مصاحبه پروفسور سلطان زاده در تاریخ 2 بهمن ماه 91 توسط رضا حسینمردی از روزنامه ایران

واكسينـاسـيون نـوزاد بـا شيـر مــادر!
ايران از الگوهاي صحيح تغذيه نوزادان گزارش مي دهد

نويسنده: رضا حسينمردي

اكنون ديگر نه فقط با آمارهاي نگران كننده فوت نوزادان زير يك سال در كشور رو به رو نيستيم بلكه از اين منظر نام ايران در ميان بسياري كشورهاي ديگر از نظر كاهش آمار مرگ و مير نوزادان سرآمد بوده و شاهد آن تازه ترين آمار سازمان جهاني بهداشت در سال 2010 است كه حكايت از كاهش مرگ و مير نوزادان زير يك سال به 22 در هزار تولد زنده و كاهش ميزان مرگ و مير کودکان زير 5 سال به 26 در هزار تولد زنده دارد.
    
اكنون ديگر گذشته است از آن زمان كه سازمان بهداشت جهاني توجه خود را به افزايش شيوع اسهال در نوزادان و کودکان معطوف کرده بود يعني از سال 1985 و با گسترش مرگ و مير در اين گروه سني، ترويج و تجويز محلول هاي حاوي املاح مورد نياز موسوم به او. آر. اس در کنار برگزاري کارگاه هاي آموزشي ويژه متخصصان و همچنين تاكيد بر بهداشت و تغذيه سالم بويژه از شير مادر، مسير نجات نوزادان و کودکان هموار و روشن شد.
    
اما در اصل واقعي ترين تصوير از آن روزها كه كودكان ايراني به راحتي از دست مي رفتند را فقط كساني مي توانند براي ما ترسيم كنند كه اين شرايط را از نزديك تجربه كرده اند.
    «
فراموش نمي کنم که در سال هاي تحصيل، به قدري موارد اسهال نوزادان و کودکان فراوان بود که مجبور بوديم سه نوزاد مبتلابه اسهال را روي يک تخت بستري کنيم و حتي گاهي گوشه و کنار راهروي بيمارستان را اشغال مي کردند و گاه به علت کمبود جا و محل بستري بيماران را روي زمين مي خوابانديم و سرم درماني مي کرديم، اما در سال 1990 چهره بيماري نوزادان و کودکان تغيير يافت و مشخص شد آمار مرگ ومير به علت ذات الريه و عفونت ريه و دستگاه تنفسي به قدر عجيبي افزايش يافته است. 10 هزار مرگ در يک روز به علت بيماري عفونت ريه در جهان را نبايد مورد غفلت قرار داد. اين شد که 400 متخصص از سراسر جهان در امريكا جمع شدند و با شرکت در يک کارگاه آموزشي گسترده با فراگيري تازه هاي علمي جهان کمک کردند تا در سال هاي بعد از آن، آمار مرگ و مير در اثر بيماري ذات الريه نيز همچون اسهال عفوني کاهش پيدا کند
    
اما چگونه شد كه در چنين شرايطي ايران توانست خود را از ورطه بيرون كشيده و جان نوزادان و كودكان ميهن را نجات دهد: «راه اندازي و تقويت خانه هاي بهداشت در آن سال ها در کنار آموزش هاي لازم به پزشکان و حتي افراد کم سوادي که قادر به همکاري در خانه هاي بهداشت سراسر کشور بودند، فکري بود که ناجي جان صدها و هزاران کودک ايراني شد. در سال هاي نه چندان دور با آموزش افراد داراي تحصيلات بالاتر از ششم ابتدايي و اينکه چگونه عفونت هاي دستگاه تنفسي را از روي علائم ظاهري کودک تشخيص دهند، موجب شد تا کشور به موفقيت ارزشمندي در کنترل و مهار عفونت هاي تنفسي و حتي اسهال هاي عفوني دست يابد. اين مسئله در کنار واکسيناسيون که به يک طرح ملي و بسيج همگاني مبدل شده بود و پيش از آن برگزاري کارگاه هاي تغذيه با شير مادر، فرصتي ايجاد کرد تا ايران به جمع پيشگامان بهداشت و درمان بپيوندد. با اين اقدامات بود که بخش اطفال برخي از بيمارستان ها به علت کاهش بيمار در پي تلاش هاي ملي و سراسري، به حالت تعطيل و نيمه تعطيل درآمد و در نهايت در سال 1375 اعلام شد که بسياري از بيماري هاي نگران کننده کودکان در کشور تحت کنترل درآمده است و به تدريج مهم ترين نگراني، يعني مرگ ومير نوزادان نارس و مادران و پيگيري برنامه ريزان بهداشت و درمان کشور براي رفع اين مهم، ما را امروز به آمار قابل توجهي از کاهش مرگ ومير نوزادان و مادران همگام با جهان رساند
    
