پروفسور محمد حسین سلطان زاده

استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

متخصص کودکان و نوزادان

طی دوره بالینی عفونی از میوکلینیک امریکا

www.professorsoltanzadeh.com

 

پروبايوتيك‌هاي تك سويه يا چند سويه‌اي؟

 

Peter Cartwright مطالعات انجام شده را مرور مي‌كند تا دريابد كه كداميك بهترين كارآيي را دارد. عموماً چنین پذيرفته شده است كه فرآورده‌هاي پروبايوتيكي كه با هدف سودمندي در بيش از يك زمینه تهيه مي‌شوند، احتمالاً اگر چند سويه‌اي باشند از تك سويه‌اي ها مؤثرتر خواهند بود.  نتيجه‌اي كه در دیدار گروهي از كارشناسان گرفته شد اين بود كه سويه‌هاي متفاوت مي توانند روي بيماري هاي متفاوت تأثير بگذارند و همچنين مي‌توانند در تركيب با يكديگر در يك فرآورده  قرار گيرند.  با اين وجود، پژوهش‌هاي منتشرشده كه به طور خاص اين باور را آزموده باشند، كمتر بوده و يا اصلاً نبوده‌اند. اين امر به دو دليل بوده است:

1.       بررسي يك فرآورده چند سويه‌اي نسبت به يك نوع تك سويه‌اي پيچيده‌تر و پرهزينه تر مي باشد.

2.       بيشترين مطالعات باليني به وسیله شركت‌هايي سرمایه گذاری شده اند كه تنها يك سويه خاص مورد توجهشان بوده است.

 

Timmermanو همكارانش با بررسي دقيق پژوهش هاي منتشرشده و يافتن مطالعاتي كه پروبايوتيك‌هاي يك سویه را با چند سويه‌اي ها مقايسه كرده‌اند، اين محدوديت‌ها را به کناری نهاده‌اند.

Timmermanو همكارانش سه نوع فرآورده پروبايوتيكي استفاده شده در اين پژوهش را چنین تعريف کردند:

·         تك سويه‌اي:  داراي يك سويه از يك گونه مشخص

·         چند سويه‌اي: داراي بيش از يك سويه از يك گونه يكسان ويا نزديك به یکدیگر مانند Lactobacillus acidophilus وLactobacillus casei 

·         چندگونه اي:  داراي سويه‌هايي از گونه‌هاي متفاوت پروبايوتيكي كه متعلق به يك و يا ترجيحاً بيش از يك خانواده هستند. ( مانند L.acidophilus ، Bifidobacterium longum و Entercoccus faecium و Lactococcus Lactis)

 

مطالعات مقايسه‌اي:

1)      Zoppi و همكاران،  كارآيي 6  فرآورده  تجاري  پروبايوتيكي در دسترس را،  در خنثی کردن  اثرات  منفی يك  آنتي‌بيوتيك روي  ميكروفلور  دستگاه گوارش كودكان،  بررسي كردند. 3  فرآورده  از  اين  پروبيوتيك‌ها  تك سويه اي  بودند: Saccharomyces  boulardi و E.faecium وLactobacillus rhamnosus  

 

 

 

از سه فرآوردة پروبيوتيكي ديگر، يكي چند سويه‌اي (داراي 3 لاكتوباسيلي: bifidus.L و L.acidophilus و L.rhamnosus) و دوتاي ديگر چند گونه‌اي بودند. يكي از اين فرآورده‌هاي چند گونه‌اي حاوي دو گونه Bifidobacterium bifidum) وL.acidophilus) و ديگري حاوي تعداد زيادي سویه  از 9گونه پروبایوتیک بود.

روی هم رفته 51 كودك، آنتي‌بيوتيك ceftriaxone را به تنهايي و يا همراه با يكي از پروبايوتيك‌هايي كه در بالا گفته شد، دريافت كردند.  S.boulardiهيچ تغييري در ميكروفلور ايجاد نكرد. E.faecium نتوانست آشفتگی فلور میکروبی دستگاه گوارش را بهبود بخشد. L.rhamnnosus سبب تغييرات مطلوبي در ميكروفلور شد اما اين تغييرات نسبت به تأثيرات درمان با چند سويه‌اي‌ها كمتر قابل توجه بود. درميان پروبايوتيك‌هاي چند سويه‌/گونه‌اي، تنها دو تركيب چندگونه‌اي، به گونه ای چشمگیر، با افزايش تعداد دفعات مدفوع در روز براثر استفاده آنتي‌بيوتيك، مقابله كردند.  تنها دو پروبايوتيك كه هردو تركيبات چند گونه‌اي داشتند، توانستند سبب كاهش معني‌دار آماري در pH شوند.  اين را مي‌توان يك تأثير مثبت ارزيابي كرد چرا كه محيط اسيدي، رشد باكتري هاي پاتوژن را سركوب مي‌كند.

