزل مي آورد ، بدون توجه به اين
که کيفيت آن کار چگونه است ، تلاش او را آشکارا تشويق کنيد.
مبادا روز بعد يا هفته ي بعد کار دستي او را دور بيندازيد
!
مبادا به او بگوييد
: "
خيلي قشنگ است
! "
_
در حالي که تنها يک نگاه کوتاه به آن انداخته ايد.
زيرا اين برخورد ها به کودکتان اين پيام را منتقل مي کند که شما
براي کار هنري او ارزش قائل نيستيد.
از اظهار نظر هاي منفي بپرهيزيد ، مثلاً نگوييد
:
پوست آدم ها که اين رنگي نيست
!
يا چرا برگ هاي درختان را صورتي کردي ؟ چنين اظهار نظر هايي کودکان
را دلسرد مي کند.
سعي نکنيد مسئوليت انجام کار دستي هنري کودکتان را به عهده بگيريد
يا بخواهيد آن را اصلاح کنيد.
اجازه دهيد کودک آزادانه استعدادهاي خودش را نشان دهد.
او را به خاطر تلاش و پشتکارش در تمرين کارهاي ذوقي و هنري نظير ،
نقاشي يا نمايش تشويق کنيد.
v
سعي کنيد به موقع و منظم در کلاس ها حاضر باشد
با سر وقت در کلاس بودن او نشان مي دهيد که براي مربي کودکتان
احترام قائل هستيد.
اگر کودکتان بيمار است يا اتفاقي افتاده که نمي تواند در کلاس حاضر
شود قبلاً به مربي او اطلاع دهيد.
v
به کودک ياد بدهيد که از وسايل خود مراقبت کند
ابزار هاي هنر هاي دستي نياز به مراقبت دقيق دارند.
به کودکتان ياد دهيد که وسائل نقاشي ، کار دستي ، سفال گري و غيره
را چگونه تميز کند و چگونه آن را سالم نگاه دارد.
وسايل ديگر مثل رنگ هاي نقاشي ، کفش هاي ورزشي و ساير وسايل هنري
هم به مراقبت دقيق نياز دارند.
کودکتان را تشويق کنيد که برس هاي رنگ را تميز کند ، خمير کار دستي
را درون پوشش مخصوص قرار دهد و سر پوش رنگ ها و قلم ها را بگذارد
تا خشک نشوند.
v
به تشويق کودک خود ادامه دهيد
ممکن است کودکان به طور طبيعي در برخي دوره ها به برخي فعاليت ها
علاقه کمتري نشان دهند.
در اين موارد سعي کنيد براي تمرين با کودکتان وقت بيشتري بگذاريد.
حتي اگر مشغول کار ديگري هستيد مثلاً مطالعه مي کنيد يا روزنامه مي
خوانيد باز کنارآنها بنشينيد و به تمرين آنها گوش دهيد
.
فعاليت هاي هنري را که کودکتان از آنها احساس رضايت مي کند به او
پيشنهاد دهيد.
اگر بي علاقگي به يک فعاليت براي مدت طولاني ادامه يافت ، او را
مجبور نکنيد که آن را ادامه دهد.
نکاتي در مورد هنر هاي
نمايشي
v
فضايي را فراهم کنيد که براي تمرين مناسب باشد.
سعي کنيد محل تمرين در مرکز فضاي زندگي خانوادگي باشد.
چون از سر و صداي تمرين خوشتان نمي آيد کودک را براي تمرين به اتاق
ديگري نفرستيد.
اگر کودکتان براي تمرين هاي ورزشي ، يا نمايشي نياز به فضاي بيشتري
دارد ، او را در جا به جا کردن مبلمان خانه کمک کنيد.
v
برنامه زماني منظمي براي تمرين داشته باشيد
بهتر است کودکتان برنامه زماني مشخص و منظمي براي تمرين داشته باشد
ولي تمرين را تنها به اين اوقات محدود نکنيد.
v
براي کودک شنوندگان و بينندگاني فراهم کنيد
سعي کنيد حتي لامکان در دسترس باشيد و تمرين هاي کودکتان را بشنويد
.
پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها و دوستاني را که به پيشرفت کودکتان
علاقه نشان مي دهند براي مشاهده تمرين هاي او دعوت کنيد.
البته اگر کودک علاقه اي به نمايش کارش براي ديگران ندارد او را
مجبور نکنيد.
مي توانيد با گفتن جمله هايي مانند
"
خيلي دوست داشتم وقتي برنامه نماشي خود را اجرا مي کني آنرا ببينم
"
،یا
"
مامان بزرگ به من گفت که تو يک شعر يا سرود جديد ياد گرفته اي ،
خيلي دوست داشتم آنرا بشنوم"
،
کودک را تشويق کنيد تا کارش را برايتان ارائه کند.
v
در اجرا ها شرکت کنيد
حتي الامکان هنگام اجراي تمرين ها حضور داشته باشيد.
در جلسات سرود خواني ، شعر خواني ، يا ديگر تمرين ها مشتاقانه شرکت
نماييد.
از نحوه ي اجراي کودکتان تعريف و او را تحسين کنيد
.
تذکر در مورد نکته ها ي منفي کار او را به مربي اش واگذار نماييد.
تنها وقتي که کودک خودش نظر شما را در مورد اين که چگونه مي تواند
مهارتش را افزايش دهد پرسيد بعضي نکات را به او توصيه کنيد.
يادتان باشد تنها يک يا دو مورد را به او بگوييد نه اين که ناگهان
سياهه اي از نقائص کارش را جلوي او قرار دهيد.
نکاتي در مورد رنگ آميزي و هنر هاي ديواري
v
ابزار کار هاي هنري را در دسترس کودک قرار دهيد
مواد و ابزار را در محلي نگهداري کنيد که کودک بتواند بدون کمک شما
به آنها دسترسي داشته باشدو به کودکتان ياد دهيد که چه مقدار رنگ
را بايد از لوله بيرون بياورد و چگونه بايد از مواد ديگر استفاده
کند، تا خودش بتواند به تنهايي کار کند.
قطعات ريزي را که براي يک کاردستي يا کار هاي هنري ديگر لازم است
در ظرف هاي برچسب دار قرار دهيد تا به راحتي قابل پيدا کردن باشد.
v
خود را براي قدري به هم ريختگي در خانه آماده کنيد
زماني که کودک از وسايل هنري استفاده کند و از کارش لذت مي برد ،
براي تحمل مقداري در هم ريختگي آماده باشيد
.
از کودک بخواهيد پيش بند ببندد و يا پيراهني کهنه روي لباس هايش
بپوشد
.
محل کار را طوري انتخاب کنيد که لکه ها قابل پاک کردن باشد.
مثلاً مي توانيد روي سطوح قابل شستشو کار کنيد يا سطح زمين را با
روزنامه يا پوشش پلاستيکي بپوشانيد يا در حياط کار کنيد.
کودکتان را تشويق کنيد زماني که کارش تمام شد محل کار را تميز
نمايد.
گام هاي کليدي
·
علاقمندي کودک را به کارهاي هنري تشويق کنيد.
·
کودک را تشويق نماييد که فعاليت هاي هنري متنوعي را امتحان کند.
·
به کوشش ، پشتکار و نو آوري هاي کودک پاداش دهيد.
·
اگر امکان دارد به کودک پيشنهاد کنيد که اجازه دهد نقش فعالي در
فعاليت هايش داشته باشيد.
·
حتي الامکان در اجراهايش شرکت کنيد.
·
کارهاي هنري او را در منزل نيز به نمايش بگذاريد.
·
کودک را در کارهاي هنري و اجراهايي که دارد حمايت و تشويق کنيد.
·
دادن باز خوردهاي منفي و تذکر در مورد اشکال کار کودک را به مربي
او واگذار نماييد.
وظايف منزل
پذيرفتن مسئوليت در منزل به کودکان کمک مي کند تا انضباط فردي ،
هماهنگ کردن خود با وظايف محول شده و کمک کردن در کار هاي منزل را
ياد بگيرند.
اگر برخي وظايف منزل را به کودک بسپاريد مي توانيد فرصت بيشتري را
براي انجام فعاليت هاي لذت بخش با او داشته باشيد و هم ، زمان
بيشتري را جهت استراحت خودتان اختصاص دهيد.
توصيه هاي زير به شما کمک مي کند تا يک جدول نوبت کاري تهيه کنيد و
به کودکتان بياموزيد که مسئوليت برخي وظايف منزل رابه عهده بگيرد.
از چه زماني بايد وظايفي را بر عهده کودکتان گذاشت ؟
تصميم گيري در مورد اين که از چه زماني برخي وظايف را به کودک
بسپاريد به نکات زير بستگي دارد:
·
معتقد باشيد که لازم است کودک در کارهاي منزل کمک کند.
·
اعتقاد داريد که کودک بايد طبق يک برنامه از پيش تعيين شده يا هر
زماني که لازم شود در کارهاي منزل کمک کند.
·
مطمئن باشيد که کودک توانايي انجام برخي وظايف را دارد.
کودکان در سن مدرسه ابتدايي مي توانند برخي وظايف را به تنهايي
انجام دهند ، آنها مي توانند ظرف بشويند ، تخت خواب خود را مرتب
کنند ، ميز غذا را پاک کنند، جارو برقي بکشند يا در باغچه کار کنند
، البته اين کارها نبايد آنقدر وقت گير باشد که نياز کودکان در
ديگر زمينه ها مورد غفلت قرار گيرد
.
کودکان بايد براي بازي ، سرگرمي ، ورزش و تکليف مدرسه نيز فرصت
داشته باشند.
چگونه مي توان کودکان را با وظايف منزل آشنا کرد؟
v
برنامه ريزي کنيد
لازم است والدين قبل از اين که با کودکان راجع به وظايف منزل صحبت
کنند ، خود در مورد انتظاري که از کودک دارند با يکديگر توافق
داشته باشند.
فکر کنيد چه وظايفي را مي توانيد بر عهده کودک بگذاريد
.
سعي کنيد تمام فرزندان خانواده را هم زمان با وظايف آشنا کنيد ، هر
چند سن و توانايي آنها تفاوت داشته باشد.
اگر کودکان احساس نکنند که مورد تبعيض واقع شده اند ، وظايف را
راحت تر مي پذيرند.
v
یک جلسه خانوادگی ترتیب دهید
یک جلسه با حضور کلیه اعضای خانواده تشکیل دهید ، توضیح دهید که
انتظار دارید کلیه اعضای خانواده در برخی وظایف منزل کمک کنند و از
حالا هر کسی وظایف خاصی به عهده خواهد داشت.
v
توضیح دهید که چرا کمک کردن مهم است
سعی کنید توضیح شما ساده باشد _ "
زندگی خانوادگی کارهای زیادی دارد اگر همه کمک کنیم خانواده ی ما
را راحت تر و با آرامش بیشتری پیش خواهد رفت و فرصت بیشتری برای
فعالیت های لذت بخشی که دوست داریم با هم انجام دهیم باقی خواهد
ماند. این وظیفه ی مامان و بابا نیست که برای تمیز و مرتب نگاه
داشتن منزل ، همه ی کارها را خودشان انجام دهند. شما الان این قدر
بزرگ شده اید که در برخی کارها مشارکت کنید. " اگر کودک شما
نق بزند ، گله کند یا بگوید که هیچ کدام از دوستانش وظیفه ای در
منزل ندارند ، شکایت های آن ها را نادیده بگیرید . دوباره بگویید
که در خانواده ی شما هر کس وظایفی خواهد داشت.
v
روی فهرستی از وظایف تصمیم گیری کنید
از کارهایی که باید انجام شود فهرستی بنویسید . سعی کنید کارهایی
را که کودک می تواند خودش انجام دهد انتخاب نمایید مثل گذاشتن لباس
های کثیف در سبد یا گذاشتن ظرف ها در ظرفشویی آشپزخانه بعد از غذا
خوردن ، از کودکتان بخواهید که او نیز نظرش را بیان کند وآن را به
فهرست خود اضافه کنید . سعی کنید اول فقط لیستی از کارهایی که از
شروع روز تا وقت خواب باید انجام شود تهیه کنید ولی وظایف را تقسیم
نکنید.
v
از کودک بپرسید که چه وظایفی را دوست دارد انجام دهد
اجازه دهید کودکتان بگوید که چه کارهایی را دوست دارد انجام دهد .
بعضی کودکان ممکن است کارهایی را که نمی توانند انجام دهند یا شما
احساس می کنید از وظایف بزرگسالان است انتخاب نمایند مثل چمن زنی ،
در چنین مواردی به آنها بگویید که این از کارهایی است که باید با
هم انجام دهیم. از کودکتان بخواهید کارهایی را انتخاب کند که می
تواند به تنهایی انجام دهد. بعضی کودکان ممکن است بگویند که نمی
خواهند کاری انجام دهند به کودک بگویید اگر خودش وظایفش را انتخاب
نکند ، شما در مورد وظایف او تصمیم خواهید گرفت . برای انتخاب
وظایف ، سن و توانایی هر کودک را در نظر بگیرید.
v
برای هر کودک یک فهرست وظایف تهیه کنید
فهرست نهایی وظایف را بنویسید . وظایف کودکتان می تواند شامل
کارهای روزانه هفتگی و ماهانه باشد. سعی کنید تعداد وظایف کودکان
را مساوی در نظر بگیرید . البته کودکان بزرگ تر می توانند وظایف
مشکل تری را نسبت به کودکان کوچک تر انجام دهند.
چگونه کودکان را برای انجام وظایف آماده کنیم ؟
v
برای وظایف ، یک جدول نوبت کاری تهیه نمایید.
برای پی گیری این موضوع که آیا کودکان وظایف خود را به موقع انجام
داده اند ، می توان از یک جدول نوبت کاری استفاده کرد . این جدول
به کودکتان کمک می کند تا وظایفش را به خاطر داشته باشد. جدول را
در محلی که دیدن آن برای کودک آسان باشد نصب کنید ، مثلاً روی در
یخچال.
در سن مدرسه ابتدایی خیلی از کودکان دوست دارند در تنظیم کردن جدول
نوبت کاری شرکت داشته باشند . آنها می توانند در کشیدن ستون ها ،
خواندن موارد از روی پیش نویس یا در پاکنویس کردن جدول کمک کنند.
v
زمان انجام وظایف را تعیین کنید
اجازه دهید کودکتان تصمیم بگیرد که چه موقع و چگونه کار را انجام
بدهد. ولی لازم است شما زمان پایان کار را تعیین کنید همچنین
دقیقاً مشخص کنید که برای این که کار رضایت بخش انجام شود چه
مواردی باید رعایت شود. برای کودکان بزرگ تر ، نوشتن این که در
انجام هر کار چه مواردی باید در نظر باشد می تواند از بحث های بعدی
جلوگیری کند.
مثالی از یک جدول نوبت کاری
v
در مورد پاداش ها صحبت کنید
ممکن است شما دوست داشته باشید به کودکتان برای انجام وظایف پاداش
دهید. به کودکتان بگویید که اگر انجام وظایفش رضایت بخش و در زمان
تعیین شده باشد چه پاداشی خواهد داشت. انجام یک فعالیت تفریحی با
مامان و بابا یا افزودن به پول تو جیبی ، می تواند نمونه ای از
پاداش ها باشد.
v
در مورد جریمه ها صحبت کنید
از قبل تصمیم بگیرید که اگر کودکتان وظایفش را انجام نداد چه کاری
خواهید کرد. پیامد های مناسب می تواند شامل محروم شدن از یک فعالیت
تفریحی یا پول تو جیبی هفتگی و یا تماشای تلویزیون باشد. به
کودکتان بگویید که اگر وظایفش را به صورت رضایت بخش و در زمان
تعیین شده تمام نکند چه جریمه ای خواهد داشت.
چگونه کودکان را برای انجام وظایف تشویق کنیم
v
به کودک برای شروع کار کمک کنید
کودکان ممکن است در ابتدا و برای شروع برنامه نیاز به کمک داشته
باشند ، خصوصاً اگر تاکنون آن کار را انجام نداده باشند . به
کودکتان کمک کنید تا نحوه انجام کار را یاد بگیرد. روزی یک مرتبه
به او یادآوری کنید که لازم است کار را در زمان تعیین شده انجام
داده و تمام کرده باشد.
v
انجام کارها در سر ساعت توافق شده را بررسی کنید
سر ساعتی که از قبل توافق کرده اید ، بررسی کنید که آیا وظایف به
طور کامل انجام شده است یا نه . مراقب باشید که کارها به خوبی
انجام شده باشد و آن را در جدول نوبت کاری علامت گذاری کنید.
v
رفتار مطلوب را تشویق کنید
اگر کودکتان وظایفش را به صورت رضایت بخش انجام داده است او را
تشویق کنید " گلاره جان ، اتاقت را
خیلی خوب مرتب کرده ای ، به قناری هم غذا داده ای ، آفرین . "
پاداشی را که از قبل تعیین کرده اید به او بدهید.
اگر کودک وظایف خود را انجام نداد چه باید کرد ؟
v
وظیفه و جریمه آن را با کودک در میان بگذارید
به کودکتان برای کارهایی که با بی دقتی یا ناقص انجام می دهد پاداش
ندهید. اگر کودکتان وظیفه ای را رضایت بخش یا در زمان مقرر انجام
نداد ، آن را توضیح دهید " هاله جان
، تو که هنوز ظرف ها را نشسته ای . " جریمه ی آن را به کودکتان
بگویید " امشب نمی توانی کارتون مورد علاقه ات را تماشا کنی "
اعتراض ها و شکایت های او را نادیده بگیرید. در مورد جریمه
با کودکتان بحث نکنید . فقط آن را اجرا کنید . در صورت امکان کار
را به جای کودکتان انجام ندهید تا خودش بالاخره آن را انجام دهد.
به توافقتان وفادار بمانید و به محض این که وظیفه اش را انجام داد
فعالیت تفریحی یا امتیاز سلب شده را به او برگردانید. ممکن است
مجبور شوید بارها او را جریمه کنید تا یاد بگیرد وظایفش را به شکل
رضایتبخش انجام دهد.
میزان پیشرفت را بررسی کنید
v
یک جلسه خانوادگی دیگر تشکیل دهید
پس از یک هفته یک جلسه خانوادگی دیگر تشکیل دهید تا در مورد میزان
انجام وظایف بر اساس جدول نوبت کاری صحبت کنید. به کودکتان بگویید
چه کارهایی را خوب انجام داده است. از او بپرسید که به نظرش هفته ی
اول چگونه گذشته و فکر می کند چه تغییراتی ضروری است. نظرات خودتان
را بررسی کنید. بعضی وظایف برای جلوگیری از شکایت کودکان می تواند
چرخشی باشد مثل جمع کردن برگ های باغچه ، غذا دادن به قناری یا خشک
کردن ظرف ها . دیشب ظرف ها را سارا شست ، امشب نوبت کتایون است
گاهی هم به جای چرخش روزانه ، کارها را می توانید هفتگی نوبت بندی
کنید.
گام های کلیدی
·
توضیح دهید که چرا مهم است همه در کارهای منزل کمک کنند.
·
روی فهرست وظایف و این که چه کسی چه وظیفه ای را انجام دهد تصمیم
گیری کنید.
·
یک جدول نوبت کاری تهیه کنید.
·
به کودکتان بگویید که کارها را باید چگونه انجام دهد تا رضایت بخش
باشد.
·
در مورد پاداش ها و جریمه ها صحبت کنید.
·
اگر لازم شد یک مرتبه به کودک یادآوری و کمکش کنید تا کار را شروع
کند.
·
کودکتان را به خاطر انجام وظایفش تشویق کنید و به او پاداش دهید.
·
اکر کودک وظیفه اش را خوب انجام نداد ، او را جریمه کنید.
·
پس از یک هفته پیشرفت کار را بررسی نمایید.
وقتی کودکتان یاد گرفت که وظایفش را انجام دهد ممکن است دیگر لازم
نباشد هر روز وظایف ، پاداش ها ، و جریمه ها را به او یادآوری
کنید. به تدریج میزان کمک خود را به کودک برای اینکه وظایفش را
انجام دهد کاهش دهید. کم کم دفعات پاداش دادن را نیز کم کنید.
مثلاً هر دو روز جدول نوبت کاری را بررسی و سپس هر سه روز و بعد
فقط در انتهای هفته به او پاداش بدهید. وقتی کودکتان یاد گرفت که
چه وظایفی را باید انجام دهد می توانید جدول را از روی دیوار
بردارید. به این ترتیب گر چه جدول ، در معرض دید نیست ولی موارد آن
کماکان باید رعایت شود. اگر وظایف به صورت رضایت بخش و در زمان
مقرر انجام نمی شود جریمه ها را اجرا کنید و اگر انجام وظیفه رضایت
بخش است تشویق و تحسین کودک را ادامه دهید.
تکالیف مدرسه
معمولاً کودکان باید خارج از وقت مدرسه ، زمانی را هم صرف انجام
تکالیف مدرسه کنند. آموزگاران مختلف توقعات متفاوتی دارند.
بنابراین والدین باید بدانند مدرسه از کودک آنها چه توقعاتی دارد
تا با یک برنامه ریزی صحیح و مفید در انجام تکالیف فرزندشان ایفای
نقش کنند. کودکان نیز در توانمندی و سرعت درک مطالب جدید با یکدیگر
متفاوت هستند. ولی اگر مورد تشویق ، حمایت یا کمک قرار گیرند ،
احتمال بیشتری دارد که تمام توانایی خود را برای یاد گیری و انجام
یک فعالیت به کار ببرند. زمان انجام تکلیف برای کودکان نباید زمان
تنش زا باشد برعکس والدین می توانند کودکشان را مورد تشویق قرار
دهند و اگر لازم شد به آنها کمک کنند تا این زمان برای کودک فرصتی
خوشایند باشد. توصیه های زیر به شما کمک می کند تا برنامه ی مناسبی
برای انجام تکالیف فرزندتان فراهم آورید.
چرا کودکان برای انجام تکالیف شب با مشکل مواجه می شوند ؟
مشکلات می تواند به دلیل برنامه ریزی نامناسب مثلاً موکول کردن
انجام آن به دقایق آخر شب باشد. بعضی کودکان چون تکلیف را نمی
فهمند نمی توانند آن را انجام بدهند . بعضی ها هم چون دوست دارند
اول بازی کنند و بعد کارهای دیگرشان را انجام بدهند یا از نوشتن
تکلیف اجتناب می کنند و یا آن را سریع و بدون دقت انجام می دهند که
این امر سبب می شود والدین فکر کنند کودکشان درس خواندن را دوست
ندارد یا تنبل و مسئولیت ناپذیر است. این گونه باورها می تواند
مشکل را بیشتر هم بکند.
چگونه کودکان را برای انجام تکلیف شب آماده کنیم ؟
v
اجازه دهید کودک پس از مدرسه استراحت داشته باشد
درست همانگونه که والدین بعد از کار استراحت می کنند ، کودکان نیز
نیاز دارند بعد از این که از مدرسه برگشتند خستگی در کنند. همچنین
ممکن است آنها گرسنه باشند. برای کودک یک عصرانه آماده کنید و
اجازه دهید در مورد ماجراهای آن روز برای شما صحبت کند. اگر
کودکتان چند ساعتی پس از مدرسه را در منزل اقوام می گذراند، پس از
اینکه به منزل رسید به او اجازه استراحت بدهید.
v
از کودک در مورد تکالیفش سوال کنید
شما هم باید بدانید که کودکتان چه تکالیفی دارد. این تکالیف ممکن
است شامل اندازه گیری با خط کش ، شمارش اعداد ، طبقه بندی چیزها ،
آموختن املای کلمات ، جمله بندی ، کار روی یک موضوع یا حل مسائل
ریاضی باشد. اگر کودکتان تمام تکالیفش را اوایل هفته انجام دهد
ممکن است بعضی روزها تکلیف نداشته باشد.
v
زمانی را برای انجام تکالیف تعیین کنید
برای انجام تکالیف ، یک زمان را در نظر بگیرید که با برنامه ی
خانواده شما هماهنگ باشد. ممکن است لازم شود که این برنامه را با
توجه به کار خودتان و دیگر برنامه های فرزندتان مانند کلاس های
ورزشی یا هنری که دارد ، تنظیم کنید. در عین حال یادتان باشد که
انجام تکلیف مدرسه او در اولویت است.