اينها توصيفات پروفسور محمدحسين سلطان زاده، متخصص اطفال و نوزادان و استاد دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي در گفت وگو با است كه از شرايط نوزادان كشور در زماني نه چندان دور حكايت مي كند. اما امروز گويا جنس مشكلاتي كه نوزادان كشور يا در اصل بهتر است بگوييم مادران ما را به خود مشغول كرده با گذشته بسيار تفاوت كرده است. دور كردن نوزادان ازغذاها و خوراكي هاي طبيعي و در اصل خوراندن قطره هاي مصنوعي، خوردني هاي غيرطبيعي، محروم كردن نوزادان از شير مادر و در حقيقت باورهاي غلطي مانند اينكه غذاها و قطره هاي مصنوعي و تقويتي به عنوان جايگزيني براي شير مادر يا در كنار آن، بيشتر از هر چيزديگر سلامت نوزادان و كودكان را تامين خواهد كرد، مسئله اي است كه در دنياي صنعتي امروز ذهن بسياري از مادران را به خود مشغول داشته و به شيوه اي مرسوم براي نگهداري از نوزادان و كودكان تبديل شده است. اين در حالي است كه براساس تاكيد پروفسور سلطان زاده اهميت تغذيه از زماني است که مادر پيش از بارداري به نکات مهم در نوع و نحوه غذا خوردن خود توجه کند. چه بخورد و از چه مواد غذايي دوري کند. اين مسئله براي دوران بارداري و حتي شيردهي نيز حائز اهميت است. مادر بايد دقت داشته باشد که در طول بارداري و شيردهي از همه طبقات مختلف هرم غذايي به اندازه کافي و تنوع آن مصرف کند. اين اقدام نياز مادر را به انواع ويتامين ها و املاح مورد درخواست بدن برطرف مي کند.
    
وي تاكيد مي كند كه از بدو تولد تا 6ماهگي، هيچ نوزادي در دنيا نبايد از چيزي جز شير مادر تغذيه کند، مگر اينکه به بيماري خاص مبتلابوده يا نيازمند نوع ويژه اي از شير خشک باشد؛ چرا كه به خواست خداوند شير مادر در ابتداي تغذيه نوزاد از آب بيشتري برخوردار بوده و تشنگي نوزاد را برطرف مي کند سپس با غليظ شدن و چرب تر شدن موجب رفع گرسنگي نوزاد مي شود.
    
به گفته وي بيشتر آلرژي ها و حساسيت هايي که در کودکان ايجاد مي شود، مربوط به اين است که مادران به تغذيه نوزاد با شير خود بها نمي دهند و نمي دانند که چقدر مفيد است. بويژه قطرات ابتدايي شير مادر که به کلستروم يا آغوز معروف و حيات بخش است و در دنيا هيچ قطره و داروي تقويتي اي گرانبهاتر و ارزشمندتر از قطرات ابتدايي شير مادر يافت نمي شود. در قطرات ابتدايي شير مادرهمه ايمونوگلوبين هاي ضروري براي تقويت نوزاد به بدن او وارد مي شود. در اصل واکسيناسيون نوزاد عليه بيشتر عوامل بيماري زا و آلرژيک از همان ابتدا و با همين بخش از شير انجام مي شود. اين درحالي است كه متاسفانه خيلي ها بر پايه باوري غلط و اشتباهي بزرگ تصور مي کنند شير غليظ کلستروم، موجب بيماري و زردي در نوزاد مي شود.
    