 

2)      Perdigon و همكاران، اثر حفاظتي شيرتخمير شده با L.acidophilus يا L.casei و يا تركيبي از اين دو سويه را در موش هايي كه درگير Salmonella typhimurium بودند، بررسي كردند.

شيرهايي كه تنها با يك سويه تخميرشده بودند، نتوانستند مقاومت به S.typhimurium را افزايش دهند و تنها شير تخميرشده چند سويه‌اي، در پيشگيري از كلونيزاسيون  S.typhimuriumدر كبد و طحال، مؤثر بود. 21 روز پس از تزريق سالمونلا به موش ها، تمام آنهايي كه پروبايوتيك چند سويه‌اي دريافت كرده بودند، زنده بودند.  اين در حالي بود كه تنها يك پنجم موش هايي كه پروبايوتيك تك سويه‌اي گرفته بودند، زنده مانده بودند.  گروه كنترل موش هايي بودند كه هيچ پروبايوتيكي دريافت نكرده بودند كه تنها يك پنجم آنها زنده مانده بودند و اين نسبت با گروه موش هاي دريافت‌كننده يك سويه پروبايوتيك، يكسان بود.

 

3)      Paubert-Braquet و همكاران، از موشهايي كه با S.typhimurium خوراكي آلوده شده بودند، براي آزمايش تأثير حفاظتي شيرهاي تخميرشده با سويه‌هاي متفاوت L.casei، ماست و يا تركيبي از هردو اين‌ها استفاده كردند.  با مصرف مخلوط L.casei LAB-1  با ماست، حفاظت بيشتري نسبت به مصرف 3 فرآورده تك سويه‌اي و يا ماست به تنهايي، ايجاد شد.

 

4)      Lema و همكاران، تأثير 5 گونه باكتري اسيدلاكتيكي را در كاهش دفع مدفوعي پاتوژن عامل مسموميت غذايي در انسان به نام Ecoli 0157:H7 ، بررسي كردند. دو تركيب تك سويه‌اي يكي حاوي L.acidophilus  و ديگري  حاوي E.faecium بودند. 2 تركيب چندگونه‌اي نيز يكي حاوي گونه‌هاي (E.faecium و L.acidophilus) و ديگري حاوي 5 گونه(L.acidophilus و E.faecium و L.casei و Lactobacillus fermentum و Lactobacillus plantarum) بود. L.acidophilus به تنهايي تأثيري روي مقدار دفع Ecoli O157:H7  نداشت. E.faecium اين مقدار را كاهش داد اما تركيب چند سويه‌اي كه حاوي 5 گونه بود به طور قابل توجهي مؤثرتر بود.

 

 

5)      Van Es و Timmerman حفاظت ايجاد شده توسط انواع پروبايوتيك‌ها را در موش هاي صحرايي كه مبتلا به Salmonella enteritidis بودند، با هم مقايسه كردند.  تزريق سالمونلا با دوزي بود كه كشنده نباشد، در نتيجه هيچ يك از موش ها نمردند و هيچ نشانه‌اي از بيماري در آنها ديده نشد. يك نوع پروبايوتيك تك سويه‌اي و دو پروبايوتيك چند سويه‌اي (كه يكي از اينها حاوي 2 سويه لاكتوباسيلي و ديگري حاوي 3 سويه لاكتوباسيلي بود) و همين طور دو پروبيوتيك چند گونه‌اي، مورد آزمايش قرارگرفتند. يكي از دو تركيب چند گونه اي حاوي ‏‏4 گونه (3 لاكتوباسيلوس و 1 لاكتوكوكوس) و ديگري حاوي 5 گونه (‏4 گونة گفته شده در تركيب قبلي به همراه L.plantarum) بودند. نتايج اين بررسي نشان داد كه وزن‌گيري در گروهي كه تركيب پروبايوتيكي حاوي4 گونه را مصرف كرده بودند، از همه بالاتر بود.