زمان مناسب برای انجام تکالیف بلافاصله پس از استراحت کودک و قبل
از بازی یا تماشای تلویزیون است . اگر کودکان دیگر برای بازی سراغ
کودک شما می آیند ، از آنها بخواهید بروند و زمانی که کودکتان
تکالیفش را تمام کرد دوباره دنبال او بیایند. قوانین اصلی را به
کودک یاد آوری کنید _ " مهری جان !
وقتی تکالیفت را انجام دادی می توانی بازی کنی یا تلویزیون تماشا
کنی ! "
v
جایی را برای انجام تکالیف مشخص کنید
اگر کودک ترجیح می دهد که تکالیف خود را به جای اتاق خودش دراتاق
نشیمن منزل انجام دهد اشکالی ندارد. شما هم می توانید محیط خوبی
برای درس خواندن او فراهم کنید.
·
فضایی از یک میز را برای او خالی کنید.
·
از روشنایی اتاق مطمئن شوید.
·
عواملی را که موجب حواس پرتی می شوند کاهش دهید ، البته کودکان به
سکوت مطلق نیاز دارند !
چگونه کودکان را برای انجام تکالیف تشویق کنیم ؟
v
به کودک برای شروع تکالیف کمک کنید
کودک را تشویق کنید تا اولین تکلیف را شروع کند. خودتان هم با او
سرمیز بنشینید ولی شما تکلیف او را انجام ندهید.
v
کودک را به خاطر کار کردن روی تکالیفش مورد تحسین قرار دهید
تحسین و تمجید کمک می کند تا کودک برای ادامه دادن تکالیف ، انگیزه
بیشتری پیدا کند _ " آفرین پیمان جان
! 5 تا از سوال ها را جواب داده ای ! "
v
صبر کنید تا کودک خودش از شما کمک بخواهد
قبل از اینکه به کودکتان کمک کنید به او این شانس را بدهید که خودش
کارش را انجام دهد !
v
کمک کنید تا کودک خودش مشکل را حل کند
به جای اینکه پاسخ را مستقیم به کودکتان بگویید او را تشویق کنید
تا خودش به حل مشکل فکر کند. مثلاً اگر کودکتان پرسید کلمه " حیاط
" را چگونه می نویسند ، به جای اینکه کلمه را برایش بنویسید ،
بگویید : " فکر می کنی چگونه نوشته
می شود ؟ یک کاغذ بردار و سعی کن حروف آن را بنویسی ، بعد من می
آیم و می بینم " . وقتی تلاش کودک را برای هجی کردن کلمه می
بینید او را تشویق کنید . اگر کلمه را درست نوشت او را بیشتر تشویق
کنید. اگر املای کلمه اشتباه است به جای اینکه بگویید _
" نه ، این اشتباه است " _ ابتدا به حروفی که درست نوشته
اشاره کنید _ " بهروز جان ! این کلمه
تا حدودی درست است ، سه حرف اول درست است ، حرف پایانی را نگاه کن
، به نظر تو با " ت " نوشته می شود یا با " ط " ؟ بله آفرین ! "
مراقب باشید که افراط نکنید . اگر فرزندتان پس از یک مرتبه تلاش به
پاسخ صحیح نرسید ، پاسخ را به او بگویید . اگر کودکتان هر سوالی که
می پرسد با پاسخ هایی مانند " اول از
لغت نامه نگاه کن " _ مواجه شود ، ممکن است ناامید شود. اگر
شما به سادگی و پس از یک یا دو مرتبه تلاش به او کمک کنید ، همکاری
او بیشتر می شود.
v
به کار کودک علاقه نشان دهید
وقتی کودکان تکالیف خود را انجام می دهند ، نیاز دارند به خاطر
انجام دادن کارها و تلاشی که نشان داده اند تشویق شوند ، نه اینکه
برای اشتباهاتشان مورد انتقاد قرار گیرند. بنابراین شما هم
علاقمندی خود را نشان دهید و کودکتان را برای تلاشش تشویق کنید.
بعضی کودکان ممکن است در مورد صحیح بودن کارشان سوال کنند یا در
مورد اینکه چقدر تکالیفشان را خوب انجام داده اند نظر بخواهند. اگر
کودتان برای نوشتن یک انشاء ، تلاش زیادی کرده باشد و شما فقط به
اشتباه های او اشاره کنید ، ممکن است سبب دلسردی او شوید . شاید
کودک نظرات بسیار خوبی را در نوشته اش مطرح کرده باشد. وقتی تکالیف
کودکتان را بررسی می کنید اول در مورد زحمتی که کشیده شده است نظر
مثبت بدهید و بعد اگر لازم بود اصلاحاتی انجام دهید ، تنها به یک
یا دو اشتباه اشاره کنید.
ولی اگر تکالیف را نامرتب ، بی نظم و کثیف انجام می دهد ، آن را به
حساب چرکنویس بگذارید و او را تشویق کنید که یک پاکنویس تمیز تهیه
کند و آن را به مدرسه ببرد.
v
رفتار مطلوب او را تشویق کنید
وقتی کودک تکالیفش را انجام داد ، او را به خاطر تلاشش تحسین کنید
و به او پاداش دهید . پاداش های پیشنهادی می تواند شامل اجازه
تماشای تلویزیون یا بازی با یک اسباب بازی خاص باشد.
اگر مشکل ادامه داشت چه باید کرد ؟
اگر کودک در انجام تکالیف مشکل دارد راهکارهای دیگری وجود دارد که
می توانید امتحان کنید :
·
برای کودک توضیح دهید که می تواند با انجام تکالیفش امتیاز بدست
آورد . از کارهایی که باید انجام دهد فهرستی تهیه کنید مثلاً هر
روز یادداشت را به منزل بیاورید ( 1 امتیاز ) ، تکالیفش را بدون نق
زدن ساعت 4 بعد ازظهر شروع کند ( 2 امتیاز ) ، حداقل 20دقیقه روی
تکالیفش کار کند ( 5 امتیاز ).
·
به کودک بگویید که می تواند امتیاز هایش را با یک پاداش روزانه یا
در پایان هفته با یک پاداش بزرگ تر عوض کند. تصمیم بگیرید که برای
به دست آوردن پاداش چه مقدار امتیاز باید کسب کند و پاداش او چه
خواهد بود . مثلاً اگر کودک در پایان هفته 32 امتیاز کسب کرده باشد
، می تواند بخشی از پول خرید یک اسباب بازی مورد علاقه اش را به
دست آورد. به کودک بگویید اگر به هدف برسد چه پاداشی دریافت خواهد
کرد.
·
تصمیم بگیرید در صورتی که کودک تکالیفش را انجام ندهد چه کار
خواهید کرد . تکالیف او را نباید برایش انجام دهید. بگذارید اگر
تکالیفش را خوب انجام نداده ، یا آنها را تمام نکرده است ،
پیامدهای آن را در مدرسه تجربه کند. ممکن است بخواهید در منزل نیز
پیامدی برایش در نظر بگیرید . پیامد های مناسب شامل محروم شدن از
یک امتیاز یا فعالیت لذت بخش مانند بازی کردن با دوستان ، تماشای
تلویزیون یا رفتن به پارک است به کودکتان بگویید اگر تکالیفش را
انجام ندهد چه پیامد هایی خواهد داشت.
·
برای ثبت امتیازات کسب شده یک جدول داشته باشید. جدول را در جایی
که دیدنش برای شما و کودکتان آسان باشد مثلاً روی در یخچال نصب
کنید.
·
هر روز که کودک تکالیفش را انجام می دهد ، امتیاز را در جدول مورد
نظر ثبت کنید. کودکتان را به خاطر انجام تکالیف تحسین کنید.
·
اگر کودک هر کدام از تکالیف را انجام نداد ، امتیاز همان تکلیف را
به او ندهید . مشکل و پیامد آن را به کودکتان بگویید . اعتراض ها و
نق زدن های او را نادیده بگیرید . تنها پیامدی را که قبلاً در
موردش تصمیم گرفته اید اجرا کنید . به توافقتان وفادار بمانید و
ادامه فعالیت لذت بخش یا کسب امتیاز را به شرط توافق شده موکول
کنید. ممکن است تا زمانی که کودک یاد بگیرد تکالیفش را انجام دهد ،
لازم شود چندین روز از این پیامد ها استفاده کنید.
·
در پایان زمان توافق شده ، امتیازاتی را که کودکتان کسب کرده است
جمع ببندید و اگر به هدف تعیین شده رسیده است ، به او پاداش دهید.
·
اگر کودکتان به هدف تعیین شده نرسیده است به او پاداش ندهید . ولی
در عین حال از او انتقاد نکنید و امتیازاتی را که کسب کرده است از
او پس نگیرید.
·
اگر کودک 5 روز متوالی به هدف تعیین شده رسیده باشد ، مرحله ی
پایان دادن به تشویق ها را با سخت تر کردن شرایط دریافت پاداش شروع
کنید. مثلاً تنها زمانی به کودکتان پاداش دهید که 2 روز متوالی به
هدف تعیین شده رسیده باشد. سپس زمان را به سه روز و سپس به یک هفته
افزایش دهید تا زمانی که بتوانید جدول را بردارید.
·
اگر کودکتان تکالیفش را انجام نمی دهد استفاده از پیامد ها را به
صورت ثابت ادامه دهید.
·
کودکتان را به خاطر انجام تکالیف ، همواره تحسین و تشویق کنید.
اگر مشکل برای انجام تکالیف ادامه یافت ، موضوع را با آموزگار
کودکتان در میان بگذارید. ممکن است کودک برای یک یا چند ماده درسی
نیاز به کمک های اضافه داشته باشد. به یاد داشته باشید که یادگیری
کودکان و میزان موفقیت آنها در مدرسه ، به شدت به میزان انگیزه ،
همچنین توانمندی های آنان بستگی دارد. یکی از بهترین راه هایی که
انگیزه را افزایش می دهد این است که روی موفقیت های کودک و به
کارهایی که درست انجام می دهد تمرکز کنیم نه اشتباهاتی که مرتکب
شده است.
گام های کلیدی
·
به کودک اجازه دهید پس از مدرسه استراحت کند.
·
در مورد تکالیف از کودکتان سوال کنید.
·
برای انجام تکالیف ، زمان معین و مکان مناسبی تعیین کنید.
·
به کودک کمک کنید تا کارش را شروع کند.
·
وقتی کودک کار می کند او را تشویق کنید .
·
کودکتان را تشویق کنید تا مشکلاتش را خودش حل کند.
·
علاقمندی نشان دهید و در مورد کار کودک نظر مثبت ادائه دهید.
·
وقتی کودک تکالیفش را تمام می کند او را تشویق کنید و به او پاداش
دهید.
ترس
ترس در دوران کودکی شایع و بخشی از سیر طبیعی رشد است. بیشتر ترس
های کودکان خفیف و در سنین مختلف بروز می کند . برخی کودکان ترس
های شدیدی دارند که آنها را از انجام کارها باز می دارد.
ترس چیست ؟
ترس یعنی نگرانی راجع به چیزهای بدی که ممکن است رخ دهد.کودکان چون
متفاوت هستند و تجربه های مختلفی دارند ، واکنش های آنها به یک
واقعه واحد یکسان نیست ، به همین علت بعضی کودکان از چیز هایی می
ترسند که دیگران از آنها نمی ترسند. کودکان را باید تشویق کرد تا
از عهده ی ترس هایی که با فعالیت های روزانه آنها تداخل داشته و
مانع انجام کاری که برایشان لذت بخش است می شود ، برآیند. ترس می
تواند سبب تغییراتی در بدن مانند افزایش ضربان قلب ، تنفس تند ،
عرق کردن و لرزیدن شود . وقتی کودکان از چیزی می ترسند ممکن است
جیغ بکشند ، گریه کنند یا برای آرام شدن به والدینشان پناه ببرند.
با کمک والدین ، کودکان می توانند سازگاری با ترس ها را بیاموزند.
این توصیه ها به شما کمک می کند که به کودکتان یاد دهید تا با ترس
هایش مقابله کند و آنها را کاهش دهد.
همچنان که کودکان بزرگ تر می شوند ، ترس های اجتماعی مانند ترس از
مورد انتقاد واقع شدن ، خجالت کشیدن ، شرمندگی و طرد شدن از جانب
دیگران شایع تر می شود و ترس از آسیب های جسمی کاهش می یابد. بعضی
ترس ها واقع گرایانه و معقول است مثل ترس از آب عمیق ، جریان برق و
سگ های درنده . این ترس ها کمک می کند تا کودکان سالم بمانند. اگر
ترس به قدری شدید شود که میزان آن با میزان واقعی خطر هماهنگ نباشد
و در فعالیت های طبیعی کودک تداخل ایجاد کند هراس نامیده می شود.
اگر کودک دچار هراس شود که مزاحم فعالیت های روزانه ی او باشد باید
از متخصصین کمک گرفت.
چرا کودکان می ترسند ؟
بعضی کودکان بیشتر از بقیه می ترسند. بعضی ترس ها طی تجربه آموخته
می شوند. مثلاً اگر کودک زمانی که از مدرسه به منزل بر می گردد با
سگی مواجه گردد که به او نزدیک می شود و بلند پارس می کند ، این
صدای بلند ناگهانی ممکن است باعث ترس کودک از سگ شود . او ممکن است
بعداً از چیزهای دیگری که با آن سگ مرتبط باشد مثل سگ های بزرگ و
یا پیاده از مدرسه به منزل برگشتن نیز بترسد. حتی ممکن است دامنه ی
این ترس شامل تمام سگ ها حتی با اندازه های بسیار کوچک تر هم شود .
آنها را نیز در بربگیرد . ممکن است این کودک هر زمان سگی را ببیند
به کسی بچسبد ، بلرزد ، قایم شود یا به هر طریق دیگری سعی کند از
آن دوری نماید. اگر کودکان از روبرو شدن با آنچه از آن می ترسند
اجتناب نمایند ترس آنها ادامه می یابد.
ترس می تواند حاصل مشاهده دیگران باشد. مثلاً اگر کودکی ببیند کسی
با دیدن عنکبوت یا سوسک جیغ می زند ، ممکن است ترس از این حشرات در
او نیز شکل بگیرد. بسیاری از کودکان از همان چیزهایی می ترسند که
والدینشان می ترسند.
ترس می تواند حاصل تشویق تصادفی نیز باشد . مثلاً اگر کودکی وقتی
قرار است به اتاق تاریک برود بترسد و این باعث شود والدینش همراه
او بروند ، چراغ را روشن کنند و به کودکشان توجه و اطمینان زیادی
نشان دهند ، چون ترس کودک با توجه به روشن کردن چراغ تشویق شده است
، احتمال دارد ترس از تاریکی در او تداوم یابد.
ترس های شایع کودکان کدامند ؟
ترس های شایع کودکان مقطع ابتدایی عبارتند از :
·
گم شدن در جاهای ناشناس
·
تنها ماندن
·
تاریکی
·
رعد و برق
·
جدا شدن از والدین
·
دعوا
·
دزد
·
سقوط از بلندی
·
داستان های ترسناک رسانه ها
·
موجودات خیالی ( مثل غول یا هیولا )
·
آدم های بد
·
به دفتر مدرسه فرستاده شدن
·
آتش سوزی یا سوختگی
·
با ماشین یا کامیون تصادف کردن
·
برخی حیوانات
·
اشتباه کردن ، نقص داشتن ، مورد انتقاد قرار گرفتن
·
ناتوانی برای نفس کشیدن و احساس خفگی
چگونه می توان با ترس مقابله کرد ؟
v
با کودک گفتگو کنید
کودکتان را تشویق کنید که در مورد ترس هایش حرف بزند و سعی کنید او
را بفهمید. متوجه باشید که ترس او ممکن است به نظر شما بی مورد و
بی اهمیت باشد ولی برای کودکتان جدی و واقعی است. آرام بمانید و
بگذارید کودکتان بداند که شما احساس ترس او را فهمیده اید. ضمناً
کودکان باید بدانند که هر کسی ممکن است گاهی بترسد حتی والدین
آنان.بنابراین در مورد موقعیت هاییی که مضطرب شده یا ترسیده اید با
کودکتان صحبت کنید و به او بگویید که چگونه با ترس خود مقابله
کردید. سعی کنید در مورد ترسی که شبیه ترس کودکتان بوده و این که
چگونه با آن برخورد کرده اید بیشتر صحبت نمایید.
v
الگوی خوبی باشید
خودتان هم تلاش کنید بر ترس هایتان مسلط باشید به ویژه در حضور
کودکان اگر با چیزی روبرو می شوید که سبب ترس شما می شود ، ترس خود
را نشان ندهید . اگر این کار برایتان سخت است از متخصصین کمک
بگیرید.
v
به کودک روش های مواجهه و سازگاری را بیاموزید
به کودکتان روش های مواجهه با موقعیت های مورد ترس را بیاموزید .
از کودکتان بخواهید روش هایی را که دوست دارد و فکر می کند برایش
مفید است انتخاب کند و قبل از مواجهه با موقعیت هایی که از آن ها
می ترسد ، آنها را تمرین کند . برخی از این توصیه ها عبارت است از
:
·
نفس عمیق :
چند نفس آرام و عمیق بکشد ، انگار می خواهد یک بادکنک را در شکمش
پر از هوا کند.
·
آرامش :
خود را مثل یک عروسک پارچه ای شل کند ، طوری که تمام عضلاتش شل و
در حال استراحت باشد.
·
تصور :
با فکر کردن به یک خاطره خوشایند و شاد یا یک واقعه هیجان انگیز
ذهن خود را از فکر های ترسناک منحرف کند. مثلاً یک صحنه آرام مثل
یک تعطیلی دوست داشتنی را که در آن احساس امنیت و نشاط تصور کند.
·
خود القایی :
چیزهای خوب به خودش بگوید. مثلاً این فقط یک ملخ است و نمی تواند
به من آسیبی برساند " یا " من رئیس بدنم هستم . به بدنم دستور می
دهم که آرام و خونسرد باش . "
کودک را تشویق کنید که به تدریج با عوامل ایجاد کننده ترس ها روبرو
شود
بخشی ازآموختن رو به رو شدن با عوامل به وجود آورنده ترس ها ، آرام
با آنها روبرو شدن و به آنها نزدیک و نزدیک تر شدن است. به کودکتان
یادآوری کنید که از روش های تطابقی که به او کمک می کند تا آرام
بماند و بتواند با آنچه او را می ترساند روبرو شود ، استفاده کند.
این کار را قدم به قدم انجام دهید . مثلاً اگر کودکتان از گربه می
ترسد اول با هم به تصاویر گربه نگاه کنید و مطالبی راجع به گربه
بخوانید . سپس به دیدن کسی بروید که گربه کوچک و مهربانی دارد و
کودکتان را تشویق کنید آن را نوازش کند.
به تدریج میزان حمایت از کودکتان را وقتی با چیز های ترسناک روبرو
می شود کاهش دهید. مثلاً کودکتان اولین باری که با یک گربه کوچک
روبرو می شود ممکن است پشت پاهای شما پنهان شود. مرتبه بعد کودکتان
را تشویق کنید در حالی که او را نزدیک خود نگاه داشته اید کنار شما
راه بیاید. مرتبه بعد ممکن است فقط دست او را بگیرید. سعی کنید هر
مرتبه که به عوامل ترس نزدیک تر می شوید از کودکتان کمی بیشتر دور
باشید. هدف این است که کودکتان خودش با عامل ترس روبرو شود . به
تدریج و هر مرتبه که کودک به عامل ترس نزدیک می شود از او بیشتر
دور شوید.
v
زمانی که کودکتان می ترسد شما آرام بمانید
اگر کودکتان با دیدن ، لمس کردن ، یا شنیدن چیزی که از آن می ترسد
وحشت زده شد شما آرام و مطمئن باقی بمانید . زیرا اگر شما آشفته
شوید یا به کودکتان اطمینان دهید که چیزی نیست و یا او را در آغوش
بگیرید او نمی آموزد که خودش با ترسش کنار بیاید.
v
کودک را به خاطر روبرو شدن با عامل ترس تحسین کنید
وقتی کودکتان در مواجهه با عامل ترس آور آرام می ماند ، او را
تحسین کنید. مثلاً اگر کودکتان قبلاً از این که کودکان دیگر را
برای بازی به منزل دعوت کند امتناع می کرده و حالا یک روز آنها را
دعوت کرده است او را تحسین و تشویق کنید. در عین حال مواظب باشید
در حضور دیگران با نشان دادن توجه زیاد او را خجالت زده نکنید.
v
کودک را تشویق کنید چیز های جدید را تجربه کند
به تدریج کودکتان را با موقعیت های جدید آشنا کنید تا به او نشان
دهید که این موقعیت ها نیز می توانند امن باشند . سعی کنید کودکتان
را از دیدن تمام چیز های ترسناک دور نگاه دارید. به کودک کمک
کنید تا با چیز هایی که از آن می ترسد ولی برای او لازم است روبرو
شود گاهی انجام کاری که برای کودک لازم است موجب ترس او می شود
مانند آمپول زدن یا رفتن به مدرسه جدید. البته تا حدی این ترس
طبیعی است . ولی در این مواقع آرام و صادقانه به کودکتان بگویید که
از او چه توقعی دارید و او را آماده نمایید. مثلاً اگر چیزی می
تواند درد داشته باشد به او بگویید _
" لاله جان آمپول کمی درد دارد ولی زود رفع می شود . "
موقعیت های سخت را یاد دهید . سپس روی آنچه که کودکتان خوب انجام
داده است تمرکز نموده و او را به خاطر استفاده از روش های سازگاری
، تحسین کنید.
v
در مورد موقعیت های خطرناک با کودک صحبت کنید
برخی موقعیت ها برای کودکان با خطر واقعی همراهند مانند دوچرخه
سواری در خیابان ، رد شدن از خیابان شلوغ ، سگ های غریبه ، آتش و
یا برخورد با افراد غریبه . باید برای این موقعیت ها قوانین واضح و
مشخص داشته باشید و آنها را برای کودکتان توضیح دهید تا او بداند
که در این موقعیت ها چه باید بکند.
v
از سایر کودکان هم کمک بگیرید
اغلب کودکان وقتی با هم سن و سالانش هستند از تجربه های یکدیگر
بهتر استفاده می کنند . مثلاً اگر کودکتان از مدرسه جدید می ترسد ،
بازدید از مدرسه همراه با کودکی که از دانش آموزان آن مدرسه است می
تواند برایش مفید باشد. آن کودک می تواند در مورد مدرسه برای کودک
شما توضیح دهد و کمک کند تا او احساس راحتی نماید . کودکان دیگر می
توانند در مورد آموزش نحوه مدیریت آنچه که سبب ترس کودک شما بوده
الگوی خوبی باشند.
v
این نکات را به خاطر بسپارید
برای این که کودکان بر ترس خود غلبه کنند زمان لازم است خصو صاً
اگر ترس هایشان مدت زیادی طول کشیده باشد. شما می توانید با آموزش
دادن به کودکتان برای اینکه چگونه با احساس های ناخوشایند حاصل از
ترس خود مواجه شود و با تشویق او برای آن که به تدریج به چیزهایی
که می ترسد نزدیک شود به او کمک کنید . اگر ترس های کودک کماکان
ادامه داشت و مشکل آفرین بود از متخصصین کمک بگیرید.
گام های کلیدی
·
با کودکتان صحبت کنید و به او بگویید که خود شما چگونه بر ترس
هایتان غلبه کرده اید.
·
سعی کنید ترس خود را نشان ندهید.
·
روش های سازگاری را به کودکتان بیاموزید.
·
به کودکتان کمک کنید کم کم با عامل ترس هایش روبرو شود.
·
وقتی کودکتان ترسیده یا مضطرب است آرامش خود را حفظ کنید.
·
کودکتان را برای روبرو شدن با عامل ترس هایش تحسین کنید.
·
کودکتان را تشویق کنید چیزهای جدید را تجربه کند.
·
اجازه ندهید کودکتان از آنچه باید انجام دهد دوری کند.