استاد دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي در اين باره مي گويد: با اين وجود هنوز هم شاهد حضور مادراني در مطب هستيم که مدعي اند بار نخست و دوم، شير خود را دوشيده و به علت رنگ زرد آن، از دادن شير به نوزاد اجتناب کرده و آن را دور مي ريزند. بسياري از مادران دوست دارند نوزاد آنها در کمترين زمان و به سرعت رشد کرده و بزرگ شود، به همين علت تلاش مي کنند تا هرچه سريع تر او را با طعم ويتامين ها و انواع شربت هاي تقويتي آشنا کنند. اين اشتباه بزرگ ديگري است كه مادران مرتكب آن مي شوند. بي حوصلگي مادر براي غذا دادن به نوزاد از يک سو و حجم کم معده نوزاد و امکان خوردن غذا به ميزان بسيار کم از سوي ديگر، موجب بروز مشکلات جديدي براي فرزند تازه وارد مي شود.
    
وي توضيح مي دهد: از 6 ماهگي که عبور مي کنيم، آغاز آشنايي نوزاد با طعم غذاهاي کمکي است. غذاهايي که به تنهايي نمي تواند کافي باشد و بايد در کنار مصرف شير مادر به عنوان غذاي همراه و کمکي مصرف شود، اما نه با حجم زياد، فراموش نکنيم که حجم معده نوزاد بسيار کوچک است و بايد غذا را در دفعات متعدد، اما با ميزان کم به نوزاد بدهيم.
    
وي درباره غذاهايي كه مي توان به عنوان غذاي كمكي براي نوزادان استفاده كرد توضيح مي دهد: فرني غذايي کمکي محسوب شده و فقط يک قاشق آن، تازه بعد از آنکه نوزاد از شير مادر سير شد، توصيه مي شود. اين رژيم غذايي فرداي روز نخستي كه تغذيه با آن شروع مي شود در دو وعده ظهر و عصر، روز سوم ظهر و عصر و شب، روز چهارم صبح، ظهر، عصر و شب هر بار يک قاشق تکرار کند. آن وقت شرايط براي افزايش حجم و تعداد قاشق هاي غذاي کمکي براي روزهاي آينده نوزاد فراهم مي شود. اين کار را تا زماني که در هر وعده بتواند سه قاشق فرني بخورد، ادامه مي دهيم.
    
دكتر سلطان زاده با بيان اينكه پس از اين مدت بايد به فكر تنوع در ذائقه نوزاد باشيم، مي گويد: حريره بادام غذاي خوب و مغذي است که بايد مادر براي تغذيه نوزاد آماده و آرام آرام معده او را با اين غذا آشنا کند. در ابتدا بايد فقط با يک قاشق حريره بادام در يک وعده، او را با طعم و مزه اين غذاي کمکي آشنا کنيم. با اين کار ميزان و تعداد دفعات را تا پايان هفته به يک قاشق در هر وعده مي رسانيم، اما اينكه چرا بادام براي نوزاد توصيه مي شود علت آن اين است كه بيشتر املاح و ويتامين هاي مورد نياز نوزاد را دارد. با اين دو مسير يعني دادن يک هفته فرني آرد برنج و يک هفته حريره بادام حالابه هفته سوم از ماه هفتم سن نوزاد مي رسيم.
    