 

چكيدة مطالعات

 Timmermanو همكاران مطالعات بالا را اينطور خلاصه كردند:

مطالعاتي كه شرح داده شد، قطعاً شواهدي را در رابطه با مؤثرتر بودن محصولات چند سويه اي نسبت به تك سويه‌اي ها به دست مي‌دهند.  استفاده از تركيبات چندگونه‌اي كه حاوي چندين سويه، از بيش از يك گونه هستند، حتي مي‌توانند مؤثرتر از استفاده از پروبيوتيك‌هاي چند سويه‌اي باشد. همچنين، اين پژوهشگران بر این باورهستند كه اين سودمندي ها مي تواند هم از فرآورده‌هاي تخميري و هم از فرآورده‌هاي خشك شده با سرما (freeze-dried) به دست آيد.

 

مكانيسم‌هايي كه ممكن است در پروبايوتيك‌هاي چند گونه‌اي دخالت داشته باشند:

مكانيسم‌هايي كه باكتري‌هاي پروبايوتيكي به كمك آنها تأثيرات مثبت خود را روي تندرستي به جا مي‌گذارند، شناخته شده نيست. اگرچه، دامنه گسترده‌اي از توضيحات ممكن وجود دارد، اما آنچه مي‌توان درمورد مكانيسم پروبايوتيك‌هاي چند گونه‌اي گفت نيز  همان  است.

Timmerman و همكاران نمونه‌هايي از اينكه چگونه چنين مكانيسم هايي مي‌توانند انجام شوند را شرح مي‌دهند:

1.        Streptococcus thermophilusاكسيژن را مصرف مي‌كنند كه اين سبب ايجاد شرايط بي‌هوازي میشود و مي‌تواند به رشد و زنده ماندن باكتري‌هاي كاملاً بي‌هوازي مانند بيفيدوباكتريوم‌ها، كمك كند.

2.       حضور  L.rhamnosus يا  Lactobacillus  زيرگونه  bulgaricus ، اتصالBifidobacterium animalis   به  موكوس روده‌اي انسان را  بيش از دو برابر كرد.

3.       ممكن است ظرفيت‌هاي آنتي ميكروبي گوناگون‌تري در اثر تركيبات مخلوط وجود داشته باشد اين مانند توليد اسيدهاي ضعيف ارگانيك مانند باكتريوسين‌ها، هيدروژن پراكسايد، مولكول هاي coaggregation (كه پخش پاتوژن‌ها را متوقف مي‌كند) و يا biosurfacant ها (كه سركوب اتصال را انجام مي دهند) مي‌باشد. همچنين برانگيختن ميزبان كه IgA بيشتر توليدكند (آنتي‌بادي‌ها كه به درون لومن روده‌اي ترشح شده و موكوس كه خواص آنتي‌باكتريال دارد).

 

 

 

افزودن  باكتري‌هاي متداول ماست به خصوص L.delbruecki  زيرگونة bulgaricus،  رشد سويه‌هاي پروبايوتيكي مانند گونه‌هاي L.acidophilus و Bifidobacterium را افزايش مي‌دهد.  اين گونه‌ها معمولاً در شير خوب رشد نمي‌كنند چرا كه فاقد آنزيم‌هاي تجزيه‌كنندة پروتئين مي‌باشند، اما مي‌توانند از آمينواسيدها و پپتيدهاي آزادشده توسط باكتريوم bulgaricus  استفاده كنند.

4.       لاكتوباسيلي‌ها قادر به توليد فاكتورهاي رشد Bifidogenic به فرم پلي ساكاريدهاي خارج سلولي EPS هستند.EPS  مي‌تواند ميكروارگانيسم‌ را برعليه فاكتورهاي آنتي ميكروبيال حفاظت كند چرا كه سلول باكتريايي را مثل يك كپسول در برمي‌گيرد و يا به محيط خارج سلولي مثل يك لعاب ترشح مي‌شود.

5.       به نظر میرسد که تأثير افزايش يافتة چند سويه‌اي L.casei و L.acidophilus در مطالعه Perdigon  و همكارانش  با تأثير L.casei  در فعال‌كردن سيستم ايمني اكتسابي و تأثير L.acidophilus در برانگيختن پاسخ ايمني ذاتي مرتبط مي‌باشد. 

 

Probiotic News Issue 2 March 2009