·
قوانینی داشته باشید تا به کودکتان بگوید در موقعیت های خطرناک چه
باید بکند.
·
از کودکان دیگر بخواهید به کودک شما کمک کنند تا بر ترس خود غلبه
نموده و احساس راحتی بیشتری داشته باشد.
شب ادراری
شب ادراری پدیده شایعی است و تقریباً از هر 8 کودکی که مدرسه
ابتدایی را شروع می کنند یکی هنوز شب ادراری دارد. برخی از کودکان
از این که موقع خواب جایشان را خیس می کنند شرمگین می شوند خصوصاً
اگر به این دلیل تنبیه یا مسخره هم شده باشند . این کودکان ممکن
است از خوابیدن نزد دوستان یا رفتن به اردوهای مدرسه اجتناب کنند .
گرچه شب ادراری علامتی از یک مشکل اساسی نیست ولی می تواند در منزل
تنش ایجاد کند.
با بزرگ تر شدن کودک ، شیوع شب ادراری هم کمتر می شود به طوری که
5% کودکان 10 ساله ( 1 نفر از هر 20 نفر ) و 2% کودکان 12 تا 14
ساله ( 1 نفر از هر 50 نفر ) رختخوابشان را خیس می کنند . شب
ادراری در پسران شایع تر از دختران است . بعضی کودکان هر شب و بعضی
یک یا دو مرتبه در هفته خیس می کنند . بعضی هم بین دوره های شب
ادراری یک یا چند هفته خشک هستند.
چرا کودکان رختخوابشان را خیس می کنند ؟
دلیل شب ادراری کودکان تنبلی ، بیماری یا لجبازی نیست . معمولاً
کودکانی که جایشان را خیس می کنند بلد نیستند مثانه ی خود را در
حین خواب کنترل کنند . وقتی مثانه پر می شود پیامی به مغز می فرستد
تا عضلات اطراف مثانه را سفت کند و ادرار را داخل مثانه نگاه دارد.
مغز بعضی کودکان در حین خواب این پیام را نمی شنود و به جای آن ،
عضلات اطراف مثانه شل شده و ادرار خارج می شود.
معلوم نیست چرا بعضی کودکان کنترل شبانه را دیرتر از دیگران به دست
می آورند. ولی شب ادراری معمولاً خانوادگی است . خیلی از افرادی که
شب ادراری دارند یکی از والدینشان نیز شب ادراری داشته است.
بعضی اوقات کودکانی که یاد گرفته اند شب ها خشک بمانند ، پس از
مدتی دوباره شروع به خیس کردن رختخوابشان می کنند. این موضوع ممکن
است نشانه ای از اضطراب یا فشار روانی در کودک باشد . شب ادراری در
زمان رخدادهای خانوادگی مانند طلاق ، ازدواج مجدد ، تولد فرزند
جدید ، بستری شدن یا مرگ یکی از اعضاء خانواده شایع تر است.
بیشتر موارد شب ادراری مداوم دلیل پزشکی نداشته و شواهدی نیز مبنی
بر این که خیس کردن رختخواب نتیجه حساسیت ( آلرژی ) باشد وجود
ندارد.
والدین چه باید بکنند ؟
v
وسایل مناسبی برای اتاق خواب کودک فراهم کنید.
بررسی کنید که آیا کودک می تواند به آسانی روی تخت خوابش برود یا
از آن پایین بیاید ؟وجود یک چراغ خواب نیز کمک کننده است. از لباس
خواب فلانل ، لحاف های پنبه ای یا روتختی های سنگین استفاده نکنید
، زیرا باعث می شود کودک خیس شدن خود را احساس نکند و بیدار نشود
. بستن پوشک برای کودکان سه ساله توصیه نمی شود . تشک را با یک
پوشش ضد آب بپوشانید.
v
کودک را برای شب هایی که خشک می ماند تشویق کنید
صبح هایی که کودکتان بیدار می شود و رختخوابش خشک است به او توجه
کنید و تحسینش نمایید . شما می توانید به دنبال شب های خشک به کودک
جایزه های کوچکی بدهید مثلاً خوراکی مورد علاقه اش را در کیف مدرسه
اش بگذارید یا قبل از صبحانه با او یک بازی مختصر داشته باشید.
v
اگر کودک جایش را خیس کرد آرامش خود را حفظ کنید
بهتر است ساکت باشید و نق نزنید . کودکتان را به خاطر چیز هایی که
هنوز برآنها تسلط ندارد تنبیه یا شرم زده نکنید. از گفتن عبارت
هایی مثل _ "کی می خواهی بزرگ بشی ؟
" یا "مریض شدم از بس کثیف
کاری های تو را تمیز کردم ! " _ اجتناب کنید.
v
کودک را تشویق کنید تا مسئولیت رفتارهایش را بپذیرد
محدود کردن مصرف مایعات یا بردن کودک به دستشویی در طول شب می
تواند مانع یادگیری کنترل ادرار شود . این تدبیر ها ممکن است خیس
کردن را در کوتاه مدت کاهش دهد ولی چون مثانه در طول شب پر نمی شود
کودک این فرصت را نخواهد داشت که ارتباط بین علایم هشدار دهنده ی
مثانه پر و بیدار شدن را یاد بگیرد. اگر والدین کودکان را نیمه شب
که خواب است به دستشویی ببرند ممکن است ناخود آگاه به کودک
بیاموزند که در حالی که هنوز خواب است ، ادرار کند.
اگر صبح مشاهده کردید که کودکتان موقع خواب خودش را خیس کرد ،
ملامتش نکنید. از او بخواهید که در عوض کردن ملافه ها و بردن ملافه
و لباس خواب خیس ، به حمام برای شستشو ، به شما کمک کند. حواستان
باشد که کودک قبل از رفتن به مدرسه خودش را بشوید تا به خاطر بوی
نامطبوع ، مسخره نشود.
v
کودک را برای برخی شکست ها آماده کنید
یاد گرفتن این که کودک در طول شب خشک بماند به زمان نیاز دارد. از
قبل به کودکتان بگویید که در طول یادگیری ، مواردی از خیس کردن
برای هر کسی رخ می دهد و او نباید در مواجهه با این موارد، ناامید
شود.
v
به حق کودک برای خصوصی ماندن مشکلش احترام بگذارید
در مورد خیس کردن کودک فقط با او و پزشکش صحبت کنید نه با دیگران .
چه موقع باید والدین از متخصصین کمک بگیرند ؟
اگر کودک 5 سال تمام یا بیشتر ، دارد و حداقل دو مرتبه در هفته
رختخوابش را خیس می کند ، باید از متخصصین کمک بگیرید. هر چند ممکن
است شما ترجیح دهید صبر کنید زیرا به تدریج که فرزندتان بزرگ تر می
شود خیس کردن او هم کمتر می شود . اگر خیس کردن کودکتان سبب نگرانی
او یا مانع از انجام کارهایی که دوست دارد می شود مثل خوابیدن در
خانه مادر بزرگ باز هم از متخصصین کمک بگیرید. با کودکتان صحبت
کنید که آیا دوست دارد که رختخوابش همیشه خشک باشد ؟ اگر کودک و
خانواده برای همکاری با درمانگرآماده باشند ، درمان بهتر اثر می
کند.
چگونه کمک بگیریم ؟
v
به پزشکتان مراجعه کنید.
کودک را برای معاینه و بررسی نزد پزشک ببرید تا مطمئن شوید که هیچ
دلیل پزشکی مهمی برای این مشکل وجود ندارد . پزشک ممکن است شما را
نزد یک متخصص ارجاع دهد . متخصصی که تجربه و مهارت کافی برای درمان
شب ادراری داشته باشد.
v
برای پاسخ به پرسش ها آماده باشید
معمولاً متخصص ها برای انتخاب بهترین درمان ، تاریخچه رشد و تکامل
کودک و دیگر مشکلات موجود در خانواده را کاملاً بررسی می کنند و از
شما پرسش هایی خواهد داشت.
v
سوال های خود را مطرح کنید
شما هم سئوال های خود را در مورد درمان ، میزان موفقیت ، طول مدت ،
انواع کارهایی که لازم است انجام دهید و هزینه آنها بپرسید.
انواع درمان را در نظر بگیرید
v
تشکچه زنگ دار
تشکچه زنگ دار تشکچه ای است که به رطوبت حساس بوده و به زنگی که با
باطری کار می کند متصل می شود . این تشکچه را روی تخت و زیر ملافه
قرار می دهند . وقتی ادرار با تشکچه تماس پیدا می کند زنگ به صدا
در می آید و کودک را بیدار می کند . سپس کودک زنگ را خاموش می کند
، بلند می شود و بقیه ی ادرارش را در دستشویی انجام می دهد . چون
زنگی که کودک را بیدار کرده با احساس پر بودن مثانه همراه است ،
کودک یاد می گیرد که به موقع و با پر بودن مثانه حتی بدون این که
زنگ به صدا درآید از خواب بیدار شود و به دستشویی برود یا بدون
اینکه خیس کند تا صبح بخوابد.
تشکچه زنگ دار شایع ترین و موفق ترین درمان شب ادراری است. با
استفاده از تشکچه زنگ دار بیشتر کودکان طی شب خشک می مانند . در
عین حال بعضی کودکان پس از مدتی دوباره شروع به خیس کردن می کنند و
لازم است تشکچه زنگ دار را یک دوره ی دیگر هم استفاده نمایند. این
دوره معمولاً موفقیت آمیز است.
خودتان را برای چند شب بد خواب شدن آماده کنید زیرا لازم است مطمئن
شوید که کودک با صدای زنگ بیدار می شود و به دستشویی می رود. به
کودک کمک کنید که مسئولیت عوض کردن لباس های خیس ، شستشوی خود ،
عوض کردن ملافه های خیس و بردن آنها برای شستشو و همچنین مرتب کردن
مجدد رختخوابش را بر عهده گیرد. کودکتان را به خاطر بیدار شدن و
رفتن به دستشویی و برای شب هایی که خشک می ماند تحسین کنید.
متخصص از شما خواهد خواست که پیشرفت کودکتان را دنبال کنید . تشکچه
زنگ دار تا زمانی که کودک شما 14 شب متوالی خشک بماند در رختخواب
باقی خواهد ماند. در این زمان شما می توانید کودک را تشویق کنید که
بین شام و زمان خواب مایعات بیشتری بنوشد و به این وسیله می توانید
شانس عود را کاهش دهید. به این روش " افزون آموزی " می گویند . این
حالت را با استفاده از تشکچه زنگ دار و تا زمانی که کودک 14 شب
متوالی دیگر خشک بماند ادامه دهید.
متخصص ممکن است راه های دیگری را نیز پیشنهاد کند. این توصیه ها
عبارتند از :
·
تمرین نگهداری :
این تمرین به افزایش ظرفیت مثانه کودک کمک می کند. از کودک خواسته
می شود مایعات بنوشد و طی روز ، قبل از ادرار کردن مدت زمان بیشتری
صبر کند و ادرار خود را نگه دارد ( نه بیشتر از 1 یا 2 ساعت ).
·
تمرین کنترل :
این روش به کودک کمک می کند تسلط بیشتری روی عضلات خود داشته باشد.
از کودک خواسته می شود زمانی که ادرار می کند جریان ادرار را 3 تا
5 مرتبه قطع و وصل کند.
·
تمرین دستشویی رفتن :
در این روش از کودک خواسته می شود قبل از خواب چندین مرتبه بیرون
آمدن از رختخواب و رفتن به دستشویی را تمرین کند.
v
جداول رفتاری
برای تشویق کودکان در همکاری با برنامه درمانی می توان از جداول
های رفتاری استفاده کرد و برای رعایت توصیه های درمانی و برای شب
هایی از هفته که کودک خشک می ماند به او پاداش داد. اگر کودک هر شب
خیس می کند خشک بودن رختخواب را شرط دریافت پاداش قرار ندهید. چون
در این صورت او هیچ پادای دریافت نخواهد کرد و نا امید خواهد شد.
v
دارو درمانی
دارو در کنار دیگر روش های درمانی موجب پاسخ موثر درمان می شود.
این نکات را به خاطر بسپارید
مطمئن شوید که کودکتان می خواهد شب ادراریش قطع شود . قبل از شروع
یک برنامه درمانی از یک متخصص کمک بگیرید . برنامه درمانی ای
انتخاب کنید که خودتان و کودکتان هر دو تمایل به امتحان کردن آن
دارید. کودکتان را به خاطر همکاری با توصیه های درمانی تحسین و
تشویق کنید.
گام های کلیدی
·
مطمئن شوید که کودکتان طی شب می تواند به سادگی به رختخوابش برود
یا از آن بیرون بیاید.
·
کودکتان را به خاطر شب های خشک تحسین و تشویق کنید.
·
اگر کودکتان خیس کرد آرامش خود را حفظ کنید.
·
مصرف مایعات را محدود نکنید و کودکتان را طی شب به دستشویی نبرید.
·
کودکتان را تشویق کنید که بعد از خیس کردن ، لباس ها و ملافه هایش
را عوض کند و خودش را بشوید.
·
اگر کودکتان می خواهد که دیگر خیس نکند از متخصصین کمک بگیرید.
·
متخصص یک بررسی پزشکی از کودک به عمل آورده و به شما راه های
مختلف درمانی را پیشنهاد خواهد کرد.
·
یکی از روش های درمانی را انتخاب و آن را پیگیری کنید.
·
کودکتان را برای پیگیری برنامه درمانی تحسین و تشویق کنید.
سوگواری کودکان
سوگ چیست و علائم آن کدام است ؟
سوگ حالت اندوه و ناراحتی شدید درونی و یا پاسخ هیجانی ما نسبت به
از دست دادن چیزی است.
هر کودکی که به روش خاص خود و به شیوه ای واحد با پدیده سوگ روبرو
می شود . ما نباید از کودکان انتظار داشته باشیم به یک شکل و یا
مثل ما سوگواری کنند. باید بپذیریم که آن ها خاص و منحصر به فرد
هستند و هر کدام نیز به روشی ویژه به سوگ می نشینند و نشانه های آن
شامل موارد زیر است : کم خوابی ، کابوس شبانه ، کم اشتهایی ، شب
ادراری ، بی قراری ، چسبندگی به افراد بازمانده ، بغل کردن ، نوازش
کردن آن ها ، تنها نخوابیدن ، گوشه گیری ، گریه کردن ، پرخاشگری ،
سکوت ممتد و طولانی ، افت تحصیلی ، کاهش توجه و تمرکز ، فراموش
کاری ، اشکال در تصمیم گیری ، افکار خود تخریبی ، احساس خشم ،
اندوه ، گناه ، درماندگی ، ناتوانی ، نومیدی ، تنهایی ، ترس و
اضطراب ، سرگیجه ، احساس خستگی و کسالت ، تنگی نفس ، آه کشیدن زیاد
، خشکی دهان ، طپش قلب ، احساس کرختی و سنگینی در بدن ، ضعف
عضلانی ، احساس گرفتگی و خفگی در گلو ، درد معده و.....
درجات مختلف سوگ
کودکان درجات مختلفی از سوگ را در زندگی روزمره خود تجربه می کنند
، تنها مرگ پدر یا مادر یا اقوام نزدیک نیست که کودک را با پدیده
سوگ مواجه می کند بلکه وقایع بی شمار دیگری هستند که گر چه از نظر
ما کوچک و بی اهمیت اند ولی برای کودکان یک از دست دادن قابل توجه
و مهم است . ازآن جا که ممکن است کودکان در کلامی کردن هیجانات
درونی خود توانمندی کافی را نداشته باشند ، همین امر درک یک کودک
سوگوار و کمک به او را از سوی بزرگسالان را با مشکل روبرو می کند.
برخی پدیده ها که کودکان را با واکنش سوگ مواجه می کند شامل موارد
زیر است :
v
مرگ
مرگ والدین ، اقوام ، دوستان و آشنایان در نتیجه مرگ طبیعی ، تصادف
، بیماری و ... که می تواند فشار های روانی حاشیه ای نیز علاوه بر
مرگ عزیز از دست رفته همراه آن باشد.
لازم است در اهمیت این موضوع بدانیم که 4% کودکان و نوجوانان قبل
از 18 سالگی مرگ یکی از والدین را تجربه کرده اند و اگر سایر اعضای
خانواده و دوستان را نیز به آن اضافه کنیم ، این رقم افزایش خواهد
داشت.
v
مرگ حیوانات خانگی
فقط مرگ انسان ها نیست که کودک را متأثر می کند ، مرگ حیوان مورد
علاقه کودک نیز می تواند در او واکنش سوگ ایجاد کند ، حتی مرگ یک
ماهی قرمز شب عید که کودک فقط دو سه بار در تنگ او ، خرده نان
ریخته است.
v
طلاق
بسیاری از کودکان قبل از پایان مدرسه تجربه طلاق والدینشان را
داشته اند و تقریباً نیمی از بچه های طلاق ارتباطشان را با یکی از
والدین از دست می دهند. پس فقط مرگ نیست که سبب جدایی کودک از
والدینش می گردد بلکه محروم شدن کودک از دیدار یکی از والدین پس از
طلاق متعاقب کشمکش و اختلاف بین والدین که کودک را وسیله ای جهت
رسیدن به خواسته های خود قرار می دهند نیز باعث واکنش سوگ در کودک
می گردد.
v
گم کردن و از دست دادن وسایل شخصی و اسباب بازی
گاه یک اسباب بازی کوچک و بی اهمیت از دید بزرگسالان ، شی ء محبوبی
است که کودک شب ها آن را در آغوش گرفته و بدون آن نمی تواند
بخوابد.
v
حوادث و بلایای طبیعی
فجایع و حوادث مصیبت بار و دردناکی همچون سیل ، آتش سوزی و زلزله
وجود دارد که مرگ ، ویرانی ، جدایی و صدمات جسمی و روانی متعددی را
به دنبال دارد. کودک علاوه بر آن که خانه و کاشانه و وسایل مورد
علاقه خود را از دست می دهد مرگ ، معلولیت و ناتوانی والدین ،
خواهر و برادر ، دوست ، همسایه ، معلم و..... را تجربه می کند و
این در حالی است که خود نیز ممکن است از نظر جسمی صدمه دیده و یا
از شهری به شهر دیگر آواره شده و اطلاعی از بازماندگانش نداشته
باشد و یا بازماندگانش نیز دچار سوگ و اندوه و مشکلات دیگر شده
باشند. در چنین حوادثی کودک دچار فقدان متعدد می شود که خود مسئله
سوگ کودک را پیچیده تر می سازد و جالب است بدانیم علائم در کودکان
سوگوار اغلب تأخیری است و ممکن است بیشتر ناشی از پیامد های فقدان
باشد تا خود فقدان و سوگ.
برخی نگرش های غلط در مورد سوگ کودکان
1.
بهتر است بچه ها در مراسم سوگواری شرکت نکنند
نظر عده ای از والدین و بزرگ تر ها این است که بچه ها در مراسم
تشییع ، خاک سپاری و یا سوگ واری شرکت نکنند در حالی که مراسم و
آداب و رسوم سوگواری شرایطی را برای کودک فراهم می کند تا ببیند که
افراد چگونه یکدیگر را آرام می کنند و دلداری می دهند ، چون برای
عزیز از دست رفته سوگواری می کنند ، چگونه خاطرات او را حفظ می
کنند و او را به یاد می سپارند و به زندگی او افتخار می کنند ،
چگونه با پیکر عزیز از دست رفته خداحافظی می کنند و به آن احترام
می گذارند. ما این طور فکر می کنیم که شرکت در مراسم سوگواری برای
بچه ها سخت است و واقعاً هم سخت است ، اما اجازه دهیم که قدرت این
انتخاب را داشته باشند تا در مراسمی که از نظر هیجانی بار کمتری را
به آن ها وارد می کند شرکت کنند ، آنها آمادگی پیدا خواهند کرد تا
در آینده مرگ اشخاص عزیز و نزدیک را راحت تر تحمل کنند و مرگ را به
عنوان بخشی جدا نشدنی و اجتناب ناپذیر از زندگی بپذیرند . بهتر است
کودکان را در انتخاب خویش آزاد بگذاریم ، اجبار برای شرکت یا عدم
شرکت در مراسم ، بار هیجانی بالاتری را برای کودکان به همراه می
آورد.
کودکان در پدیده سوگ ، راه خاص خودشان را برای حل مسئله پیدا
خواهند کرد . حضور در مراسم خاکسپاری، نگه داشتن برخی یادگاری ها
از شخص از دست رفته، مشارکت در قسمتی از مراسم ، ..... راه های
بسیار عینی و مشخصی هستند که بچه ها می توانند از طریق آن ها در
فرآیند خداحافظی شرکت کنند .
2.
بهتر است جلوی کودک داغدیده راجع به مرگ صحبت نکنیم
وافعیت این است که کودک داغدیده نیاز دارد و می خواهد که راجع به
چیز یا کسی که از دست رفته صحبت کند ، هر زمان که کودک راجع به
عزیز از دست رفته اش صحبت می کند یک لایه از درد وی برداشته می
شود. بهتر است به کودک اجازه دهیم هر زمان که می خواهد احساسات و
افکارش را بیان کند و اطرافیان باید به وی نشان دهند که تمایل به
شنیدن حرف های او را دارند ، احساس او را درک می کنند و سعی نمی
کنند او را از بحث مورد نظر منحرف کنند یا به موضوع دیگری بپردازند
. شاید یکی از دلایلی که افراد ترجیح می دهند راجع به مرگ و
موضوعات پیرامون آن با کودک صحبت نکنند به این خاطر است که نگرانند
مبادا وضع را از آن چه هست بدتر کنند یا نتوانند به سوالات کودک در
این زمینه پاسخ دهند.
3.
باید از صحبت های گریه آور جلوی کودکان خودداری کنیم
سوگ ، از دست دادن ، پیر شدن ، بیمار شدن ، همه این ها جزئی از
زندگی هستند ، بهتر است اجازه دهیم بچه ها با این مقوله نیزآشنا
شوند ، حرف بزنند ، احساساتشان را بگویند و افکارشان را بیرون
بریزند تا بتوانیم بهترین کمک را در تطابق و سازگاری آن ها با فشار
های روزمره زندگی ارائه دهیم.
4.
بچه های خردسال آن قدر کوچک هستند که سوگ را نمی فهمند
اگر بچه ها آن قدر بزرگ هستند که عشق و محبت را می فهمند ، پس آن
قدر هم بزرگ هستند که سوگ از دست دادن را بفهمند.
ما همه احساس شعف و شادی یک نوپا را زمانی که مادر او را در آغوش
می کشد ، نوازش می کند و با او بازی می کند درک می کنیم و بالعکس
زمانی که مادر حتی یک نگاه خشمگین و اخم آلود به او می کند متوجه
احساس ناراحتی کودک می شویم پس چطور فکر می کنیم همین کودک نبود و
فقدان مادرش را نمی فهمد ؟
به علت توانایی محدود کودکان در کلامی کردن احساسات و افکارشان
ممکن است این گونه بیندیشیم که آ ن ها دچار سوگ نمی شوند ولی
کودکان علائم سوگ را در رفتارشان نشان می دهند . مانند : گوشه گیری
، گریه کردن ، نق زدن ، عصبانیت و خشم ، به آغوش کسی نرفتن ،
بهانه جویی ، مشکل خواب ، بد غذا شدن و کم شیر خوردن و.... هر
کودکی به طریقی خاص و واحد ، سوگواری می کند و ما نباید انتظار
داشته باشیم که کودکان مانند ما سوگواری کنند.
5.
خواست خدا بود ، خدا او را از ما گرفت
ممکن است این فکر برای کودک پیش بیاید ، " من که بیشتر از خدا به
مادرم نیاز داشتم ، این خود خواهی است . چرا خدا مادرم را از من
گرفت " و این موضوع منجر به احساس خشم کودک نسبت به خدا می شود ،
احساس خشمی که چون با مسائی دینی و اعتقادی او آمیخته شده است با
ترس همراه می شود و جرأت بروز نمی یابد و کودک باید به تنهایی بار
آن را به دوش بکشد . باید در زمان سوگ روی عشق ، محبت و حمایت
خدا برای کودک تأکید کنیم : "
خدا در این درد و اندوه با توست ، خدا کمکت می کند که بتوانی این
اندوه را تحمل کنی ، خدا در این زمان دشوار ، تو را راهنمایی و کمک
خواهد کرد. " نگوییم " خدا
عزیز تو را از تو گرفته است . "
6.