وي با اشاره به اينكه پس از اين زمان و در هفته سوم از ماه هفتم، سوپ براي تغذيه كمكي نوزادان توصيه مي شود، اظهار مي كند: براي اين منظور سوپ ماهيچه توصيه مي شود به اين ترتيب كه روز نخست فقط يک قاشق آن هم در وعده ظهر پس از سير شدن نوزاد از شير مادر و گذشت مدت کوتاهي، به وي مي دهيم. اين کار را براي روزهاي بعدي به 2 قاشق در روز و سپس 3 قاشق و 4 قاشق از روز چهارم افزايش داده و تا پايان هفته به دو قاشق در 3 وعده مي رسانيم. در هفته چهارم از آغاز غذاي کمکي يعني ماه هفتم تنوع غذاي نوزاد را به اوج مي رسانيم. صبح فرني 3 قاشق، ظهر سوپ 3 قاشق، عصر حريره بادام 3 قاشق و شب هم 3 قاشق سوپ. مادران فراموش نكنند که در 6 ماهه دوم سن نوزاد بايد اولويت با شير مادر باشد. بعد از آن اگر نوزاد تشنه بود، مقداري آب جوشيده سرد شده به او مي دهيم و در نهايت به سراغ غذاهاي کمکي مذکور مي رويم.
    
اين متخصص اطفال و نوزادان چهار ماده خوراكي نمك، عسل، سفيده تخم مرغ و اسفناج را تا يک سالگي براي كودك ممنوع مي داند و توضيح مي دهد: در ماه دوم از 6ماهه دوم يا بهتر است بگوييم ماه هشتم تولد نوزاد، علاوه بر فرني، حريره بادام و سوپ مي توان زرده تخم مرغ را به منوي غذاي نوزاد اضافه کرد، البته اين ميزان بايد به يک نخود با مقداري آب يا شير مخلوط و آهسته به نوزاد داده شود. به اين مقدار بايد هر روز به اندازه يک نخود اضافه کرد كه تا پايان هفته به يک زرده کامل برسد و پس از آن مي توان به نوزاد سوپ نخود فرنگي داد.
    
به گفته وي زرده تخم مرغ، سوپ نخود فرنگي، سوپ رشته فرنگي شامل 9 ماده غذايي، سوپ ماش، حليم گوشت و برنج، پوره سيب زميني، پوره هويج، پوره کدو حلوايي و انواع آب ميوه ها به جز آب کيوي، خربزه، آلبالو، گيلاس و انواع توت ازجمله توت فرنگي براي ماه هشتم تولد نوزاد توصيه مي شود که در وعده هاي کم حجم، اما متفاوت و متنوع داده شود. در همين ماه است که ظهر و شب مي توانيم ماست را نيز به رژيم غذايي نوزاد خود اضافه کنيم (دو قاشق) خرما (رطب بدون پوست)، جگر گوسفند يا مرغ را بپزيم و نرم کنيم و هفته اي يک بار در سوپ نوزاد اضافه کنيم.
    
اين استاد دانشگاه توضيح مي دهد كه در ماه نهم انواع آش ازجمله آش ماست، آش حبوبات و آش گندم درست مي کنيم. در اين ماه هم ماهي آب پز دريايي که سرشار از امگا 3 است، توصيه مي شود در ماه دهم کته ماهيچه، کوفته قلقلي، ماکاروني با ترکيبات مخصوص توصيه مي شود. حالاکودک 10 ماه دارد و مي تواند به آهستگي بجود يا غذا را ريز کند. 11 و 12 ماهگي زماني است که مادر مي تواند علاوه بر انواع غذاهاي اشاره شده از غذاي خانواده نيز به کودک خود بدهد. با رعايت اضافه کردن نمک و ادويه به غذاي خانواده به ميزان بسيار کم مي توان از همان غذا به کودک داد. در اين مرحله کودک به يک سالگي رسيده و اکنون چيزهايي که برايش ممنوع بود، قابل خوردن است.
    