تو هنوز بچه ای ، بزرگ که بشوی همه چیز فراموشت می شود
شاید فکر کنیم که چنین توصیه ها و پیش بینی هایی کودک را آرام تر
می کند ولی واقعیت این است که در آن لحظه برای کودک هیچ چیز دردناک
تر از آن نیست که فکر کند یک روز تصویر عزیز از دست رفته از خاطر
او محو خواهد شد و همه چیز را فراموش خواهد کرد . تمام تلاش کودک
آن است که خاطره ، یاد و تصویر عزیز از دست رفته را حفظ کند و هیچ
گاه او را فراموش نکند ، فکر فراموشی در او احساس گناه و بی وفایی
به وجود می آورد . باید تأکید کنیم که عزیز از دست رفته همیشه
در خاطر ما خواهد ماند و ما او را فراموش نخواهیم کرد.
7.
او به یک مسافرت طولانی رفت
وقتی در مقابل پرسش کودک چنین پاسخی را می دهیم ، امکان شکل گیری
این سوالات در ذهن کودک هست : " چرا خداحافظی نکرد ؟ کجا رفت ؟ کی
بر می گردد ؟ چرا مرا با خود نبرد ؟ آیا ممکن است مادرم هم به
مسافرت برود ؟" بنابراین ممکن است مسافرت رفتن هر کس دیگر در کودک
ایجاد اضطراب کند.
8.
خدا او را از ما گرفت چون او خیلی خوب بود
و این تفکر در ذهن کودک شکل می گیرد : " آیا ممکن است برای همه آدم
های خوب چنین پیش آمدی رخ دهد ؟ چرا خدا مرا با خودش نبرد ؟ من که
خوب هستم و یا اگر بد بشوم ممکن است خدا مرا با خودش نبرد ؟ "
9.
او تو را از آسمان ها نگاه می کند ، بنابراین بهتر است که بچه خوبی
باشی
در این صورت گاهی که تلاش کودک برای خوب بودن با عدم موفقیت روبرو
می شود ، دچار اضطراب و آشفتگی می شود . کودک می ترسد از این که
مبادا مرتکب اشتباهی شود و راجع به هر رفتار بدش احساس گناه دارد.
همچنین ممکن است کودک دچار احساس بدبینی شود از این که فکر کند
همیشه یک نفر شاهد و ناظر اوست.
10.
او به خواب رفت و دیگر بیدار نمی شود
این توضیح در مورد مرگ ممکن است دو حالت را در کودک ایجاد کند ،
یکی ترس از خواب و خوابیدن چه در مورد خودش و چه در مورد اطرافیان
و دیگر این که فکر کند مرگ نیز مثل خواب یک پدیده قابل برگشت است.
11.
او مادرش را از دست داد
ممکن است این تفکر در ذهن کودک شکل بگیرد که " من مادرم را از دست
دادم ، کجا ؟ چگونه این کار را کردم ؟ آیا باید بیشتر مراقب مادرم
می بودم ؟ " حتی ممکن است کودک از عدم حضور موقتی والدینش بترسد و
تلاش کند تا آنان را از دست ندهد.
12.
بزرگ تر ها می توانند توضیحات کافی راجع به روح و مرگ به بچه ها
بدهند
باید بپذیریم که پاسخ همه سوالات را نمی دانیم ، بهتر است در مقابل
سوالات کودک اطلاعات صحیحی را که می دانیم به وی بگوییم و چیزهایی
را که نمی دانیم ، بگوییم که نمی دانیم و سعی نکنیم با مفاهیم
انتزاعی کودک را گیج و پریشان کنیم . مفهوم مرگ در طی یک فرآیند که
حتی ممکن است تا بلوغ و بزرگسالی طول بکشد ، در کودک شکل می گیرد و
ما نمی توانیم با یک جمله مرگ را به تمامی برای وی تعریف کنیم.
13.
سوگ بزرگ تر ها ، بر کودک سوگوار تأثیر نمی گذارد
والدین ، معلمان و دوستان بزرگ تر مدل مهمی جهت الگو برداری کودک
هستند . این که بزرگسالان چگونه سوگواری می کنند ، چگونه این
واقعیت را می پذیرند چگونه برای شخص مرده احترام قائلند ، مدلی
برای کودک است . اگر ما مرگ را انکار نمی کنیم و اجازه سوگواری به
خود می دهیم به کودک نیز کمک می کنیم تا چگونه سوگواری کند.
14.
یک کودک فعال ، یک کودک در حال سوگ نیست
متأسفانه چیزی که سبب می شود افسردگی و اندوه کودکان کمتر تشخیص
داده شود آن است که ما انتظار داریم رفتار آنان در افسردگی و سوگ ،
شبیه بالغین باشد. کودکان ممکن است افسرده باشند ولی گاهی فعال به
نظر برسند ، با بچه های دیگر بازی کنند ، خواسته هایی داشته باشند
و زمان هایی نیز در خود فرو رفته ، حساس و زود رنج شوند ، نباید
انتظار داشته باشیم کودکان مانند ما سوگواری کنند ، بعضی از آنان
گریه می کنند و می گویند که غمگین هستند ، بعضی دیگر ممکن است طوری
به نظر برسند که گویی هیچ چیز را احساس نمی کنند و بعضی ها هم
حالاتی از خشم و نفرت را نشان می دهند . لازم است همه این واکنش ها
پذیرفته شوند.
15.
اگر خیلی گریه کنی دچار حمله و مشکل عصبی خواهی شد
گاه در مقابل کسانی که در فرآیند سوگ گریه و زاری می کنند ، این
هشدار داده می شود که دچار مشکل خواهی شد ، اگر با این وضع پیش
بروی دیوانه می شوی و ..... انتقال این پیام علاوه برآن که به کودک
اجازه بروز احساسات و هیجاناتش را نمی دهد این اضطراب را نیز می
افزاید که ممکن است در اثر گریه دچار عواقب وخیمی شود.
در حالی که اشک های ما سرچشمه های
طبیعی هیجانات درونی ما هستند که فوران می یابند . اکثر افراد پس
از یک گریه احساس بهتری دارند و آرام تر به نظر می رسند.
16.
لازم است فعال تر باشی
گرچه تشویق کودک برای حفظ رابطه اجتماعی و عملکرد تحصیلی خوب و
مفید است و کودک سوگوار نباید کاملاً منزوی و گوشه گیر شود ولی با
وجود این مناسب نیست که کودک را برای فعالیت زیاد و برگشت به حالت
قبل از سوگواری تحت فشار قرار دهیم و او را مجبور به فعالیت زیاد ،
مسافرت و ارتباطات گروهی کنیم . این حالت ممکن است این تفکر رادر
کودک ایجاد کند که تنهاست و هیچ کس شرایط او را درک نمی کند. در
حالی که مهم ترین چیزی که کودک در شرایط فوق نیاز دارد این است که
بداند اطرافیان او شدت درد و اندوه وی را می فهمند.
17.
تو دیگه مرد شدی ، مرد که گریه نمی کند
" تو باید قوی باشی و از مادرت مراقبت کنی ، چون الان دیگر تو تنها
کسی هستی که با او زندگی می کنی ، مادرت به تو نیاز دارد . پس باید
قوی و محکم باشی "
چه مسئولیت سنگینی را با همین جمله بر دوش کوودک می گذاریم
مسئولیتی که توان سر افراز بیرون آمدن از آن بسیار بسیار مشکل و
حتی غیر ممکن است. مطمئناً کودک وقتی می بیند چنین توانی را ندارد
، افسرده ، مضطرب و خشمگین می شود . از سوی دیگر کودک ممکن است فکر
کند قوی بودن یعنی گریه نکردن و وجود همزمان این دو با هم تناقض
دارد. تشویق کودک برای نشان دادن هیجاناتش کمک می کند گریه پنهان و
فرو خورده خود را آشکار کند.
18.
هدف از کمک کردن به کودک سوگوارآن است که هر چه زودتر سوگ و
سوگواری او تمام شود
اغلب گفته می شود که مثلاً الان شش ماه یا یک سال است که گذشته و
تو دیگر باید فراموش کرده باشی و مسئله برایت حل شده باشد . هرگز
نباید به کودک گفت که فراموش می کنی و همه چیز تمام می شود یا الان
دیگر زمانی است که باید فراموش کرده باشی و به زندگی عادی برگردی.
چون سوگواری و احساس درونی فرد نسبت به عزیز از دست رفته تابع نظم
و زمان خاصی نیست ممکن است پس از یک سال کودک ناگهان به ذهنش برسد
که عکس پدرش را قاب زیبایی بگیرد و آن را بالای تخت خوابش قرار
دهد. باید نیاز کودک را برای به خاطر آوردن عزیز از دست رفته به
روشی مثبت درک کنیم و به آن احترام بگذاریم نباید انتظار داشته
باشیم پس از مدت زمان خاصی او همه چیز را فراموش کرده باشد و در
مورد شخص مرده هیچ حرفی نزند یا سوالی نپرسد و سوگواری نکند ، چرا
که از این طریق او آرام آرام مراحل سوگ را طی کرده و آن را حل می
کند و به مرحله ای می رسد که خاطرات او را زنده نگه داشته و به
طریقی مثبت به شخص مرده و خاطراتش می اندیشد.
اعتقادات و نگرش های فوق همچون سدی در مقابل فرایند سوگ و سوگواری
عمل می کنند که ما را به سوی احساس درماندگی ، انکار و آسیب های
هیجانی پیش می برد . ما نیاز به راهی نوین برای نگریستن به پدیده
جهان شمول مرگ و سوگ داریم. ما نیاز داریم آگاهی و اطلاعات خود را
در این زمینه افزایش داده و میان واقعیت ها ، حقایق و اعتقادات
نادرست تفاوت بگذاریم.
در مقابل یک کودک سوگوار ، به عنوان پدر یا مادر و یا بزرگ تر ، چه
کارهایی باید انجام دهیم و چه کارهایی را نباید انجام دهیم ؟
1) در پاسخ به سوالات کودک در مورد چگونگی اتفاق و ماهیت مرگ نباید
داستان پردازی کنیم یا اطلاعات مبهم و پیچیده به کودک بدهیم.
اطلاعاتی که از حوزه درک و شناخت کودک خارج باشد او را گیج و
پریشان می کند . باید به شکلی ساده و همراه با صداقت سوالات وی را
پاسخ دهیم . البته در توضیح مرگ حتماً مرحله رشد شناختی کودکان را
در نظر می گیریم . یکی از متخصصین پیشنهاد می کند که در مورد تعریف
مرگ به سادگی بگوییم : " او فوت کرد
، یعنی بدنش دیگر کار نمی کند ، یعنی نمی تواند غذا بخورد ، راه
برود ، فکر کند ، احساس کند ..... خیلی ناراحت کننده است ما او را
خیلی دوست داشتیم و .... ما می توانیم مراسمی بگیریم و در این
مراسم از او خداحافظی کنیم و... "
2) حقایق را به کودک بگوییم و از دروغ اجتناب کنیم
. مثلاً در صورتی که گربه فرزند ما زیر ماشین رفته و مرده است به
جای آن که بگوییم : " نمی دانم ، من
خبر ندارم چی شد ، شاید همین اطراف باشد ، شاید برگردد ، به یک
خواب عمیق رفت و.... " بهتر است واقعیت را توضیح دهیم که
" گربه تو چگونه مرد ، کجا آسیب دید
و ما پس از آن چه کردیم ؟ برای زنده ماندنش تلاش کردیم ولی تلاش ما
نتیجه ای نداد ... او را در گوشه باغچه خاک کردیم و .... "
3) اجازه بدهیم بچه ها بدانند ، فرد در گذشته دیگر به زندگی باز
نخواهد گشت ،
اما ما او را فراموش نمی کنیم و در خاطر ما خواهد ماند.
4) اجازه دهیم بچه ها آزادانه و راحت حرف بزنند ، صحبت کنند و
سوالات خود را مطرح کنند .
از پرسش کودکان نترسیم ، پاسخ هر سوالی را که نمی دانیم به راحتی
بگوییم که نمی دانم ولی ما می توانیم از فرد دیگری بپرسیم .
مطمئناً ما پاسخ همه سوالات را نمی دانیم . ممکن است در پاسخ به
بعضی سوالات مانند ماهیت و چگونگی مرگ که نیاز به رشد تفکر انتزاعی
دارد بگوییم : " چیزهایی هست که وقتی
بزرگ شدی می فهمی . "
5) اجازه دهیم بچه ها احساسات خود را بیرون بریزند و آن ها را به
کلام تبدیل کنند .
" من ناراحتم ، غمگینم ، گریه ام می گیرد ، احساس تنهایی می کنم ،
می ترسم که پدرم را نیز از دست بدهم و... "
6) اجازه منحصر به فرد بودن را به کودک بدهیم .
هر کودکی با کودک دیگر فرق می کند ، هر کودکی به روش خاص خودش
سوگواری می کند و به شیوه خودش با مرگ روبرو می شود . یک نفر ممکن
است بخواهد مکان کوچکی را برای یادآوری و سوگواری عزیزش اختصاص دهد
، دیگری ممکن است بخواهد شعری در این زمینه بسازد ، یک قطعه موسیقی
بنوازد یا گلی برای او بکارد شاید کودکی دوست داشته باشد عکس عزیز
از دست رفته را بالای تخت خوابش بگذارد ، دیگری از خاطرات او صحبت
می کند ، یکی در تنهایی و خلوت می گرید و احساسش را می نویسد و....
7) اجازه دهیم بچه ها به نحوی که دوست دارند در مراسم شرکت داشته
باشند :
" عکس بابا را اینجا بگذاریم .... عصا و کلاه پدربزرگ را نگه داریم
.... جوجه ام را این جا خاک کنیم .... "
8) احساسات خود را نشان دهیم و از آشکار کردن اندوهمان نترسیم .
اگر ناراحتیم و می خواهیم گریه کنیم چرا این کار را نکنیم ؟ پیام
ما به کودک این است که مرگ قابل انکار نیست بنابراین آن ها نیز مرگ
را انکار نخواهند کرد و خود را در این اندوه تنها نخواهند یافت.
9) از احساسات مختلف کودکان آگاه باشیم و آن ها را بپذیریم ،
مانند احساس خشم ، گناه ، غم ، انکار ، بی تفاوتی و..
10) می توانیم اجازه دهیم کودک پیکر شخص یا حیوان مرده را ببیند
به شرطی که آسیب و تغییر فیزیکی شدید درآن رخ نداده باشد و خود
کودک نیز مایل به این کار باشد.
11) اجازه دهیم کودکان در مراسم سوگواری شرکت کنند و راجع به مراسم
نظر بدهند .
12) از مناسک و آداب و رسوم برای تحمل سوگ استفاده کنیم .
مثل کشیدن نقاشی ، نوشتن خاطرات ، نگهداشتن اشیاء و یادگاری از شخص
از دست رفته ، جمع آوری عکس های او و...
13
) برای سوگواری و انجام آن مکانی را
مشخص کنیم ( قبرستان ، خاک کردن حیوان خانگی کودک در گوشه
حیاط یا باغچه و.... ).
خلاصه
وقتی عضوی از خانواده می میرد ، کودکان واکنشی متفاوت با بزرگسالان
نشان می دهند . کودکان پیش دبستانی ( 5 _ 2 سال ) معمولاً مرگ را
به صورت موقتی و برگشت پذیر می بینند ، باوری که به وسیله شخصیت
های کارتونی که می میرند و دوباره به زندگی بر می گردند ، تقویت می
شود . کودکان 5 تا 9 ساله در مورد مرگ بیشتر شبیه بزرگسالان فکر می
کنند ولی آن ها هنوز معتقدند که مرگ هرگز برای آن ها یا افراد آشنا
اتفاق نخواهد افتاد . علاوه بر شوک و گیجی کودک در مرگ خواهر ،
برادر یا والدین ، در دسترس نبودن سایر اعضای خانواده که در شرایط
تازه و به دنبال مشکلات حاصل از سوگ ، ممکن است قادر به انجام
مسئولیت طبیعی مراقبت از کودک نباشند ، به مشکل کودک می افزاید.
والدین باید از پاسخ های طبیعی دوران کودکی به مرگ در خانواده و
علائمی که نشانگر مشکل انطباق با سوگ است ، آگاه باشند . بر طبق
نظر روان پزشکان کودک و نوجوان ، در برخی از کودکان اعتقاد به این
که عضو از دست رفته خانواده هنوز زنده است ، هفته ها بعد از مرگ ،
طبیعی است اما انکار طولانی مدت مرگ یا اجتناب از سوگواری می تواند
از نظر هیجانی ، ناسالم باشد و به مشکلات شدیدتر بعدی منجر شود.
کودکی را که از شرکت در مراسم تشییع و خاک سپاری ، می ترسد ، نباید
مجبور به حضور در این مراسم کرد اما تجلیل کردن یا به خاطر آوردن
شخص به طرق مختلف از جمله روشن کردن شمع ، نماز خواندن ، تهیه
آلبوم عکس ، مرور عکس ها یا گفتن داستان می تواند مفید باشد.
وقتی کودکان مرگ را می پذیرند ، احتمال نشان دادن احساس اندوه در
مدت زمان طولانی به صورت متناوب و اغلب در لحظات غیر قابل انتظار
وجود دارد. بستگان در قید حیات باید تا حد ممکن ، اوقات بیشتری را
با کودک سپری کنند . برای کودک روشن کنند که اجازه دارد احساساتش
را آزادانه یا آشکارا نشان دهد. شخصی که مرده است ، در ثبات دنیای
کودک نقشی ضروری داشته و خشم ، یک واکنش طبیعی است . خشم ممکن است
در بازی پرهیاهو ، کابوس های شبانه ، تحرک پذیری یا طیفی از
رفتارهای دیگر آشکار شود. کودک خشم خود را اغلب نسبت به اعضای در
قید حیات خانواده نشان خواهد داد.
بعد از مرگ یک والد ، رفتار بسیاری از کودکان بچه گانه تر از سن
خود می شود . کودک ممکن است موقتاً بچه تر شود ، مثلاً غذا درخواست
کند ، جلب توجه کرده بخواهد که او را بغل کنند یا بچه گانه صحبت
کند . کودکان خردسال اغلب بر این باورند که آن ها مسبب اتفاقاتی
هستند که حول و حوش آن ها روی می دهد. یک کودک خردسال ممکن است فکر
کند که پدر یا مادر ، مادر بزرگ یا پدربزرگ ، برادر یا خواهر به
این علت مرده اند که کودک در هنگام عصبانیت ، آرزوی مرگ آن ها را
کرده است. کودک از برآورده شدن این آرزو احساس تقصیر و گناه می
کند.
کودکانی که مشکلات جدی در رابطه با سوگ و فقدان پیدا می کنند ،
ممکن است یک یا چند نشانه از این علائم را بروز دهند :
·
افسردگی طولانی مدت که در آن کودک علاقه به فعالیت ها و رویداد های
روزمره را از دست می دهد.
·
ناتوانی برای خوابیدن ، از دست دادن اشتها ، ترس مداوم از تنها
بودن
·
به مدت طولانی بچه گانه تر از سن خود عمل کردن
·
تقلید مفرط از شخص فوت شده
·
اظهار تمایل مکرر به ملحق شدن به شخص در گذشته
·
گوشه گیری و دوری از دوستان
·
افت شدید در عملکرد مدرسه یا امتناع از مدرسه رفتن
این نشانه های هشدار دهنده مشخص می کند که کمک حرفه ای لازم است .
روان پزشک کودک و نوجوان می تواند به کودک در پذیرش مرگ کمک کند
تا مرگ را بپذیرد و به بازماندگان نیز برای کمک به کودک در طول فر
ایند سوگ ، یاری رساند.
بیش فعالی / کمبود توجه و تمرکز
ADHD
این اختلال سه علامت عمده دارد : پر
فعالیتی ( پرتحرکی ) ، کمبود توجه و تمرکز ، بروز اعمال تکانه ای (
اعمال ناگهانی و غیر قابل پیش بینی ) و سه نوع است. در نوع
اول کودک فقط مشکل در نگهداری توجه و تمرکز دارد.در نوع دوم فقط پر
تحرکی و بیش فعالی دیده می شود و بالاخره نوع ترکیبی که کودک هم پر
تحرک بوده و هم مشکل توجه و تمرکز دارد . این اختلال در 5% کودکان
دبستانی و در پسر ها سه تا پنج برابر شایع تر از دختران است و
بیشتر در پسران اول خانواده دیده می شود .
معمولاً اختلال از سه سالگی به بعد تشخیص داده می شود . کودکان
مبتلا در دوره شیرخواری اغلب پرتحرک بوده و دست ها و پاهای خود را
زیاد حرکت می دهند. کم خواب و کم غذا بوده ، زیاد گریه می کنند و
عکس العمل نشان می دهند. از نظر سبب شناسی عامل اصلی
ناشناخته است اما فاکتور های متعدد ژنتیک ، رشدی ، صدمات مغزی ،
عوامل عصبی شیمیایی ، فاکتورهای عصبی فیزیولوژیکی و عوامل اجتماعی
روانشناختی را موثر می دانند. قبلاً نقش رژیم های غذایی حاوی مواد
رنگی خوراکی ، مواد نگهدارنده که به مواد غذایی اضافه می شوند و "
شکر " را موثر می دانستند که در حال حاضر از نظر علمی ثابت نشده
است. اما به طور تجربی دیده می شود کودکانی که از این نوع مواد
غذایی به وفور استفاده می کنند پر تحرک تر هستند. در مورد عوامل
ژنتیک ذکر این مورد لازم است که در صورت ابتلای یکی از فرزندان
خانواده به این اختلال ، شانس بروز آن در خواهران و برادران کودک
دو برابر می گردد.
برخی از علائم مربوط به بیش فعالی شامل موارد زیر است :
·
کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
·
کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
·
غالباً می دود یا می پرد.
·
غالباً بازی یا فعالیت هایش پر سر و صدا است.
·
به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
·
چنین کودکی معمولاً زیاد صحبت می کند.
علائم مربوط به اختلال توجه و تمرکز نیز عبارتند از :
·
کودک از توجه به جزئیات ناتوان است.
·
در نگهداری توجه هنگام فعالیت و بازی مشکل دارد.
·
هنگام صحبت مستقیم با او ، به نظر می رسد که گوش نمی کند.
·
اغلب قادر به پیگیری دستورات یا اتمام کارها نمی باشد.
·
معمولاً از فعالیت هایی که نیاز به کوشش ذهنی دارند ، اجتناب می
کند ( مانند پرهیز از انجام تکالیف مدرسه ).
·
اغلب وسایل خود ا گم می کند ( وسایل مدرسه ، اسباب بازی ) .
·
کودک فراموشکار است.
از سایر علائم می توان به دخالت در صحبت ها یا کار دیگران ، پراندن
جواب قبل از اتمام سوال در کلاس ، بی صبری برای منتظر نوبت ماندن (
مثلاً در بازی ) اشاره نمود.
همه کودکان عدم توجه ، حواس پرتی ، تکانشگری یا بیش فعالی دارند
اما در کودک مبتلا به
ADHD
این رفتارها و علائم پایدارتر و شدیدتر از کودکان همسن یا در همان
دوره رشدی است و به هر حال کودکی که تعداد زیادی از این علائم را
داراست حتماً باید از نظر وجود این اختلال توسط متخصص اطفال و یا
روانپزشک کودک بررسی گردد. این کودکان با ورود به مدرسه بیشتر
مسئله دار می شوند چون کودکان پر تحرک برای نشستن سر کلاس مشکل
دارند. بستگی به شدت اختلال معمولاً یک یا دو زنگ اول را تحمل می
کنند و بیشتر در ساعات نزدیک به ظهر ، بی قراری و پرتحرکی را نشان
می دهند . به عناوین مختلف سر جایشان می لولند یا با همکلاسی خود
صحبت می کنند و یا درخواست مکرر برای بیرون رفتن از کلاس را دارند.
معلمین معمولاً این کودکان را بازیگوش نامیده و معتقدند که نظم
کلاس را به هم می زنند در حالی که این کودکان تحمل یک ساعت یا یک
ساعت و نیم سر کلاس نشستن را به طور مداوم ندارند لذا پس از شناخت
مشکل این کودکان باید به آن ها اجازه داده شود که هر پانزده الی سی
دقیقه یک بار به مدت چند دقیقه از کلاس خارج شوند.
از مشکلات دیگر این کودکان در مدارس ، عدم توجه و تمرکز است و به
نظر می رسد کودک به صحبت های معلمش گوش نمی کند که معلمین تحت
عنوان حواس پرتی و بی دقتی از آن نام می برند. اما یک معلم با
تجربه با شناخت و درک کافی از این اختلال ، می تواند
با قرار دادن دانش آموز دچار این مشکل ، در میز های اول کلاس و نیز
با طرف مخاطب قرار دادن گهگاه دانش آموز در هنگام پرداختن به دروس
، به این دانش آموزان کمک شایانی بنماید.
حتی در موارد شدید این اختلال گاه ضروری است که برخی امتحانات
مانند دیکته از آن ها به صورت انفرادی به عمل آید و یا قبل از
تحویل دادن برگه امتحانی ، معلم از دانش آموز بخواهد یک دور دیگر
جواب هایش را مرور نماید.
این کودکان معمولاً به علت شلوغی و بر هم زدن نظم کلاس ، زیاد از
کلاس اخراج می شوند و نمره انضباط خوبی ندارند و اغلب اوقات توسط
اولیای مدارس سرزنش شده و تحقیر می شوند . در خانه نیز وضع آن ها
بهتر نیست.
به علت پر تحرکی ، دست زدن به اعمال خطرناکی و تجربه مکرر اعمال
خطر آفرین مانند رها کردن دست والدین در وسط خیابان ، پریدن از
مکان های بلند ، بازی با کبریت و آتش افروزی و.... معمولاً توسط
والدین تنبیه می شوند . والدین با این کودکان بدرفتاری می نمایند ،
گاه آنان را کتک زده و یا به شدت تحقیر و سرزنش می کنند . معمولاً
چون کارها و فعالیت ها را نیمه تمام رها می کنند بیشتر در معرض
مقایسه با خواهران و برادران خود از طرف والدین قرار می گیرند.
تجربیات مربوط به شکست های پیاپی در فعالیت ها ، تنبیهات بدنی ،
سرزنش و تحقیر ، همگی موجب کاهش حس اعتماد به نفس و احترام به خود
در این کودکان می شود که همه اینها زمینه ساز بروز افسردگی در
تعدادی از این کودکان و نوجوانان می گردد.از مسائل دیگر
همراه ، اختلالات یادگیری است که شامل موارداشکال در روخوانی ،
ناتوانی در ریاضیات و اختلال در نوشتن می باشد.
اختلالات یادگیری در عده ای از کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال
بیش فعالی / کمبود توجه و تمرکز مشاهده می شود.
از نظر تشخیص باید علائم ذکر شده حداقل در " دو محیط " مانند منزل
و مدرسه وجود داشته باشند و ارائه گزارش معلم از وضعیت کودک در سر
کلاس ضروری است. این مسئله از این نظر حائز اهمیت است که باید
کودکان شلوغ را که در خانه ، والدین عملاً کنترل خوبی بر آن ها
ندارند ، و در حقیقت سیستم خانواده فاقد انضباط کافی برای کنترل
فرزندان می باشند ، از کودکان پر تحرک تشخیص داد زیرا هنگامی که
اولیای مدرسه مشکلی با کودک ندارند و مسائل کودک فقط مربوط به خانه
می باشد احتمال می رود که کودک دچار اختلال رفتاری ناشی از عدم
کنترل کافی و موثر والدین باشد.
سیر این اختلال و بررسی آن به چه صورت است ؟
معمولاً این کودکان با افزایش سن بهتر می شوند . البته بهبودی قبل
از دوازده سالگی بعید است ولی بین سنین دوازده تا بیست سالگی
اکثریت مواررد مبتلا به این اختلال بهبود می یابند. در پانزده تا
بیست درصد موارد علائم تا بزرگسالی باقی می ماند . افراد مبتلا به
این اختلال در بزرگسالی علائم مربوط به پر تحرکی را ندارند بلکه
بیشتر بی قراری دارند ، تکانه ای عمل می کنند و اختلال توجه و
تمرکز نشان می دهند . از کودک با علائم ADHD
باید یک بررسی جامع به عمل آید . کودک دچار
ADHD
ممکن است سایر اختلالات روان پزشکی مانند اختلال سلوک ، بیماری
اضطرابی _ افسردگی یا وضعیت دو قطبی ( شیدایی _ افسردگی ) را هم
داشته باشد.
درمان این اختلال چیست ؟
با توجه به علائم اختلال و عوارض زیاد ناشی از آن مانند انواع بد
رفتاری و بی توجهی به کودک که در نهایت منجر به کاهش حس احترام به
خود و اعتماد به نفس در وی می گردد ضروری است که این گونه کودکان و
نوجوانان تحت درمان قرار گیرند. بهترین درمان این اختلال ، استفاده
از دارو های محرک می باشد که یکی از بهترین انواع دارو ها به نام
متیل فنیدات ( ریتالین ) در ایران نیز وجود دارد و مورد استفاده
قرار می گیرد. در حدود 75% کودکان به این دارو جواب مثبت می دهند.
معمولاً اولین علامتی که از بین می رود پر تحرکی کودک و آخرین
علامت کمبود توجه و تمرکز است که بهبود می یابد. در ابتدا
دارو به مدت دو هفته امتحان می شود و در صورت بروز پاسخ مثبت که از
طریق دریافت گزارش از طریق خود کودک ، والدین و معلمین تأیید می
گردد ، دارو به مدت طولانی تجویز می شود . با توجه به این که نیمه
عمر دارو کوتاه است در دو یا سه نوبت در روز دارو تجویز می شود .
مصرف این دارو به دلیل کاهش علائم پر تحرکی و افزایش توجه و تمرکز
موجب افزایش یادگیری و در نتیجه عملکرد بهتر تحصیلی ( کسب نمرات
بهتر ) و افزایش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان می گردد.
با توجه به عوارض این دارو ها تعطیلات دارویی به صورت عدم مصرف آن
در روزهای تعطیل ( جمعه ها ) ، تعطیلات رسمی ، ایام عید و گاه
تابستان در نظر گرفته می شود.
عوارض شایع دارو های محرک از جمله ریتالین شامل بی اشتهایی ، درد
معده ، سردرد و بی خوابی می باشد که در تعداد کمی از کودکان و
نوجوانان دیده می شود. سایر رویکرد های درمانی مفید شامل رفتاری _
شناختی ، آموزش مهارت های اجتماعی ، آموزش والدین و تعدیل برنامه
آموزشی کودک می باشند.رفتار درمانی می تواند در کنترل پر خاشگری ،
تنظیم رفتارهای اجتماعی و افزایش بازدهی کمک کند. شناخت درمانی می
تواند در ساخت اعتماد به نفس کودک موثر باشد ، افکار منفی را کاهش
دهد و مهارت های حل مسئله را در او تقویت کند. والدین می توانند
مهارت های مدیریت فرزند را بیاموزند ، مثلاً هر بار تنها یک دستور
به او بدهند.
تعدیل آموزش می تواند به کنترل علائم
ADHD
همراه با ناتوانی یادگیری نیز بپردازد. کودکی که دچار
ADHD
است و درمان مناسب می گیرد ، یک زندگی فعال و موفق خواهد داشت. اگر
کودک علائم و رفتارهای شبیه
ADHD
را نشان می دهد ، او را به روان پزشک کودک و نوجوان ارجاع دهید تا
این وضعیت را تشخیص دهد و درمان کند.
به هر حال اختلال بیش فعالی / کمبود توجه و تمرکز ، اختلالی است که
در صورت تشخیص زودرس و درمان به موقع می توان از بسیاری از عوارض
احتمالی آینده آن جلوگیری نمود.
اگرفرصت داشتم دوباره کودکم را بزرگ کنم......
اگر فرصت داشتم دوباره کودکم را بزرگ کنم ، به جای آن که انگشت
اشاره ام را به طرف او بگیرم ، در کنارش انگشت هایم را در رنگ فرو
می بردم و برایش نقاشی می کردم ، اگر فرصت داشتم دوباره کودکم را
بزرگ کنم ، به جای غلط گیری ، به فکر ایجاد ارتباط بیشتر می بودم ،
بیشتر از آن که به ساعتم نگاه کنم به او نگاه می کردم، سعی می کردم
درباره اش کمتر بدانم ، اما بیشتر به او توجه کنم ، به جای اصول
راه رفتن ، اصول پرواز کردن و دویدن را با او تمرین می کردم ، از
جدی بازی کردن دست بر می داشتم ، و بازی را جدی می گرفتم، در مزارع
بیشتری می دویدم و به ستارگان بیشتری خیره می شدم ، بیشتر در آغوشش
می گرفتم و کمتر او را به زور می کشیدم ، کمتر سخت می گرفتم و
بیشتر تأییدش می کردم ، اول احترام به خود را در او می ساختم ، و
بعد خانه و کاشانه را ، و بیشتر ازآن چه عشق به قدرت را یادش بدهم
، قدرت عشق را یادش می دادم.
فصل سوم
بد رفتاري و اختلالات رفتاري کودک
الف : بد رفتاري ها
بد رفتاري کودک در مدرسه
مشکلات رفتاري کودک در مدرسه مي تواند سبب اختلال در يادگيري و
تکامل اجتماعي او شود . گاهي اوقات تا اتفاق مهمي رخ ندهد، والدين
از مشکلات رفتاري کودکان خود در مدرسه آگاه نمي شوند و وقتي به آن
پي مي برند سر در گم شده و نمي دانند که چه بايد بکنند . راهکارهاي
زير مي تواند به شما کمک کند تا با همکاري آموزگار کودک به او
بياموزيد که مسئولانه رفتار کند و از قوانين مدرسه پيروي نمايد.
بد رفتاري هاي شايع درمدرسه کدامند ؟
مشکلاتي که مي توانند موجب نگراني آموزگار و والدين شوند عبارتند
از :
·
پيروي نکردن از دستورات آموزگار
·
پرت کردن حواس دانش آموزان ديگر
·
وول خوردن روي صندلي
·
داد زدن
·
راه افتادن در کلاس
·
تمام نکردن تکاليف
·
بي توجهي به درس
·
دعوا کردن
چرا کودکان در مدرسه بد رفتاري مي کنند ؟
در همه مدارس و کلاس هاي درس براي رفتار کودکان قوانين و مقرراتي
وجود دارد . اگر کودکان از اين قوانين آگاه نباشند يا آنها را
نفهميده باشند ، ممکن است نامناسب رفتار کنند. از طرف ديگر وقتي
قوانين موجود ، روشن و واضح نباشند يا پيروي از آنها براي کودکان
مشکل باشد و يا قانون شکني پيامدي نداشته و يا پيامد هاي آن ثابت
نباشد و هر روز تغيير کند ، مي تواند مشکلات رفتاري را تشديد
نمايد.
گاهي کودکان به صورت تصادفي براي رفتار نامناسبشان تشويق مي شوند .
اگر کودکي رفتار نا مناسبي انجام دهد که باعث جلب توجه و خنديدن
دانش آموزان ديگر شود اين رفتار نامناسب احتمالاً ادامه پيدا مي
کند . در کلاس هاي پر جمعيت ، ممکن است آموزگاران ناخودآگاه
رفتارهاي مناسب را ناديده بگيرند و تنها زماني به کودک توجه کنند
که او رفتار نامناسبي نشان مي دهد.
رفتار نامناسب مي تواند حاصل تماشا و الگو برداري از ديگران باشد.
اگر کودک ببيند که ديگران توانسته اند با رفتار نامناسب توجه
آموزگار را جلب کنند ، احتمال دارد او هم همان رفتار را تقليد کند.
گاهي اوقات هم اين رفتار نامناسب به دليل عدم توانايي کودک در
انجام کارهاي مدرسه اش است. کودکاني که توانايي يا اعتماد به نفس
کافي ندارند ممکن است با بد رفتاري ، از انجام وظايف خود شانه خالي
کنند. کودکاني هم که انجام تکاليف برايشان بسيار آسان است ممکن است
حوصله شان سر برود و شلوغ کنند. اگر شما گمان مي کنيد که کودکتان
در يادگيري مشکل دارد يا برعکس انجام تکاليف برايش به حدي آسان است
که باعث کسل شدن او مي شود ، به متخصصين مراجعه کنيد تا کودک را
مورد ارزيابي قرار دهند.
چگونه مي تونيد بد رفتاري در مدرسه را مديريت کنيد ؟
v
مشکل را با کودک در ميان بگذاريد
از کودک در مورد مشکلات مدرسه سوال کنيد . سعي کنيد قبل از اين که
با آموزگار جلسه اي داشته باشيد ، از ديدگاه کودکتان از مشکل او
آگاه شويد . کودک را به خاطر مشکلي که پيش آمده نصيحت يا سرزنش
نکنيد . در عوض نظر او را در مورد راه هاي حل مشکل بپرسيد.
v
مشکل را با آموزگار به بحث بگذاريد
از آموزگار کودک وقت بگيريد و با او صحبت کنيد. از او در خواست
کنيد که رفتارهاي نگران کننده ي کودکتان را دقيقاً برايتان شرح
دهد. سعي کنيد از ديدگاه آموزگار نسبت به مشکل کودکتان آگاه شويد .
مشکلات مشابهي را که ممکن است با کودکتان داشته باشيد براي آموزگار
نقل کنيد و به او بگوييد که در منزل اين مشکلات را چگونه مديريت مي
کنيد. اين مسئله مي تواند به آموزگار در شناخت کودکتان کمک کند.
از آموزگار بخواهيد نظر خود را در مورد روش هاي حل مشکل با شما در
ميان بگذارد . بعضي آموزگاران ممکن است در مورد کارهايي که شما مي
توانيد براي کمک به حل مشکل انجام دهيد ، توصيه هاي ويژه اي داشته
باشند. توصيه هاي معمول شامل اين موارد است : نظارت بر انجام
تکاليف و اين نکته که کودک هر روز تمام لوازم ضروري را با خود به
مدرسه بياورد.
v
به توصيه هاي مفيد عمل کنيد
در برنامه ريزي اجرايي از توصيه هاي آموزگار ، نظر کودک و نظرات
خودتان استفاده نماييد . برنامه را اجرا کنيد و در پايان هفته
پيشرفت کودک را با آموزگار در ميان بگذاريد.
اگر بد رفتاري در مدرسه ادامه داشت چه بايد کرد ؟
v
با آموزگار يک برنامه منزل _ مدرسه طراحي کنيد
اگر بد رفتاري ادامه يافت مي توانيد از يک برنامه منزل _ مدرسه کمک
بگيريد که به شما و آموزگار امکان مي دهد با همکاري يکديگر رفتار
کودک را مديريت کنيد. با همکاري آموزگار ، جدولي براي رفتارهاي
داخل مدرسه طراحي کنيد به اين ترتيب که :
اوقات مدرسه را به چند بخش ، مانند
قبل از زنگ تفريح ، قبل از ناهار و زنگ آخر تقسيم نماييد . اگر
مشکلات خارج از کلاس درس نيز رخ مي دهد زنگ تفريح را نيز در اين
تقسيم بندي منظور کنيد. قوانيني را که لازم است کودکتان رعايت
نمايد بنويسيد . آموزگار مي تواند براي هر قانوني که کودک در هر يک
از بخش هاي ياد شده رعايت مي کند امتياز قائل شود . همچنين آموزگار
مي تواند نظرات مثبت خود را راجع به تلاش ها و رفتارهاي کودک کنار
جدول يادداشت کند . کودک بايد هر روز جدول را به منزل بياورد تا
توسط شما امضا شود و فردا آن را به آموزگار برگرداند. براي اين که
کودک دلسرد نشود راجع به جدول اظهار نظرهاي منفي يا انتقادي نکنيد
و امتيازاتي را که کسب کرده است پس نگيريد.
تاريخ 25 آذر
v
حداقل امتياز لازم براي دريافت پاداش : 20 امتياز
توضيح : با توجه به اين که بهروز هر زمان که مي خواست صحبت کند
دستش را بلند مي کرد ، امروز از او راضي بودم . فردا لازم است روي
اين مسأله تمرين کند که وقتي تکليفش به او داده مي شود بتواند آرام
و بي سر وصدا کار کند.
امضاي
آموزگار
امضاي
والدين
از آموزگار بخواهيد قوانيني را که انتظار دارد کودکتان در کلاس
رعايت کند توضيح دهد. مثلاً از يک دانش آموز کلاس چهارم انتظار مي
رود که کارش را بدون درنگ شروع نمايد ، اگر مي خواهد صحبت کند دستش
را بالا ببرد ، آرام و بي سر و صدا کار کند و تکاليف هر روز را
يادداشت نمايد.
v
برنامه را براي کودک توضيح دهيد
بگذاريد کودک بداند که جدول رفتار در مدرسه چگونه تکميل مي شود .
براي او توضيح دهيد در هر بخش از اوقات مدرسه اگراز قوانين آن
پيروي کند ، مي تواند امتياز بگيرد . مطمئن شويد کودکتان مي داند
که بايد جدول را هر روز به مدرسه ببرد و به منزل باز گرداند.
v
راجع به پاداش ها صحبت کنيد
در مورد پاداش هاي جدول در زماني که کودکتان به هدف تعيين شده
رسيده است ، تصميم گيري کنيد . ممکن است شما بخواهيد در پايان هفته
نيز پاداش ديگري در نظر بگيريد. پاداش هاي روزانه مي تواند شامل يک
دسر مورد علاقه يا نيم ساعت بازي کردن با يک بازي خاص با والدين و
پاداش هاي هفتگي مي تواند شامل يک روز رفتن به منزل مادر بزرگ يا
رفتن به پارک و يا امانت گرفتن يک فيلم ويدئويي باشد. به کودکتان
بگوييد که اگر به هدف تعيين شده برسد چه پاداشي دريافت خواهد کرد.
v
در مورد پيامد هاي صحبت کنيد
از قبل دقيقاً تصميم بگيريد که اگر کودکتان به هدف تعيين شده نرسد
يا جدول روزانه را براي بررسي نزد شما نياورد چه کار خواهيد کرد .
پيامدهاي مناسب مي تواند شامل محروم شدن از يک فعاليت لذت بخش يا
از دست دادن يک امتياز مثل تماشاي تلويزيون يا بازي با دوستان پس
از مدرسه باشد. همچنين اگر کودک در مدرسه رفتاري نامناسب دارد مي
توان در مدرسه نيز برايش پيامدهايي در نظر گرفت. به کودکتان بگوييد
اگر به هدف تعيين شده نرسد يا جدول روزانه را به منزل نياورد چه
پيامدهايي خواهد داشت.
v
برنامه را شروع کنيد
هر روز امتياز هاي کسب شده را بررسي کنيد. اگر از قوانين مدرسه
پيروي کرده است او را تشويق کنيد. جدول را امضا کنيد و مطمئن شويد
که روز بعد آن را به مدرسه خواهد برد.
در پايان مدت تعيين شده امتيازاتي را که کودک کسب کرده جمع ببنديد
و اگر به هدف رسيده است به او پاداش دهيد.
اگر کودکتان به هدف تعيين شده نرسيده است ، يا جدول را براي بررسي
نزد شما نياورده است ، مشکل و پيامد آن را براي کودکتان توضيح دهيد
. در مورد امتيازها با فرزندتان بحث نکنيد . فقط پيامدهايي را که
قبلاً در مورد آنها تصميم گرفته ايد اجرا نماييد. به توافق هايتان
و اين که در چه شرايطي مي تواند فعاليت يا امتيازي را که از آن
محروم شده است مجدداً به دست آورد وفادار بمانيد. ممکن است لازم
شود چندين روز پيامد ها را اجرا کنيد تا کودکتان پيروي از قوانين
مدرسه را بياموزد.
v
به همراه آموزگار پيشرفت کودک را بررسي کنيد
پس از يک هفته ، براي بررسي پيشرفت فرزندتان آموزگارش را ملاقات
نموده و تغييرات لازم را در برنامه اعمال کنيد. از آموزگار به خاطر
زحماتش تشکر کنيد به او بگوييد از کمک شما متشکرم ، خوشحالم که مي
توانيم با همکاري يکديگر روي اين برنامه کار کنيم _ در مورد مرحله
پاياني برنامه صحبت کنيد.
v
پايان برنامه
اگر کودک شما براي 5 روز متوالي به هدف تعيين شده دست يافت ، با
مشکل تر کردن شرايط دريافت پاداش ، کمتر کردن پاداش ها را شروع
نماييد. مثلاً فقط زماني به کودکتان پاداش دهيد که دو روز متوالي
به هدف تعيين شده رسيده باشد. سپس اين زمان را به سه روز متوالي و
بعد به يک هفته افزايش دهيد . اگر کودکتان قوانين مدرسه را رعايت
نمي کند ، پيامد ها را دائماً اجرا نماييد. تشويق کودکتان را براي
رفتارهاي مناسب در مدرسه ادامه ديد.
وقتي رفتار کودکتان پيشرفت کرد مي توانيد جدول رفتاري را 2 روز در
ميان و سپس هفتگي به مدرسه بفرستيد و سپس فرستادن آن را متوقف
کنيد. حداقل 2 مرتبه در طول نيم سال با آموزگار تماس تلفني بگيريد
تا مطمئن شويد که رفتار کودکتان رضايت بخش است. اگر رفتار کودک
بدتر شد ، به سادگي يک قدم به عقب برگرديد و برنامه را دوباره شروع
کنيد. مثلاً تا زماني که فرزندتان موفقيت پايداري پيدا کند جدول را
هر روز بررسي کنيد يا دفعات پاداش را بيشتر نماييد . سپس مرحله
پاياني را مجدداً اجرا کنيد.
اين نکات را به خاطر بسپاريد
با آموزگار کودکتان مشارکت داشته باشيد. نگراني هايتان را در مورد
رفتار او به وضوح و با آرامش براي آموزگار بيان کنيد . توجه داشته
باشيد که عوامل زيادي بر رفتار کودک تأثير مي گذارند ، سرزنش
آموزگار ، و يا شما به کودکتان کمکي نخواهد کرد. به جاي اينکه
فکرتان را مشغول عوامل ايجاد کننده ي مشکل کنيد ، بر روي راه حل ها
تمرکز نمائيد.
گام هاي کليدي
·
در مورد مشکل رفتاري کودکتان اول با خود او صحبت کنيد.
·
مشکل را با آموزگار کودک در ميان بگذاريد.
·
توصيه هاي مفيد را امتحان کنيد.
·
اگر مشکل ادامه يافت ، يک برنامه منزل _ مدرسه طراحي کنيد.
·
برنامه ، هدف ، پاداش ها و پيامد ها را براي کودکتان توضيح دهيد.
·
براي پيروي از قوانين ، کودک را تشويق کنيد و براي او پاداش در نظر
بگيريد.
·
اگر کودکتان به هدف نرسيد يا جدول را به منزل نياورد پيامد را اجرا
نماييد.
·
پس از يک هفته ميزان پيشرفت را با آموزگار مرور کنيد.
·
برنامه را به تدريج پايان دهيد.
بد رفتاري هنگام فعاليت هاي ورزشي
از کودکان دبستاني انتظار مي رود که در فعاليت هاي ورزشي شرکت کنند
. براي بسياري از کودکان ورزش تجربه اي لذت بخش است . ورزش به آنان
فرصت مي دهد هماهنگي جسماني پيدا کنند ، تمرين هاي منظم داشته
باشند و مهارت هاي جديد را بياموزند . ضمناً ورزش به آنان کمک مي
کند با کودکان ديگر آشنا شوند ، دوستان جديد پيدا کنند و کار گروهي
، مسئوليت پذيري و رقابت را ياد بگيرند. ورزشکار خوب بودن به معني
پايبندي به قوانين بازي و خوش رفتاري است . چه در زمان پيروزي ، چه
در زمان شکست و يا هنگام کناره گيري . در اين بخش توصيه هايي را
مطرح مي کنيم تا شما بتوانيد کودکتان را تشويق کنيد در ورزش و ساير
فعاليت هاي تفريحي شرکت داشته باشد و رفتارهاي مطلوب ورزشي را فرا
گيرد.