وي البته به مسئله مهمي اشاره مي كند كه اين روزها بسياري از مادران با آن مواجه اند و آن تجويز ويتامين براي فرزندان خود است، موضوعي كه پروفسور سلطان زاده تغذيه نوزادان با آن را اشتباه مي داند و مي گويد: مادران اشتباه مي کنند که به دنبال دادن ويتامين به نوزاد خود هستند. تا 6 ماهگي فقط ويتامين A و D توصيه مي شود، آن هم ويتامين A حدود 1500 واحد و ويتامين D حدود 400 واحد از پانزدهمين روز تولد تا 6ماهگي بايد خورانده شود. خوراندن قطره آهن از 6 ماهگي به بعد بايد شروع شود، در حالي كه بيشتر افراد قبل از اين زمان تجويز آن را شروع و متاسفانه برخي پزشکان هم به اشتباه آن را توصيه مي کنند.
    
وي توضيح مي دهد: اگرچه در مواردي که نوزادان کم وزن و زير 2 کيلوگرم هستند، توصيه مي شود پس از آنكه وزن نوزاد به 2 برابر زمان تولد رسيد، خوراندن قطره آهن شروع شود و البته اين توصيه براساس اصول علمي و بين المللي صحيح است، اما برخي پزشکان، براي نوزاد عادي که به 6 کيلو رسيده، اين قطره را توصيه مي کنند. بعد از 2 سالگي ديگر احتياجي به ويتامين نيست، مگر آنکه بررسي و معلوم شود که ويتامين خاصي در بدن کودک کم است.
    
اين استاد دانشگاه تاكيد مي كند: زماني که به کودک غذاهاي متنوع و متناسب سنش داده شود، ديگر نيازي به خوراندن قطره ها و داروهاي ويتامين نيست. همه مواد غذايي که در هرم غذايي دسته بندي مي شود، داراي املاح و مواد مورد نياز بدن است، مثلاً وقتي صبح کودک کره، مربا، تخم مرغ، عسل و شير مصرف کند و زماني که در وعده ظهر از خورشت هاي مختلف همراه سبزيجات و لبنيات يا کباب هاي مختلف مي خورد، ديگر نيازي به دادن ويتامين نيست، متاسفانه به علت بي توجهي به اين توصيه هاي ساده که مفهوم آن مصرف انواع غذاها با تعادل و تناسب براساس سن و وزن کودک است، پيوسته شاهد مراجعه کودکاني به مطب هستيم که 2 تا 3 برابر وزن طبيعي و استاندارد خود اضافه وزن پيدا کرده اند و اين مسئله اكنون موجب نگراني والدين و پزشکان شده است.
    
به گفته وي در حال حاضر والدين از روي دلسوزي اقدام به تهيه انواع ويتامين ها و شربت هاي مولتي ويتامين و خون ساز داخلي و خارجي با قيمت هاي بسيار بالابراي نوزادان خود مي كنند، غافل از اينکه همين غذاهاي روزانه و تغذيه طبيعي و سالم مي تواند بسياري از نيازهاي روزانه کودکان را برطرف کند. اين وسواس به حدي رسيده است که علاوه بر شير کافي که مادر به نوزاد و کودک خود مي دهد، باز هم به داروخانه مراجعه کرده و شير خشک تهيه مي کند تا مبادا کودکش گرسنه باشد و همين مسئله موجب چاقي مفرط کودکان در سنين پائين شده و بي شک ضرر اين اقدام ها بسيار بيشتر از سود آن است.
    
وي توضيح مي دهد: در نتيجه همين تغذيه هاي غلط، نوزادي که هنگام تولد 3کيلو بوده و در 5 ماهگي بايد 6 کيلو باشد، تا 10کيلوگرم و حتي بيشتر اضافه وزن پيدا مي کند و در آينده به بيماري هاي مختلفي ازجمله ديابت و امراض قلبي مبتلامي شود، پس در مجموع بايد تاكيد کرد که هيچ يک از ويتامين ها و داروهاي تقويتي تا زماني که کمبود آن در بدن کودک تاييد نشده است، کارايي براي وي ندارد، مگر اينکه به علل خاصي با کمبود مواجه شده و نياز به رفع آن باشد.