فعاليت هاي ورزشي کودکان مي تواند براي بسياري از والدين منشأ
رضايت و افتخار باشد ، به ويژه براي پدر و مادر هايي که خودشان
نوعي استعداد طبيعي براي فعاليت هاي ورزشي دارند. با اين حال ،
نکته مهم اين است که ميان فعاليت هاي ورزشي کودک و ساير تعهدات او
مانند بيرون رفتن با خانواده ، تکاليف درسي و بازي ها تعادل وجود
داشته باشد؛ هيچ فعاليت واحدي نبايد تمام اوقات يک کودک را پر کند
، چه ورزش ، چه تفريح ، چه تماشاي تلويزيون يا هر فعاليت ديگر.
بد رفتاري هاي ورزشي کدامند ؟
" ورزشکار بودن " از تقلب کردن تا عصبانيت نشان دادن يا داد کشيدن
سر هم تيمي ها ، متفاوت است . مثلاً ورزشکاران بد وقتي پيروز مي
شوند ژست مي گيرند ، ولي وقتي مي بازند اعتراض يا شکايت مي کنند ،
يا اگر فکر مي کنند از عهده انجام کاري بر نمي آيند حاضر نيستند
حتي آن را امتحان کنند . برخي کودکان فقط وقتي در يک فعاليت ورزشي
شرکت مي کنند که والدين ، آنان را براي انجام آن تشويق کرده باشند
اما بعد از پايان بازي ، يا درباره آن شکايت مي کنند و يا حاضر
نيستند آنرا ادامه دهند. کودکاني که بد ورزش مي کنند معمولاً رقابت
جو هستند و فقط به پيروز شدن فکر مي کنند.
چرا مشکلات بروز مي کنند ؟
دليل اين که برخي از کودکان بد ورزش مي کنند اين است که ياد نگرفته
اند چگونه رفتارشان را مهار يا تنظيم کنند يا با ناکامي ها کنار
بيايند . کودکان ديگري هم هستند که قوانين بازي را عادلانه ياد
نگرفتته اند و ممکن است از هر روشي براي برنده شدن خود استفاده
کنند.
برخي از والدين هم از کنار زمين بازي ، سر فرزندشان داد مي زنند
مثلاً توپ را نگرفته يا به اندازه کافي تلاش نکرده . برخي هم داور
را مورد سوال قرار مي دهند يا سر داور يا بازيگران رقيب داد مي
کشند . اين نوع رفتارها ، الگوي نامناسبي را براي کودکان فراهم مي
کند و معمولاً انگيزه اين گونه رفتارها تمرکز بيش از حد ، براي
بردن و پيروز شدن است.
فشار بيش از حد سوي والدين و ديگران ممکن است اضطراب و مشکلات
ديگري از جمله گريه و دل درد قبل از مراسم ورزشي براي کودکان به
همراه داشته باشد ، گاهي والدين نمي توانند قبول کنند که فرزندشان
از يک ورزش خاص بدش مي آيد يا به آن علاقه ندارد يا در آن رشته
استعداد خوبي ندارد ، به خصوص اگر خودشان در زمان کودکي در آن رشته
فعال بوده اند.
چگونه مي توانيد به کودکتان کمک کنيد تا مهارت هاي ورزشي فرا بگيرد
؟
v
کمک کنيد هماهنگي در کودکتان شکل بگيرد
آماده باشيد که براي بازي با فرزندتان وقت صرف کنيد تا عضلاتش
تقويت شود و هماهنگي و تناسب لازم را به دست آورد . فعاليت هاي
پيشنهادي عبارتند از :
·
قل دادن يک توپ به سمت همديگر
·
گرگم به هوا
·
ضربه زدن به توپ
·
دويدن و فرار کردن
·
پريدن
·
بازي هاي تعادلي
بسياري از کودکان از انجام بازي هاي فعال با والدين خود لذت مي
برند ، به خصوص اگر پدر و مادرشان افرادي مثبت و تشويق کننده
باشند. به کودک خود براي پيشرفت هاي کوچک در مهارتش توجه و پاداش
دهيد.
v
به فعاليت هايي که کودکتان دوست دارد توجه کنيد
اگر کودک شما به يک ورزش يا عضو شدن در تيمي که دوستش نيز در آن
شرکت دارد علاقه نشان مي دهد حتي اگر خود شما به آن رشته ورزشي
علاقه نداريد، به او کمک کنيد تا آن را تجربه کند. زيرا بهتر است
کودکان فعاليتي را انتخاب کنند که از آن لذت مي برند مگر احساس
کنيد يک ورزش خاص براي کودکتان خطرناک است يا نياز به هزينه زيادي
دارد.
v
اجازه بدهيد کودکتان ورزش هاي مختلف را آزمايش کند
کودکتان را تشويق کنيد تا رشته هاي مختلف ورزشي را امتحان کند اين
کار به او کمک مي کند تصميم بگيرد چه ورزشي را انتخاب نمايد.
در پايان فصل يا دوره تحصيلي ، اگرنظرکودکتان در مورد ورزش هايي که
دوست دارد تغيير کرده آن را بپذيريد. با اين حال ، به کودکتان
اجازه ندهيد وقتي دوره اي را شروع و ورزشي را انتخاب کرده پس از
مدتي کوتاهي آنرا رها کند ، مگر اينکه واقعاً از انجام آن ورزش
عصباني و ناراحت شده باشد . پذيرش يک تغيير در ميانه يک دوره ورزشي
ممکن است گران هم تمام بشود . ضمناً ممکن است کودکتان ياد بگيرد که
اگر زياد اعتراض کند مي تواند از فعاليت هايي که به اندازه کافي در
آن ها قوي نيست اجتناب کند. اطمينان به خود و احساس کفايت در يک
ورزش ، با تمرين بيشتر و در طول زمان به دست مي آيد.
v
حضور منظم کودک را تشويق کنيد
به کودکتان کمک کنيد منظم و سر وقت در جلسات شرکت کند تا در نظر
ديگران غير قابل اعتماد جلوه نکند. اگر کودک شما بيمار است يا
اتفاق ديگري رخ داده ، به مربي يا مسئول تيم او زنگ بزنيد تا آنها
هم خبر داشته باشند که کودک نمي تواند در تمرين شرکت کند.
v
با جلسات آموزشي و مراسم ورزشي همراهي کنيد
در جلسات تمريني و مراسم ورزشي فرزندتان هر زمان که براي شما امکان
حضور وجود داشته باشد شرکت کنيد ، به خصوص در جلسات اوليه دوره ،
اين موضوع هر نوع نگراني را که کودک ممکن است درباره شروع يک
فعاليت جديد داشته باشند برطرف مي کند ضمناً به شما فرصت مي دهد تا
با روش هايي که مربي از آن استفاده مي کند آشنا شويد.
v
پيشنهاد کمک بدهيد
اگرامکان دارد خودتان هم نقش فعالي را در ورزش هاي کودکتان ، به
عهده بگيريد مثلاً مربي يا مدير تيم بشويد يا در تهيه لباس هاي
ورزشي ، رفت و آمد ، کارهاي نوشتني يا امتيازدهي کمک کنيد . مشارکت
شما مي تواند علاقه کودکتان را ريک فعاليت خاص تقويت کند.
v
کودک را در طول مراسم حمايت کنيد
اشکالي ندارد که والدين کودکشان را تماشا کنند ، هيجان زده بشوند ،
داد بزنند يا هورا بکشند تا کودکشان تشويق و حمايت شود . با اين
حال ، مراقب باشيد درگير مخالفت ورزي يا ابراز جمله هاي نامناسب
نشويد.
v
رفتارهاي مطلوب ورزشي را تحسين کنيد
در حين جلسه هاي تمريني و مراسم ورزشي ، مراقب کودکتان باشيد و به
کاري که خوب انجام مي دهد توجه کنيد . عملکرد کودکتان را به جاي
اين که او را با عملکرد کودکان ديگر مقايسه کنيد . با تلاش هاي
قبلي خودش مقايسه کنيد . پس از مسابقه يا جلسه تمرين ، او را تحسين
کنيد تا انگيزه براي بهترشدن داشته باشد _"
سوسن جان ، امروز شيرجه ات خيلي عالي بود ، هر دفعه که مي پري موفق
تر شدي ".
v
پس از مراسم او را تشويق کنيد
کودک چه بازي را برده يا باخته باشد يا حتي از بازي کنار گذاشته
شده باشد، نکته مثبتي را در مورد عملکرد او ، تيم او يا حتي گروه
رقيب پيدا کنيد و به او به خاطر تلاشش تبريک
بگویید . اگر بازخورد منفی در نظر دارید آن را با مربی در میان
بگذارید. اگر کودک از شما در مورد چگونگی بهبود عملکردش نظر می
خواهد ، پیشنهاد های خود را به او بدهید. به جای اینکه فهرست بلند
بالایی از اشکالات کودک را به او تذکر دهید یک یا دو پیشنهاد خاص
بدهید ، چون برای کودک شما آموزنده تر خواهد بود.
چگونه رفتارهای بد ورزشی را می توانید مدیریت کنید ؟
اگر در طول مسابقه ، نوعی بد رفتاری مشکل زا در کودک مشاهده می
کنید ، صبر داشته باشید تا بازی تمام شود . به کودک خود نگویید
کجای کار اشتباه است ، به جای اینکه بگویید
" ماهان ، پرت کردن راکت به سمت تور یک رفتار بد ورزشی است. "
بگویید که چه انتظاری از او داشتید.
" اگر در مسابقه موفق نشدی ، یک نفس عمیق بکش و تا 10 بشمار "
. سپس پیامدی را که با رفتار نادرست او ارتباط داشته باشد تعیین
کنید مانند
: " چون راکت را پرتاب کردی تا بازی بعدی فقط روی نیمکت بنشین یا
تا آخر بازی نباید با دوستانت صحبت کنی. "
اگر کودک شما در ورزش های گروهی شرکت کرده ، عادلانه نیست که به
عنوان پیامد " بد رفتاری " ، او را از بازی محروم کنید. پیامدی را
پیدا کنید که فقط شامل فرزند خودتان باشد.
اگر بدرفتاری ادامه داشت چه باید کرد ؟
اگر بد رفتاری ورزشی کودک شما ادامه پیدا کرد راهکارهای دیگری وجود
دارد که شما می توانید آن ها را آزمایش کنید :
·
چند قانون را که دوست دارید کودکتان رعایت کند انتخاب کنید مثلاً
" سامان جان : آرام باش ، آهسته و مودب صحبت کن و دستورات مربی را
اجرا کن . "
·
به کودک خود توضیح دهید که اگر قوانین را پیروی کند امتیاز به دست
می آورد. زمان تمرین های ورزشی را به قسمت های کوچکتر تقسیم کنید
بسته به این که بدرفتاری معمولاً چند وقت یک بار از کودک شما سر می
زند . مثلاً اگر هر 10 دقیقه بد رفتاری می کند ، می تواند برای هر
10 دقیقه ای که از قانون ها پیروی می کند یک امتیاز به دست آورد.
·
به کودکتان بگویید که در پایان مراسم ورزشی امتیازاتش قابل تبدیل
به یک جایزه هستند. تصمیم بگیرید که کودک چند رفتار باید انجام دهد
تا بتواند جایزه بگیرد و جایزه او چه چیزی خواهد بود . مثلاً اجازه
ی تمرین بیشتر یا این که او را به پارک می برید. به کودک بگویید
اگر به هدف برسد می تواند پاداش را دریافت کند.
·
از پیش تصمیم بگیرید که اگر کودک قانونی را زیر پا بگذارد چه
خواهید کرد. پیامد ها می تواند شامل محروم کردن از یک فعالیت یا از
دست دادن امتیازی باشد که قبلاً مشخص شده اند . به کودک بگویید که
اگر قانون را بشکند با چه پیامدی روبرو خواهد شد.
·
برای ثبت نام امتیازات به دست آمده یک جدول درست کنید و آن را با
خود به مکان مسابقه بیاورید سپس آن را در جایی نگه دارید که کاربرد
آن برای شما و فرزندتان راحت باشد مانند روی در یخچال.
·
برای هر دوره زمانی که کودک قوانین را رعایت می کند ، امتیاز آن را
در جدول مشخص کنید . در هر فاصله زمانی که در طول تمرین یا مسابقه
ممکن می شود ، کودک را به خاطر پیروی از قوانین تحسین کنید.
·
اگر کودک شما قانونی را می شکند ، در آن دوره زمانی به او امتیاز
ندهید . مشکل و پيامد آن را به کودک بگویید . پیامد را همانگونه که
قبلاً گفته شده اعمال کنید.
·
در پایان زمان مورد توافق ، تعداد امتیازاتی را که کودک به دست
آورده جمع بزنید . اگر به میزان مقرر رسیده بود به او پاداش بدهید.
·
اگر کودک به هدف نرسیده بود ، به او پاداش ندهید . با این حال از
او انتقاد هم نکنید و امتیازات به دست آمده را از او پس نگیرید .
·
وقتی کودک آسان به هدف مورد نظر می رسد ، شروع به کم کردن پاداش ها
کنید به این صورت که رسیدن به اهداف را به تدریج سخت تر و کم کم
تعداد امتیازاتی را که کودک باید به دست بیاورد تا پاداش مشخصی را
بگیرد اضافه کنید . سپس به تدریج مدت زمانی را که کودک باید به
قانون پایبند باشد افزایش دهید مگر زمانی که دیگر تصمیم دارید
استفاده از جدول را کنار بگذارید.
·
اگر کودک بد رفتاری می کند استفاده از پیامد ها را ادامه دهید.
·
کودک را به دلیل رفتارهای مطلوب ورزشی تحسین کنید.
گام های کلیدی
·
کمک کنید کودکتان از سنین خردسالی هماهنگی عضلانی و حرکتی مناسب به
دست آورد.
·
کودک را تشویق کنید تا ورزش های مختلف را آزمایش کند.
·
سعی کنید هر وقت برایتان امکان داشت در مسابقات و جلسات تمرین کودک
شرکت کنید.
·
اگر می توانید ، نقش فعالی در تیم ورزشی کودک خود به عهده بگیرید.
·
مربی کودکتان را حمایت کنید.
·
در طول بازی و بعد از آن کودک را حمایت و تشویق کنید.
·
بازخورد های منفی را به مربی واگذار کنید.
·
از پیامدهای منطقی برای کنار آمدن با بد رفتاری ، استفاده کنید.
ب:اختلالات رفتاری
قربانی قلدری شدن
قلدری در میان برخی کودکان سن مدرسه ابتدایی پدیده شایعی است . در
میان هر هفت کودک دبستانی یک نفر حداقل هفته ای یک بار مورد قلدری
واقع می شود . بیشتر کودکان ، زمانی را یا قلدری کرده اند یا مورد
قلدری قرار گرفته اند . پسر ها در مقایسه با دختر ها بیشتر مورد
قلدری واقع می شوند یا نسبت به دیگران قلدرانه رفتار می کنند .
قلدری معمولاً جلوی چشم کودکان دیگر ولی دور از چشم بزرگسالان
انجام می شود . قربانی قلدری شدن می تواند یک رویداد آسیب زا باشد
و بر روی اعتماد به نفس کودک و نگرش او نسبت به مدرسه اثر بگذارد.
این راهنما پیشنهاداتی را ارائه می دهد تا به کمک آنها به کودکتان
بیاموزید چگونه با این مشکل کنار بیاید و خودتان نیز بدانید اگر
کودکتان مورد زورگویی قرار گرفت چه کاری انجام بدهید.
قلدری چیست ؟
قلدری یعنی کسی از قدرتش برای برای آسیب زدن ، مسخره کردن یا
ترساندن دیگران استفاده کند تا به هدف خود برسد. طیف این پدیده می
تواند از یک تمسخر کوچک یا تهدید دیگران تا تهاجم بدنی باشد. قلدری
می تواند به اشکال مختلف صورت گیرد :
·
کلامی _ مسخره کردن ، توهین کردن ، لقب بد دادن
·
جسمی _ زدن ، پشت پا گرفتن ، هل دادن ، دعوا کردن
·
ژست گرفتن _ ژست ها با حالت های تهدید کننده در صورت
·
زورگویی _ طلب پول ، ناهار یا انجام کارهای مدرسه
·
کنار گذاشتن _ کسی را از فعالیت ها کنار گذاشتن
·
تلفنی _ آزار دادن از طریق تماس تلفنی
یکی از بدترین انواع قلدری ، زمانی است که چندین کودک تصمیم می
گیرند یک نفر را اذیت کنند.
علل قلدری
قلدری اکثراً در سال های آخر دبستان و سال های اول راهنمایی رخ می
دهد . زمانی که کودکان به دلیل وارد شدن به دوران بلوغ ، تغییرات
جسمی ، اجتماعی و هیجانی خاصی را تجربه می کنند . در این زمان ،
برخی کودکان تاکتیک های قدرت و مزاحمت را امتحان می کنند و برخی
دیگر به دلیل خصوصیات چهره یا جسمی خود مستعد آن هستند .
کودکان ممکن است به این دلیل که دیگران را مورد قلدری قرار دهند که
راه بهتری برای حل مشکلات بلد نیستند و راه معمول رفع مشکل از نظر
آن ها پر خاشگری است.
حتی ممکن است آنها دیده باشند که والدینشان نیز مشکلات را از طریق
دعوا یا پرخاشگر شدن حل می کنند.
سایر کودکان ممکن است به این دلیل قلدری کنند که محبوبیت به دست
آورند یا بتوانند در یک گروه جذب شوند . برخی کودکان از خودشان
بدشان می آید و به بچه های دیگر زور می گویند تا احساس کنند که
قدرت بیشتری دارند.
برخی کودکان ، بیشتر از سایرین احتمال دارد مورد قلدری واقع شوند.
این کودکان اغلب حساس تر ، محتاط تر ، و ساکت تر از کودکان دیگر
هستند . آنها ممکن است نسبت به فرد قلدر طوری واکنش نشان دهند که
او را بیشتر تقویت کند ، مثل ناراحت شدن ، گریه کردن ، تسلیم شدن ،
پول یا ناهار خود را به قلدر دادن . به این ترتیب قلدرها عادت می
کنند آنچه را می خواهند به دست بیاورند و به قلدری نسبت به دیگران
ادامه دهند.
پیامد های قلدری کدامند ؟
شایع ترین واکنش ها نسبت به قلدری ، معذب شدن ، شرم ، ترس از
پذیرفته نشدن و اعتماد به نفس پایین است. کودکانی که اغلب توسط یک
قلدر آزار می شوند ممکن است مضطرب شوند ، حالت تهوع پیدا کنند ، دل
درد داشته باشند ، مشکلات خواب یا کابوس شبانه پیدا کنند ، ممکن
است جایشان را خیس کنند یا از رفتن به جاهایی که قلدری در آن اتفاق
می افتد مثل مدرسه پرهیز نمایند . والدین کودکی که مورد قلدری واقع
شده ممکن است نگران کودکشان بشوند و ندانند که چه کاری باید انجام
دهند ، به خصوص اگر کودکشان نخواهد که مربیان مدرسه یا والدین کودک
زورگو در جریان واقعه قرار گیرند زیرا کودکان می ترسند اگر همه
متوجه موضوع شوند ممکن است صدمه بیشتری از فرد قلدر ببینند.
اگر کودکتان مورد قلدری قرار گرفته چگونه به این موضوع پی می برید
؟
بسیاری از کودکان ( حداقل یک پنجم آنان ) به کسی نمی گویند که مورد
قلدری قرار گرفته اند . با این حال می توان دنبال علائمی گشت که
نشان دهد کودک ، مورد آزار قرار گرفته است. این علائم عبارتند از :
·
خجالت کشیدن در حضور سایر کودکان
·
مشکل در بیان افکارشان
·
اعتماد به نفس پایین یا خود را دست کم گرفتن
·
مضطرب ، ترسو یا ناراحت به نظر رسیدن
·
سعی در دوری از موقعیت های خاص مانند امتناع از رفتن به مدرسه
·
افت عملکرد تحصیلی
·
انزوا ، مثلاً موقع زنگ تفریح هیچ کسی را نداشته باشد که با او
بازی کند.
اگر کودکتان مورد قلدری قرار گرفته چه باید کرد ؟
قلدری به هیچ وجه نباید نادیده انگاشته شود و کودکان را نباید به
حال خود گذاشت تا شخصاً با موضوع قلدری کنار بیایند . بزرگسالان
باید مستقیماً دست به کار شوند . اجازه بدهید کودکتان بداند که شما
چه نقشه ای دارید.
با مسئول مربوطه ، در محلی که قلدری رخ داده صحبت کنید . برخی از
قلدری ها به محض اینکه روسای مدرسه ، کلوپ یا سایر والدین از قضیه
با خبر می شوند کار خود را متوقف می کنند . می توان با فرد قلدر
صحبت کرد ، او را از نزدیک تحت نظر گرفت و به او کمک کرد تا راه
های دیگری برای حل مشکلاتش پیدا کند.
چگونه به کودکتان کمک مي کنيد تا با اين موضوع کنار بيايد ؟
v
به صحبت هاي کودک خود گوش کنيد
اگر شما باخبريد کودکتان مورد قلدري قرار گرفته و يا حدس هايي در
اين مورد مي زنيد ، او را تشويق کنيد تا آنچه را که اتفاق افتاده
دقيقاً توضيح دهد . بپرسيد آيا موضوع قبلاً هم رخ داده و اگر بلي
چند وقت يک بار بوده ؟
v
از کودک بپرسيد که خود او چه کاري انجام داده است
گاهي کودکان روش خاص خودشان را براي کنار آمدن با مشکل انجام مي
دهند. معمولاً آنها يک يا دو بار کاري را آزمايش مي کنند اما چون
قلدري تدوام مي يابد تسليم مي شوند . از او بپرسيد وقتي سعي کرد
قلدري را متوقف کند چه اتفاقي افتاد _
" وقتي آنها به تو گفتند « اوا خواهر » ، تو چه کار کردي ؟ بعد چه
اتفاقي افتاد ؟ "
بچه ها گاهي جواب هاي مبهم مي دهند مثلاً هيچي يا سعي کردم بهشان
محل نگذارم . به کودک کمک کنيد تا اختصاصي تر صحبت کند
_" وقتي مي گويي هيچ کاري نکردي ، بگو دقيقاً چي گفتي يا چه کار
کردي . "
اجرا کردن موقعيت در اينجا مي تواند مفيد باشد _
" خيلي خوب ، فکر کن من آرش هستم . من جلو مي آيم و به تو مي گويم
اوا خواهر و تو را از صف مي اندازم بيرون . تو چه کار مي کني ؟ "
v
آرام بمانيد
کودکاني که مورد تمسخر يا قلدري قرار مي گيرند نياز دارند احساس
کنند که مي توانند با والدينشان در مورد مسئله صحبت کنند. بنابراين
شما بايد آرامش خود را حفظ کنيد . اگر شما واکنش تند نشان بدهيد و
تهديد کنيد که به والدين بچه قلدر يا به مدرسه زنگ مي زنيد کودک
ممکن است حتي از شما بخواهد که اين کار را نکنيد.
ممکن است ديگر راجع به قلدري حرفي نزند . در ضمن فکر نکنيد که تمام
اين مشکل به گردن فرد قلدر است. ممکن است فرزند شما هم کودک قلدر
را مسخره يا تحريک کرده باشد.
v
مشکل را خلاصه کنيد
خلاصه ماجرا حقايق را به هم مرتبط مي کند
_ " بنابراين ، از اول سال تحصيلي ، آرش و اميد تو را در مدرسه
مسخره کرده و از کلمات زشت در مورد تهديد تو استفاده کرده اند ،
موقعي که در صف هستي و داري به کلاس مي روي جلوت پيچيده اند و
تهديدت کرده اند که وقتي مدرسه تعطيل شود تو را کتک مي زنند . اين
باعث شده که تو از رفتن به مدرسه بترسي و در کلاس حالت تهوع داشته
باشي . تا به حال تو چندين بار سعي کرده اي که به آن ها محل نگذاري
اما انگار اين روش باعث شده موضوع بدتر شود . يک بار موضوع را به
معلم گفتي . درسته ؟ "
v
تأييد کنيد که يک مشکل وجود دارد
به کودک بگوييد که قلدري نوعي مشکل است و شما بايد با هم تلاش کنيد
تا به يک راه حل برسيد _
" قرار نيست اين موضوع از اين به بعد ادامه داشته باشد. لازم است
با هم فکر کنيم تا راه حلي براي متوقف کردن آن پيدا کنيم ."
v
دلايل ممکن براي قلدري را توضيح دهيد
اگر کودکان بفهمند موضوع از چه قرار است و چرا مشکل ادامه پيدا
کرده ، بيشتر احتمال دارد که راه حل جديدي براي اين مسئله پيدا
کنند .
بيشتر کودکان مشکل را با اصطلاحات مربوطه به ماهيت خود قلدري توضيح
مي دهند _
" اوه ، اون اصلاً يه قلدره "
يا " اون هميشه دوست داره اينجوري
باشه ، همه از او متنفرند " يا
" اون هميشه باعث دردسره ." اين
روش به حل مسئله کمک نمي کند .
راه مفيد اين است که علل احتمالي ديگري را براي قلدري به کودک
معرفي کنيد _
" بيا فکر کنيم چرا اين اتفاق مي افتد . به نظر مي رسد که کيوان و
سام دوستان زيادي ندارند . وقتي تو را مسخره مي کنند ، آيا بچه هاي
ديگر هم مي خندند و به آنها ملحق مي شوند ؟ شايد آنها اين کار را
مي کنند تا به بقيه بچه ها نشان بدهند که چقدر زرنگ و خشن هستند .
بنابراين ممکن است اين کار را براي جلب توجه انجام دهند يا شايد تو
را انتخاب مي کنند چون کلکشان مي گيرد . به اين ترتيب آنها به چيزي
که مي خواهند مي رسند . يادت باشد تو گفتي که آخرين بار جلوي تو
پريدند که زودتر از تو به مدرسه برسند . شايد کيوان و سام هر بار
به چيزي که خواسته اند رسيده اند و براي همين هم روش خودشان را
ادامه مي دهند . تو چه فکر مي کني ؟"
v
نظر کودک خود را بپرسيد
در آغاز ، بسياري از کودکان نمي دانند چگونه با مشکل مقابله کنند .
آنها ممکن است براي پيدا کردن راه حل نياز به کمک داشته باشند. کار
را به اين صورت آغاز کنيد که از او سوال نسبتاً عمومي بپرسيد _
" تو چطور مي خواهي با اين موضوع مقابله کني ؟ "
يا " اگر کامران و سام دوباره اين
کار را بکنند تو سعي مي کني چه کار کني ؟ "
يک تکه کاغذ برداريد و از کودک بخواهيد هر چقدر مي تواند راه حل
هاي بيشتري براي مسئله مطرح کند . اگر کودکتان چيزي را پيشنهاد مي
کند ،آن را بنويسيد بدون توجه به اين که ممکن است نظرش ناشيانه به
نظر برسد. نگوييد که اين راه به نظرتان خوب يا بد مي رسد. چيزي
بگوييد که مثلاً
_ " خوب ، اين هم يک راهه . بگذار قبل از اين که تصميم بگيريم چه
کاري بکنيم به چند راه ديگر هم فکر کنيم . "
v
پيشنهادهاي خودتان را هم مطرح کنيد
اگر به راه هاي ديگري فکر مي کنيد ، پس از اين که راه حل هاي
کودکتان تمام شد آنها را هم اضافه کنيد. مي توانيد به کودکتان
پيشنهاد بدهيد که :
·
به محض اين که شروع به تمسخر او مي کنند آن را ناديده بگيرد و محل
را ترک کند.
·
با ساير کودکان دوست شود و موقع زنگ تفريح با آنها بازي کند.
·
با قلدر ها مطمئن و قاطع صحبت کند . مثلاً _ مسخره کردن تو مرا
ناراحت نمي کند يا من به حرف هايت گوش نمي دهم .
v
يک راه حل را انتخاب کنيد
وقتي به 10 راه حل رسيديد ، از کودک بپرسيد در مورد هر کدام چه
فکري مي کند . در کنار راه حل هايي که منطقي به نظر مي رسند يک
علامت بزنيد . آنهايي را که به نظر مي رسد به درد نمي خورند خط
بزنيد . به کودک کمک کنيد بهترين راه حل را براي امتحان انتخاب
کند.
گام هاي کليدي
·
دنبال علائمي بگرديد که نشان دهد کودکتان مورد قلدري قرار گرفته
است.
·
کودکتان را به حال خود نگذاريد و مستقيماً دست به کار شويد.
·
با مسئول مربوطه در محلي که قلدري رخ داده صحبت کنيد.
·
به سخنان کودکتان گوش کنيد.
·
از او بپرسيد که خود او چه عکس العملي داشته است.
·
براي حل مشکل اول آرامش خود را حفظ کنيد .
·
نظر کودکتان را در مورد راه حل هاي ممکن بپرسيد.
·
پيشنهاد هاي خودتان را مطرح کنيد و بالاخره يک راه حل انتخاب
نماييد.
ناسزا گويي
اغلب اوقات کودکان کلمات زشتي را ياد مي گيرند و به زبان مي آورند
که مورد پسند والدين و جامعه نيست . گاهي ممکن است برخي کلمات را
والدين خودشان نيز به کار ببرند ولي در عين حال اين والدين هستند
که مشخص مي کنند به کار بردن کدام کلمات مجاز يا غير مجاز است.
توصيه ما به شما کمک مي کند به فرزندتان ياد دهيد کلماتي را به کار
ببرد که از نظر اجتماعي و خانوادگي مجاز باشند.
ناسزا گويي چيست ؟
ناسزا يعني به کار بردن کلمات بي ادبانه و توهين آميز . اين عمل مي
تواند به نوعي بد رفتاري با ديگران محسوب شود يا حاصل طغيان خشم يا
نتيجه ي سرما خوردگي فرد باشد.
چرا کودکان ناسزا مي گويند ؟
نمي توان انتظار داشت که کودکان هرگز ناسزا نگويند . بيشتر کودکان
کلمات زشتي را که از ديگران شنيده اند مورد آزمايش قرار مي دند .
اگر اطرافيان به ناسزا گويي کودک واکنش نشان دهند ، مثلاً بخندند
يا به آن زياد توجه کنند و يا بر عکس جر و بحث کنند که چرا حرف زشت
زده است ، احتمال دارد ناسزاگويي ادامه يابد.
وقتي کودکان با دوستانشان هستند احتمال ناسزاگويي آنها بيشتر مي
شود زيرا برخي کودکان براي اين که خودشان را قوي تر و سر سخت تر
نشان دهند يا بخواهند قلدري کنند و يا ديگران را تهديد کنند ،
ناسزا مي گويند . اگر ناسزا گويي ، کودکان را به خواسته هايشان
برساند ، احتمال ادامه اين روش بيشتر است.
چگونه از ناسزا گويي جلو گيري کنيم
v
خودتان الگوي خوبي باشيد
اگر خودتان کلمات زشت به کار مي بريد نمي توانيد از فرزندتان توقع
داشته باشيد که حرف هاي زشت نزند در مواقعي که مجبوريد عبارت خود
را با گفتن کلماتي نشان دهيد ، کلماتي را به کار ببريد که به
فرزندتان نيز اجازه گفتن آنها را مي دهيد.
v
آگاهانه ، ناديده بگيريد
ناديده گرفتن آگاهانه ، يک ترفند خوب براي موقعي است که کودک براي
اولين بار حرف زشت مي زند. يعني اگر کودکتان ناسزا گفت به روي
خودتان نياوريد ، به اونگاه نکنيد و با او حرف نزنيد . اگر
ناسزاگويي منجر به واکنش از جانب اطرافيان نشود ممکن است متوقف شود
. اما اگر ناسزاگويي زياد است و به يک مشکل تبديل شده توصيه هاي
زير را به کار ببريد.
v
از پيش برنامه ريزي کنيد
والدين قبل از اينکه با کودکشان در مورد نا سزاگويي صحبت کنند ،
بايد انتظارات خود را مشخص سازند . کلماتي را که توهين آميز مي
دانيد يا در مدرسه يا جامعه نامناسب محسوب مي شود مشخص کنيد و به
کودک اجازه ندهيد اين کلمات را به کار ببرد.
v
در مورد اين مشکل با کودک گفتگو کنيد
زماني که هر دو در آرامش هستند با کودک در مورد ناسزاگويي گفتگو
کنيد . مشکل را از ديدگاه خودتان توضيح دهيد
. " اميد جان : من دوست ندارم تو حرف زشت بزني . "
کلماتي را که نامناسب مي دانيد فهرست کنيد و برخي جايگزين هاي
مناسب را نيز براي آنها ارائه دهيد
" ديگر اجازه نداري اين کلمات را بگويي ....... "
( فهرست عبارات نامناسب و غير مجاز ) -
" اگر مجبوري اين طوري صحبت کني ، مي
تواني بگويي ...... " ( کلمات
را براي کودک مطرح کنيد ) .
v
در مورد پيامد ها صحبت کنيد
از پيش تصميم بگيريد که اگر کودکتان ناسزا گفت چه کاري انجام
خواهيد داد . از پيامدهاي مناسب استفاده کنيد مانند محروم شدن از
يک فعاليت لذت بخش يا از دست دادن يک امتياز مثل اجازه انجام بعضي
بازي ها يا تماشاي تلويزيون يا پارک رفتن. از پيش به کودکتان
بگوييد که اگر ناسزا بگويد چه پيامدهايي دريافت خواهد کرد.
v
کودکان را به خاطر استفاده از کلمات مناسب تشويق کنيد
اگر کودکتان در طول روزحرف زشت نزد ، او را تشويق کنيد
–
" متشکرم که امروز کلمات مناسب به کار بردي . "
همچنين مي توانيد با دادن دسر مورد علاقه يا پيشنهاد يک بازي لذت
بخش با مامان يا بابا او را تشويق کنيد.
چگونه با نا سزا گويي کودک مقابله کنيم
v
مشکل و پيامد هاي آن را به کودکتان بگوييد
اگر شنيديد که کودکتان حرف زشت زد به او بگوييد
" کاوه ، تو داري حرف زشت مي زني . ما اينجور کلمات را در خانه به
کار نمي بريم . "
پيامد را به کودکتان بگوييد " چون
حرف زشت زدي امروز اجازه نداري دوچرخه سواري کني ، از اين به بعد
سعي کن مودبانه حرف بزني . "
اگر کودکتان در حالي که با بچه ها ي ديگر بازي مي کرد ناسزا گفت به
او بگوييد بايد براي مدتي کوتاه از بچه ها دور باشد و تنها بازي
کند . مثلاً بگوييد
" زهره تو با ديگران درست صحبت نمي کني ، 10 دقيقه برو و تنها بازي
کن . "
در اين مواقع اعتراضات و شکايات کودک را ناديده بگيريد . با کودک
در مورد جريمه اش بحث و بگو مگو نکنيد . خيلي ساده تنها پيامد مورد
نظر را اجرا کنيد.
به قانون خود وفادار بمانيد و بعد از زمان تعيين شده فعاليت لذت
بخش يا امتياز را به کودک برگردانيد . ممکن است تا زماني که
کودکتان ياد بگيرد که کلمات مناسب را به کار ببرد ، لازم شود که
بارها و بارها پيامدها را اجرا نماييد.
v
اگر مشکل باقي ماند
·
به کودکتان بگوييد که اگر کلمات مناسب به کار ببرد امتياز مي گيرد
. زماني از روز را که ناسزا گويي بيشتر و مشکل ساز است در نظر
بگيريد . مثلاً بين 3 تا 6 بعد ازظهر ، بعد بر اساس اين که کودکتان
چند مرتبه حرف زشت مي زند اين زمان را به زمان هاي کوچک تري تقسيم
کنيد . مثلاً اگر تقريباً هر نيم ساعت يک بار حرف زشت مي زند ،
براي هر نيم ساعتي که کلمات مناسب به کار مي برد يا حرف زشت نمي
زند به او يک امتياز بدهيد.
·
به کودکتان بگوييد که اين امتيازها مي تواند با يک پاداش روزانه يا
يک پاداش بزرگ تر در آخر هفته مبادله شود. تعيين کنيد که کودکتان
براي گرفتن پاداش چه مقدار امتياز لازم دارد و پاداش کار او چه
خواهد بود . به کودکتان بگوييد که اگر به هدف برسد چه چيزي به دست
خواهد آورد.
·
از قبل تعيين کنيد که اگر کودکتان ناسزا گفت چه مي کنيد . همانگونه
که قبلاً توضيح داده شد پيامدها مي تواند شامل از دست دادن يک
فعاليت لذت بخش يا يک امتياز باشد بعضي خانواده ها از يک سيستم
جريمه استفاده مي کنند و هر فردي از خانواده که حرف زشت بزند بايد
مقداري پول در يک گلدان بيندازد . اگر کودکتان پول تو جيبي مي گيرد
مي توانيد از اين روش استفاده کنيد . براي کودکان زير 10 سال مي
توانيد از اتاق خلوت به عنوان پيامد ضروري براي ناسزا گويي استفاده
کنيد. به هر حال از قبل به کودکتان بگوييد که اگر حرف زشت بزند چه
پيامدي دارد.
·
جدولي براي ثبت امتيازها تهيه کنيد ، آن را جايي که ديدنش براي شما
و کودک آسان باشد مثلاً روي در يخچال بچسبانيد.
·
هر بار که کودکتان کلمه مناسب به کار مي برد امتياز او را روي جدول
مشخص کنيد و او را به خاطر استفاده از کلمات مناسب و مجاز تشويق
کنيد.
·
در هر مقطع زماني که کودکتان ناسزاگويي کرد ، براي آن مقطع زماني
به او امتياز ندهيد . مشکل و پيامد آن را به کودکتان بگوييد و
جريمه را همانگونه که قبلاً توضيح داده شد اجرا کنيد.
·
در پايان زمان مقرر امتيازاتي را که کودکتان به دست آورده است حساب
کنيد و اگر به تعدادي رسيد که از قبل به عنوان هدف تعيين کرده
بوديد ، به او پاداش دهيد.
·
اگر تعداد امتيازاتي که کودکتان بدست آورده است به تعدادي که از
قبل به عنوان هدف آن روز تعيين کرده بوديد نرسيد ، به او پاداش
ندهيد . البته يادتان باشد که از او انتقاد هم نکنيد و امتيازاتي
را که به دست آورده است ازاو پس نگيريد.
·
زماني که کودکتان به آساني به هدف تعيين شده مي رسد مي توانيد
پاداش دادن را به تدريج پايان دهيد. براي اين کار ابتدا تعداد
امتيازاتي را که براي کسب پاداش لازم است به تدريج افزايش دهيد .
سپس مدت زماني را که کودک بايد از کلمات مناسب استفاده کند تا
امتياز بگيرد به تدريج افزايش دهيد . اين کارها را تا زماني که
بتوانيد جدول را کنار بگذاريد ، ادامه دهيد.
·
اگر کودک به ناسزا گويي ادامه مي دهد کماکان پيامدهاي آن را اجرا
کنيد.
·
کودکتان را به خاطر استفاده از کلمات مجاز و مناسب تشويق کنيد.
v
نمونه اي از جدول امتياز ها
زهره براي هر نيم ساعتي که از کلمات مناسب استفاده کند يا حرف زشت
نزند يک امتياز مي گيرد.
امتیاز:
دارد
ندارد دارد
اين نکات را به خاطر بسپاريد
گاهي ممکن است در جمع کودکان ، کودکي تعريف کند که ساير کودکان چه
حرف هاي زشتي زده اند . اين مسأله مي تواند به اندازه ي خود ناسزا
گويي مشکل ساز باشد. سعي کنيد تنها بر اساس آنچه خودتان ديده يا
شنيده ايد عمل کنيد. اگر داستان سرايي ادامه داشت ،گوينده را 5
دقيقه از بين کودکان بيرون بفرستيد.
گام هاي کليدي
·
خودتان الگوي خوبي باشيد.
·
اولين مرتبه که کودک حرف زشت زد آگاهانه آن را ناديده بگيريد.
·
کلمات مجاز را تعيين کنيد و به کودکتان ياد بدهيد.
·
اگر کودکتان از کلمه هاي مناسب و مجاز استفاده مي کند او را تشويق
کنيد.
·
اگر شنيديد که کودکتان ناسزا مي گويد فوري وارد عمل شويد.
براي ناسزا گويي ( جريمه ) تعيين کنيد.
دروغگويي
نگرش متفاوت آدم ها و گروه هاي اجتماعي به مسئله دروغگويي براي
کودکان پيچيده و گيج کننده است گاهي اوقات بزرگ تر ها نگفتن حقيقت
يا گفتن دروغ هاي مصلحت آميز را که با هدف آسيب نزدن به عواطف و
احساسات ديگران است مفيد تلقي مي کنند و اغلب در طول روز دروغ هايي
از اين دست مي گويند.
دروغگويي آگاهانه به قصد فريب دادن و گمراه کردن ، گول زدن ، از
راه به در کردن و يا منحرف کردن افکار ديگران صورت مي گيرد.
دروغگويي از اين جهت مشکل آفرين است که اعتماد افراد را نسبت به
هم، کم مي کند. بنابراين اگر کودکان دروغ بگويند اعتماد والدين و
ديگران نسبت به آنان کم مي شود و اگر زماني هم حرف راست بزند ممکن
است کسي حرف آنان را باور نکند . کودکان بايد ياد بگيرند هر اتفاقي
که مي افتد آنها بايد راست بگويند . بهترين زمان برخورد با
دروغگويي در آغاز شکل گيري آن است.
خيالبافي و داستان سرايي ، در ميان کودکان پيش دبستاني بسيار شايع
است. آنها گاهي واقعيت و رويا را در هم مي آميزند و ممکن است
داستان هاي غير واقعي بگويند بدون اينکه عمداً قصد دروغگويي داشته
باشند.
در آغاز سن ورود به دبستان ، کودکان رفته رفته به تفاوت بين حقيقت
و رويا ، پي مي برند و اگر دروغگويي در اين سن ادامه داشته باشد کم
کم به يک پديده مشکل ساز تبديل مي شود.
چرا کودکان دروغ مي گويند ؟
v
دروغگويي کودکان علل مختلفي دارد از جمله :
گاهي اوقات آنها به خاطر ترس از تنبيه دروغ مي گويند مثلاً کارهايي
کرده اند که پدر و مادرشان به آنها اجازه انجام آن را نداده اند .
گاهي هم ممکن است به جاي گفتن حقيقت دروغ بگويند. براي مثال اگر
کودک ببيند که وقتي حقيقت را مي گويد به ناحق سخت تنبيه مي شود
ممکن است ياد بگيرد که براي فرار از تنبيه در آينده دروغ بگويد.
·
بعضي اوقات کودکان دروغ گفتن را از والدين خود يا از کودکان ديگر
ياد مي گيرند.مثلاً وقتي مي بينند که ديگران از دروغ گفتن سود مي
برند يا به کمک آن امتيازي کسب مي کنند از آنها تقليد مي کنند.
·
ممکن است به خاطر تأييد و توجهي که از دوستانشان مي گيرند يا به
خاطر کارهاي بدي که به تنهايي يا به همراه ديگران انجام داده اند
دروغ بگويند.
·
گاهي ممکن است فکر کنند اگر حقيقت را بگويند ديگران باور نمي کنند
در نتيجه داستانهايي سر هم مي کنند تا خودشان را در نظر سايرين ،
قابل قبولتر جلوه دهند. بنابراين اگر کودکتان حقيقتي را بگويد و
شما باور نکرده و به او اطمينان نکنيد به اين ترتيب به او ياد مي
دهيد که دروغ بگويد.
·
بچه هاي در سن دبستان معمولاً خودشان را لو مي دهند چون وقتي دروغ
مي گويند لبخند مي زنند و يا مشخص است که داستان هايشان نمي تواند
واقعي باشد براي مثال وقتي از آنها خواسته مي شود توضيح بدهند که
" اين 1000 تومان را از کجا آورده اي ؟ "
ممکن است داستان هاي عجيبي سر هم کننند مثلاً بگويند از دوستم
گرفتم تا برايش کتاب بخرم.
چگونه مي توان از دروغگويي جلوگيري کرد ؟
v
در مورد مشکل با کودکتان گفتگو کنيد
در کمال آرامش براي او توضيح دهيد که دروغگويي عمل بسيار بدي است.
اين گفتگو نبايد بلافاصله بعد از اينکه او دروغ گفت انجام شود .
مطمئن شويد فرزندتان مي فهمد که دروغگويي يعني : " گفتن چيزي که
حقيقت ندارد ، از روي قصد و آگاهي ". به او بگوييد چگونه دروغ گفتن
او روي شما تأثير مي گذارد و چرا فکر مي کنيد اين مطلب در آينده
مشکل ساز خواهد شد. بنابراين از او بخواهيد که ديگر دروغ نگويد.
" سارا جان ببين : وقتي تو دروغ ميگي من خيلي عصباني مي شم .
اونوقت حتي اگر راست هم بگي براي من سخته که باور کنم. اگر همينطور
به دروغ گفتن ادامه بدي اعتماد همه نسبت به تو کم ميشه ".
v
نظر او را هم بپرسيد
اگر از کودکتان سوال کنيد که چه نيازي به دروغگويي احساس مي کند ،
بسياري از آنها حرفي براي گفتن ندارند. عده اي ديگر نيز دليل تراشي
مي کنند يا سعي دارند با توضيحات خودشان شما را قانع سازند . با او
صحبت کنيد و خيلي ساده به او بگوييد که مي خواهيد از اين پس حقيقت
را بگويد.
v
راجع به پيامد دروغ گفتن صحبت کنيد
از قبل مشخص کنيد که وقتي دروغ بگويد با چه پيامدهايي رو به رو
خواهد شد و نتيجه اش چه خواهد بود . به عنوان مثال فرصت تماشاي
تلويزيون يا بازي با دوستانش را از دست خواهد داد.
فرزندتان را تشويق کنيد تا راست بگويد
v
به او فرصت بدهيد
گاهي راجع به تکاليفي که به عهده اش گذاشته ايد از او سوال کنيد
" اتاقت را تميز کردي ؟ " " اسباب بازي هايت را جمع کردي ؟ "
به اين ترتيب فرصت دروغ گفتن را ز او مي گيريد.
v
وقتي راست مي گويد به او جايزه بدهيد
اگر کودکتان راست گفت او را تشويق کنيد ، حتي با يک تشکر کوچک
" از اينکه راستش را گفتي ممنونم ".
گاهي اوقات لازم مي شود که جايزه اي هم برايش در نظر بگيريد . اين
مهم است که بداند براي گفتن حقيقت اين جايزه را دريافت کرده است.
با دروغگويي چگونه برخورد کنيم ؟
اغلب موارد ممکن است نتوانيد ثابت کنيد که کودکتان دروغ مي گويد.
بنابراين به او بگوييد اگر دروغ گفته باشد چه پيامدي برايش به
همراه دارد. ولي اگر اطمينان داريد فرزندتان حقيقت را نمي گويد
منتظر نشويد دليل بياوريد به او بگوييد
" تو راست نگفتي چون هنوز اتاقت را مرتب نکرده اي ، بنابراين امشب
از تلويزيون خبري نيست ".
ديگر هيچ توضيح اضافه اي را هم نپذيريد، بحث و گفتگو هم نکنيد و به
اعتراضات او هم اعتنا نداشته باشيد.
هميشه اول تکليف دروغگويي را روشن کنيد ، سپس به حادثه اي که منجر
به دروغ گويي شده بپردازيد و براي هر کدام جريمه جداگانه اي در
نظر بگيريد .ظرف شکسته اي که مدتي است دنبالش مي گرديد در اتاق
کودکتان پيدا مي شود و شما حدس مي زنيد که او درباره ي اين اتفاق
به شما دروغ گفته . يک جريمه براي دروغگويي در نظر بگيريد ، مانند
تماشا نکردن تلويزيون ، سپس جريمه ديگري براي شکستن ظرف مثلاً
مقداري از پول هفتگي اش را براي تعمير آن کسر کنيد . به قرار داد
خود پايبند باشيد و متناسب با عمل انجام شده تنبيهي در نظر بگيريد.
براي دروغ هاي کوچک تنبيه کوچک تر و براي دروغ هاي بزرگ تر تنبيه
بزرگ تري اعمال کنيد.
اگر دروغگويي ادامه داشت چه بايد کرد ؟
معمولاً مدت زيادي طول مي کشد تا کودک راست گويي را ياد بگيرد و
دروغگويي را کنار بگذارد . شايد تهيه يک توافق بتواند در اين راه
به شما کمک کند . ( به مثال نگاه کنيد)
توافق نامه
من ........................... قبول مي کنم که راست بگويم
ما............................. قبول مي کنيم که اگر .........
راست گفت به او جايزه بدهيم.
پاداش ( جايزه )
براي هر روز که او حقيقت را بگويد مي تواند 1 امتياز کسب کند و اگر
او بعد از 2 هفته 10 امتياز بگيرد به عنوان پاداش کتاب يا اسباب
بازي مورد علاقه اش را تهيه خواهيم کرد.
v
تنبيه ها
اگر در طول 2 هفته ، امتياز اوبه 10 نرسد براي يک هفته از تماشاي
برنامه تلويزيوني مورد علاقه اش محروم خواهد شد.
v
امضاء
نام کودک ................... تاريخ
نام پدر ......................... تاريخ
نام مادر........................تاريخ
·
براي فرزندتان توضيح دهيد که مي تواند با هر بار که حقيقت را مي
گويد يک امتياز بگيرد.
·
اين امتيازات در پايان روز به جايزه اي خاص ( که تعيين مي کنيد )
تبديل مي شود. همينطور جوايز روزانه تبديل به جايزه هفتگي مي شود .
دقيقاً مشخص کنيد که چقدر بايد راست بگويد تا يک امتياز بگيرد و
چند امتياز بايد بگيرد تا جايزه بزرگ آخر هفته را دريافت کند و آن
جايزه چه خواهد بود.
·
عواقب دروغگويي را هم دقيقاً مشخص کنيد . حتماً بايد راجع به نتايج
دروغگويي از قبل توضيح بدهيد . مثلاً اگر فرزندتان پول تو جيبي
دريافت مي کند تنبيهي که اعمال مي کنيد مي تواند به اين صورت باشد
" اگر دورغ بگويي تا يک هفته از پول تو جيبي خبري نيست ".
شايد بهتر باشد از او بپرسيد اگر دروغ گفت خودش چه تنبيهي را براي
خودش در نظر مي گيرد.
·
جدولي تنظيم کنيد تا امتيازات گرفته شده در آن ثبت شود و آن را در
جايي قرار بدهيد که ديدنش براي شما و فرزندتان راحت باشد مثلاً روي
در يخچال.
·
هر روز که کودکتان راست مي گويد يک علامت در جدول بزنيد . براي هر
بار راستگويي ، او را تشويق کنيد و براي هر چند علامت يک جايزه
ويژه در نظر بگيريد.
·
اگر شک داريد که او دروغ مي گويد براي مدت زمان مشخصي هيچ امتيازي
به او ندهيد . براي او توضيح دهيد که چرا امتياز نگرفته و چرا از
جايزه خبري نيست.
·
اگر توافق کرديد که در پايان هفته در صورت گرفتن امتيازات مشخص به
او جايزه مي دهيد، حتماً راس موعد مقرر اين کار را بکنيد.
·
اگر او نتوانست امتياز لازم را کسب کند با آرامش توضيح دهيد که از
جايزه خبري نيست اما از او انتقاد نکنيد.
به تدريج که او به راستگويي عادت کرد امتيازات را کاهش و زمان مورد
توافق براي دريافت جايزه را افزايش دهيد.
گام هاي کليدي
·
با کودکتان راجع به زشت بودن دروغگويي صحبت کنيد و توضيح دهيد که
دروغگويي اعتماد افراد را نسبت به هم کم مي کند.
·
از او بخواهيد به هيچ وجه دروغ نگويد.
·
او را تشويق کنيد تا راست بگويد.
به او بگوييد
اگر دروغ بگويد با چه پيامدي رو به رو مي شود.
اگر اطمينان
داريد دروغ مي گويد ، فوراً دست به کار شويد.
براي دروغ
گفتن جريمه و تنبيه مشخصي در نظر بگيريد.
دزدي
بسياري از
والدين با مشکل گم شدن پول يا ساير اشياء منزل ، رو به رو مي شوند
يا متوجه مي شوند که کودکشان چيزهايي را به خانه آورده که مال خودش
نيست. گرچه برخي از کودکان ممکن است يکي دو بار دست به اين کار زده
باشند ولي در اکثر آنان الگوي دائمي دزدي شکل نمي گيرد. کودکان
خردسال معمولاً مفهوم دزدي را متوجه نمي شوند ، يا تفاوت آن را با
قرض کردن چيزي يا بي اجازه برداشتن آن را تشخيص نمي دهند . ولي
زماني که به مدرسه ابتدايي مي روند اين ظرفيت را پيدا مي کنند که
مفهوم مالکيت را درک کنند و بفهمند که برداشتن چيزي که به آنها
تعلق ندارد اشتباه است.
وقتي کودکان
به دزدي ادامه مي دهند براي والدين بسيار مشکل است که به آنها
اعتماد کنند . در اين بخش توصيه هايي به شما ارائه مي شود تا به
کودکتان بياموزيد که هميشه راستگو و مورد اعتماد باشد و قبل از
اينکه چيزي را بردارد در مورد آن سوال کند.
چرا کودکان دزدي مي کنند ؟
دزدي برخي کودکان به اين دليل است که چيزي را که دوست دارند و مي
خواهند ، مي بينند و ديگر طاقت نمي آورند که صبر کنند.
دليل ديگر دزدي آن است که مي بينند دوستشان دزدي مي کند وآنان هم
تشويق به دزدي مي شوند تا به اين ترتيب در گروه همسالان خود
پذيرفته شوند، جرأت خود را نشان بدهند و توجه ديگران ، به ويژه
دوستان خود را جلب کنند.
احتمال دزدي پول توسط کودکان وقتي بيشتر است که پول در خانه ولو
باشد. يا کودکان مدت زمان زيادي را در خانه يا بيرون از خانه بدون
نظارت بگذرانند و والدين از کار آنان بي خبر باشند.
از آنجا که کشف دزدي مشکل است ، زياد اتفاق مي افتد که کودکان دزدي
مي کنند و مچشان هم گرفته نمي شود . بسياري از کودکان که دست به
دزدي مي زنند به دزدي اقرار نمي کنند.
وقتي از آنان در مورد شي مذکور پرسش مي شود ، ممکن است ادعا کنند
شي را که به خانه آورده اند قرض گرفته اند يا پيدا کرده اند ،
والدين نيز ممکن است در مورد اين عمل واکنشي نشان ندهند مگر اينکه
احساس کنند مي توانند ثابت کنند که دزدي کار فرزندشان است . حتي
وقتي که کودکان لو مي روند، پيامد هاي اين کارشان ممکن است بعد از
مدت طولاني صورت بگيرد. مسلماً اگر پيامدي وجود نداشته باشد يا با
تأخير زياد انجام شود ، احتمال تداوم دزدي بيشتر خواهد بود.
گاهي کودکان که دزدي مي کنند مشکلات ديگري مانند پرخاشگري ،
دروغگويي يا نا فرماني هم دارند و ممکن است با ساير کودکان خوب
کنار نيايند و اعتماد به نفس پاييني داشته باشند. مشکلات يادگيري و
ناسازگاري در مدرسه نيز در اين کودکان گزارش مي شود . که در اين
صورت بايد از متخصصين کمک بگيريد.
وظايف والدين چيست ؟
v
مراقب پول خودتان باشيد
مطمئن باشيد که مي دانيد دقيقاً چقدر پول درخانه داريد . يک فکر
خوب اين است که پولتان را در جاي امني نگه داريد.
v
يک سيستم پول توجيبي برقرار کنيد
اجازه بدهيد کودکتان با انجام وظايف مقرر ، پول تو جيبي به دست
بياورد . او مي تواند برخي از چيزهايي را که دوست دارد با پولي که
به دست آورده بخرد.
v
کودکتان را در فعاليت هاي ديگر درگير کنيد
کودکتان را تشويق کنيد يک بازي يا سر گرمي داشته باشد . برخي
کودکاني که دزدي مي کنند در زمان هاي فراغت غير از تماشاي تلويزيون
کار ديگري ندارند انجام بدهند . فعاليت هايي را تشويق کنيد که با
نظارت بزرگسالان انجام مي گيرد. اين فعاليت ها مي توانند شامل
يادگيري يک ورزش جديد يا شرکت در يک برنامه هنري باشد.
چگونه مي توانيد کودکتان را از دزدي کردن نهي کنيد ؟
v
مشکل را با خود کودک درميان بگذاريد
زماني که همگي آرامش داريد ، به کودکتان توضيح دهيد که دزدي کاري
غلط و غير قانوني است. اين صحبت نبايد درست زماني اتفاق بيفتد که
کودک چيزي را دزديده است. مطمئن باشيد کودکتان مي فهمد که دزدي
يعني برداشتن بي اجازه چيزي که به او تعلق ندارد. به او بگوييد مي
خواهيد اين کار را فوراً متوقف کند.
دزدي معمولاً منجر به از دست رفتن اعتماد ميان والدين و کودکانشان
مي شود.
مختصر و آرام به او بگوييد که چگونه دزدي روي شما اثر مي گذارد و
چرا شما فکر مي کنيد اين کار اشتباه است _
" کامران ، وقتي تو دزدي مي کني من عصباني و نا اميد مي شوم . اين
کار باعث مي شود من به سختي به تو اعتماد کنم در مورد هر چيزي که
تو داري بايد بررسي کنم که آن را از کجا آورده اي . "
v
نظر کودک خود را بخواهيد
از کودک خودتان بپرسيد چرا اين احساس را دارد که بايد دزدي کند .
بسياري از کودکان چيزي براي گفتن ندارند. بقيه سعي در عذرخواهي
دارند يا ديگران را سرزنش مي کنند. از درگير شدن در اين جرو بحث با
کودک که " بلي ، اما ....."پرهيز کنيد. به سادگي به او بگوييد که
شما مي خواهيد از اين به بعد دست از دزدي بردارد.
v
در مورد پيامد ها صحبت کنيد
اگر شک کرده ايد که کودکتان چيزي را نديده است از قبل تصميم بگيريد
مي خواهيد چه کاري انجام دهيد. اولين پيامد اين است که کودک چيزي
را برنداشته ، اگر هنوز آن را دارد به صاحبش برگرداند. اين کار با
همراهي يکي از والدين به صاحب فروشگاه يا دوست مدرسه اي کودک انجام
مي شود. اگر امکان بازگشت شئي وجود ندارد ، کودکتان اگر پول تو
جيبي مي گيرد بايد پول آن را پرداخت کند يا براي پرداخت پول آن ،
تکاليفي را انجام دهد. اگر کودکتان آنچه را که برداشته بر مي
گرداند، از او تشکر کنيد.
در مورد پيامد ديگري براي دزدي ، تصميم گيري کنيد. پيامدهاي مناسب
مي توانند شامل محروميت از يک فعاليت يا امتياز مانند بيرون رفتن
با دوستان ، تماشاي تلويزيون يا بازي ها و فعاليت هاي خاصي باشد .
به کودکتان بگوييد اگر شک کنيد که او چيزي را دزديده چه پيامد هايي
را به کار خواهيد برد.
چگونه مي توانيد کودکتان را به راستگويي و قابل اعتماد بودن تشويق
نمائيد ؟
v
قوانين را توضيح دهيد
اين مسئوليت ا به عهده کودکتان بگذاريد که نشان دهد صداقت دارد ،
نه اين که شما مسئول باشيد ثابت کنيد که او دزدي کرده است. يک
قانون کوتاه مدت وضع کنيد که کودک اجازه دارد فقط چيزهاي متعلق به
خودش را به خانه بياورد . يعني اجازه نداشته باشد چيزي را از کسي
قرض بگيرد يا چيزي را براي دوستانش پيش خودش نگه دارد . اگر کودک
فقط اجازه داشته باشد وسايل شخصي خود را به خانه بياورد ، شما مي
توانيد متوجه شويد اگر چيز جديدي دزديده شده و همراه وسايل اوست ،
عکس العمل نشان دهيد .
اين قانون را بايد تا زماني ادامه دهيد که به مدت سه ماه هيچ نوع
دزدي صورت نگرفته باشد . مطمئن شويد کودکتان فهميده که بايد ثابت
کند قابل اعتماد است.
v
به او فرصت بدهيد
با دادن فرصت به کودک براي نشان دادن صداقت و قابليت اعتماد خود به
او کمک کنيد بياموزيد که در برابر وسوسه دزديدن ، مقاومت کند.
براي مثال به او اجازه دهيد براي خريد به فروشگاه برود و مبلغي
بيشتر از قيمت کالاهاي مورد نياز ، به او پول بدهيد.
راه ديگر براي کمک کردن به کودک براي يادگيري مقاومت در برابر
وسوسه دزدي ، آزمايش صداقت است. به کودک بگوييد شما قصد داريد
امتحان صداقت انجام دهيد اما زمان يا مکان آن را اعلام نکنيد . به
او کمک کنيد ياد بگيرد اگر براي دزدي وسوسه شد چه کاري انجام بدهد
. سعي کنيد مقدار کمي پول را در جايي قرار دهيد که مي دانيد کودک
آن را مي بيند.
v
کودکتان را به خاطر راستگويي و قابل اعتماد بودن تحسين کنيد
اگر کودک مقدار درست باقي مانده پول را به شما بر مي گرداند ، او
را به خاطر صداقت و قابل اعتماد بودنش تحسين کنيد. در ضمن مي
توانيد با دادن يک جايزه مثل انتخاب يک نوار ويدئويي يا اينکه
اجازه داشته باشد دوستش را براي بازي به خانه بياورد ، به او پاداش
بدهيد.
چگونه بايد با دزدي کردن کودکتان برخورد کنيد ؟
v
بر
اساس شک خود عمل کنيد
اگر متوجه مي شويد پول يا اشياء ديگري گم شده اند يا چيزي در وسايل
کودک پيدا مي کنيد که مال او نيست ، فوراً دست به کار شويد . منتظر
مدرک نشويد چون هميشه نمي توان ثابت کرد که کودک دزدي کرده است.
v
موضوع و پيامد آن را به کودک بگوييد
موضوع را با کودک در ميان بگذاريد _
" من امروز 5000 تومان در کيفم داشتم اما حالا نيست تا اين لحظه
فقط من و تو که در اين خانه بوده ايم ".
از او نخواهيد اقرار کند چون در اين صورت ممکن است دروغ بگويد.
به کودک بگوييد اگر هنوز چيزي را که برداشته است ، دارد آن را
برگرداند . صرف نظر از اين که کودک شي ء دزدي را بر مي گرداند ،
مشکل را به او بگوييد _
" آرش ، تو مي داني که نبايد بدون اجازه پول برداري ، اين يعني
دزدي "
_ و پيامد _
" امروز اجازه نداري با کامپيوتر بازي کني . "
به اعتراض ها و ادعاي بي گناهي او توجه نکنيد . در مورد موضوع با
کودک وارد جرو بحث نشويد . فقط پيامدها را اجرا کنيد. شايد اين کار
خشن به نظر برسد ، اما در غير اين صورت کودک اجازه پيدا مي کند
دزدي را ادامه دهد که اين کار مشکل بيشتري به همراه خواهد داشت.
به توافق خود پايبند باشيد و در زمان مقرر فعاليت يا امتياز مربوطه
را به او باز گردانيد . ممکن است لازم شود يک پيامد را بارها
استفاده کنيد تا وقتي که کودک ياد بگيرد صادق و قابل اعتماد باشد.
اگر دزدي ادامه داشت چه بايد کرد ؟
اگر دزدي در منزل هميشگي است يا بيرون از خانه هم رخ مي دهد ،
آماده باشيد تا موضوع و روش مقابله با آن را با تمام کساني که دزدي
کودک با آنها ارتباط پيدا مي کند در ميان بگذاريد . اين افراد
بستگان ، آموزگاران و حتي صاحب فروشگاه محله مي توانند باشند تا از
نزديک مراقب کودک شما باشند. مدتي طول مي کشد تا کودکان ياد بگيرند
در برابر وسوسه دزدي مقاومت کنند. اغلب اوقات بستن يک قرارداد (
تفاهم نامه ) با کودک کمک کننده است ( مثال را ببينيد ).
قرارداد صداقت و اعتماد
من ................... براي مدت 4 هفته از سوم خرداد با شرايط زير
موافقت مي کنم :
1.
من هر روز تا ساعت 4 از مدرسه به خانه بر مي گردم.
2.
من از مدرسه مستقيم به خانه مي آيم و در روزهاي مدرسه به مرکز خريد
نزديک نمي شوم.
3.
من چيزي را که مال خودم نيست از والدين يا اشخاص ديگر بر نمي دارم،
که مي تواند شامل پول و يا هر چيز ديگر شود.
ما................. با موارد زير موافقيم :
1.
يکي از ما در روزهاي مدرسه بايد تا ساعت 4 به خانه برسيم که از
مريم استقبال کنيم .
2.
ما هر روز در دسترس مريم هستيم تا در موارد لزوم براي انجام تکاليف
به او کمک کنيم .
3.
ما بايد به خاطر رعايت شرايط اين قرارداد به مريم پاداش بدهيم. (
پاداش ) هر روزي که مريم اين شرايط را رعايت کند ، مي تواند 1000
تومان بيشتر از پول تو جيبي روزانه دريافت کند.
v
(پيامد ها / جريمه ها )
اگر مريم شروط يک يا دوي اين قرارداد را رعايت نکند ، براي هر
قانون زير پا گذاشته شده 1000 تومان جريمه مي شود . اگر قانون
شماره 3 را بشکند ، تمام امتيازهاي به دست آورده تا آن تاريخ را از
دست خواهد داد و تا 3 روز امتياز نخواهد گرفت.
امضا و نام
کودک
تاريخ
امضا و نام
والدين
تاريخ
ساير راه کارها
·
به کودک توضيح دهيد اگر راست بگويد و اعتماد شما را جلب کند مي
تواند امتياز بگيرد.
·
به کودک خود بگوييد امتيازات را مي تواند به يک پاداش روزانه يا يک
پاداش بزرگ تر در پايان هفته تبديل کند . تصميم بگيريد کودک چه مدت
بايد صادق باشد تا يک امتياز به دست آورد ، چند امتياز بايد داشته
باشد تا به يک پاداش برسد ، و پاداش او چه خواهد بود . به کودک خود
بگوييد اگر به هدف مقرر برسد چه چيزي را به دست مي آورد.
·
تصميم بگيريد وقتي حدس مي زنيد که کودکتان چيزي را دزديده چه کار
خواهيد کرد . اولين پيامد اين است که اگر کودک هنوز شيء دزدي را
دارد آن را به صاحبش برگرداند ، پيامد هاي اضافي مي تواند شامل حذف
يک فعاليت يا امتياز باشد همانطور که قبلاً شرح داده شد يا اگر
کودکتان پول تو جيبي دريافت مي کند ، پيامد مي تواند يک جريمه مالي
باشد در مورد کودک زير 10 سال مي توانيد هر بار که چيزي را مي دزدد
به عنوان يک پيامد فوري از اتاق خلوت استفاده کنيد . به کودکتان
بگوييد اگر دزدي کند از چه پيامد هايي استفاده مي کنيد.
·
يک قرارداد کتبي بنويسيد تا شما و کودکتان امضا کنيد. قرارداد يک
توافق است که اعلام مي کند از کودک شما انتظار مي رود چه کارهايي
انجام دهد و چه پاداش ها و پيامد هايي به دنبال آن اعمال مي شود.
·
يک جدول درست کنيد تا امتيازات به دست آمده را ثبت کنيد . جدول را
جايي بچسبانيد که ديدنش براي شما و کودکتان آسان باشد ، مثل در
يخچال .
·
هر روزي که کودکتان دزدي نمي کد ، امتيازات را روي جدول بزنيد .
کودکتان را به خاطر صداقت و قابل اعتماد بودن تحسين کنيد.
·
اگر مشکوک مي شويد که کودک چيزي را دزديده است ، مدت زماني به او
امتياز ندهيد. به کودکتان مشکل و پيامد آن را بگوييد
_ " مريم ، فکر مي کنم تو براي اين مجله پول پرداخت نکرده اي ،
اينکار دزدي است . ما همين الان به فروشگاه مي رويم ، و تو آن را
پس مي دهي ، اين هفته هم اجازه نداري با برادرت به سينما بروي . "
پيامد ها را همانطور که قبلاً توصيف شد به کار ببريد.
·
در پايان مدت مورد توافق ، تعداد امتيازاتي را که کودک به دست
آورده حساب کنيد . اگر او به هدف رسيده است ، پاداشش را بدهيد.
·
اگر کودک به هدف نرسيده ، به او پاداش ندهيد ، ولي امتيازهاي به
دست آورده را هم از او پس نگيريد.
·
وقتي کودک بيرون است در هفته يکي دو بار اتاقش را بررسي کنيد .
دنبال پول يا وسايلي بگرديد که شما پولشان را پرداخت نکرده ايد و
به کودکتان هم پولي براي خريد آنها نداده ايد . اين کار ممکن است
دخالت به نظر برسد ، اما شما بايد مطمئن شويد که کودکتان صداقت
دارد.
·
وقتي کودک خيلي راحت به هدف مي رسد ، شرايطي براي رسيدن به
امتيازات را سخت تر کنيد. يعني تدريجاً تعداد امتيازاتي که کودک
بايد کسب کند تا جايزه بگيرد را افزايش دهيد . سپس به تدريج مدتي
را که کودک شما نبايد دزدي کند تا به پاداش برسد را زياد کنيد ،
اين کار را تا وقتي ادامه دهيد که بتوانيد قرارداد و جدول را کنار
بگذاريد.
·
اگر هنوز به کودک مشکوک هستيد که دزدي مي کند او را زير نظر بگيريد
و پيامد ها را به کار ببنديد.
·
تحسين کودک را به دليل صداقت و قابليت اعتماد بودنش ادامه دهيد.
·
براي اطمينان از اين که کودکتان نشان دهد راستگو و قابل اعتماد است
، حداقل بايد 3 ماه دزدي رخ نداده باشد. در اين هنگام ، مي توانيد
يک شام خانوادگي مخصوص يا يک گردش بيرون از منزل را ترتيب بدهيد و
موفقيت کودکتان را براي رسيدن به هدف مورد نظر جشن بگيريد.
·
اگر مشکل باز هم ادامه يافت از يک متخصص کمک بگيريد.
گام هاي کليدي
·
بر کودک نظارت داشته باشيد و او را در فعاليت هايي که با نظارت
بزرگسالان صورت مي گيرد مشغول کنيد .
·
اجازه دهيد کودک به خاطر انجام وظايف پول تو جيبي بگيرد و تشويقش
کنيد که آنها را پس انداز کند.
·
براي کودک توضيح دهيد دزدي چيست و چرا مشکل به حساب مي آيد.
·
به کودک بگوييد که بايد دزدي را کنار بگذارد.
·
در مورد پيامد ها ي دزدي صحبت کنيد.
·
به کودک فرصت بدهيد تا نشان دهد که قابل اعتماد است.
·
کودک را به خاطر صداقت و قابل اعتماد بودن تحسين کنيد.
·
اگر حدس مي زنيد کودک دزدي کرده است فوراً دست به کار شويد.
·
به کودک بگوييد چيزي را که دزديده برگرداند و پيامدي را براي عمل
ناپسندي که انجام داده اجرا کنيد.